نشوز اطلاعات نكردن زن از مرد است و با وجود اينكه از اطلاعات مرد سخني در قوانين به ميان نيامده است اما برابر آراي فقها، «نشوز خروج از طاعت است كه گاه از مرد سر مي زند و گاه از زن». به اين ترتيب در قوانين كشور ما مرد و زني كه از وظايف خود سرپيچي كنند، ناشزه به حساب ميآيند. به عبارتي همان گونه كه زن در قبال شوهر وظايفي دارد، مرد نيز وظايفي در قبال همسر خود دارد كه هيچ يك نبايد از انجام آن امتناع كنند.
تمكين هم مسالهاي است
زني كه بناي ناسازگاري را ميگذارد و بدون عذر موجه از شوهرش تمكين نكند، «ناشزه» محسوب ميشود و به اين ترتيب ديگر به او نفقه تعلق نميگيرد. البته بد نيست بدانيم، تمكين دو نوع است، تمكين عام و تمكين خاص.
تمكين «عام» به وظايف عمومي زن در خانه شوهر گفته ميشود كه با اطاعت از شوهر يا تعامل و تفاهم دراوضاع زندگي مشترك بهطور كلي همراه خواهد بود.
تمكين «خاص» هم صرفاً به انجام وظايف خاص زناشويي مربوط ميشود. اگر زني وظايف زناشويي خود را انجام ندهد، «ناشزه» محسوب شده و در نتيجه، نفقه به او تعلق نميگيرد، اما همچنان مهريهاش پابرجاست. البته مواردي هم هست كه عدم تمكين زن، جنبه شرعي و قانوني دارد بهعنوان مثال: 1- نامناسب بودن محل سكونت زن 2- بيماري زن يا در دوره پريود (عادت ماهانه) يا نفاس، 3- سفر واجب مثل حج تمتع، 4- درمان در خارج از كشور به تجويز پزشك، 5- بيماري واگيردار زوج، 6- خوف از ضرر جسمي، شرافتي، جاني و مالي، 7- استفاده از حق حبس.
به اين ترتيب وظايف زن در قبال مرد مشخص ميشود و هر يك از مواردي كه در زمره تمكين به حساب ميآيند از سوي زن رعايت نشود،زن ناشزه به حساب خواهد آمد.
و اما وظايف مرد
در عقد دائم، نفقه زن كه عبارتاست از مسكن، لباس، غذا، اثاث، هزينه درمان و … بر عهده شوهر است حتي اگر زن از نظر مالي غني و يا داراي درآمد و شغل دولتي باشد. در ازدواج موقت زن حق نفقه ندارد مگر اينكه برقراري نفقه بين زن و شوهر شرط شود و يا اصولا عقد بر مبناي وجود نفقه براي زن و استحقاق بر آن تنظيم و جاري شده باشد. علاوه بر نفقه از ديگر وظايفي كه بر عهده مرد است و بايد آنها را به جا آورد حسن معاشرت، اهتمام به امور همسر يا رعايت عدالت بين همسران است. به اي ترتيب يك مرد به دليل نپرداختن نفقه، سوء معاشرت، عدم اهتمام امور همسر و يا اگر مردي دو زن داشته باشد و عدالت را بهطور مساوي انجام ندهد، ناشزه به حساب ميآيد.
با زن ناشزه چه بايد كرد؟
فرض كنيد زني از شوهر خود تمكين ميكند، از خانه بي اجازه و بدون رضايت همسر خارج ميشود، به سر و ضع خود نميرسد و خواستههاي همسر خود را برآورده نميكند، به اين ترتيب اگر از خانمی نشانههای نشوز و نافرمانی ظاهر شود، مثلا در حرف زدن وانجام کارها بسیار تند وخشن عمل یا با شوهر قهر کند یا خدای ناخواسته به شوهر اهانت کند، شوهر باید او را نصیحت کند.
اگر نصيحت در زن اثري نداشته باشد و زن همچنان كارهايي را كه باعث نشوز ميشود انجام دهد، مرد میتوااند با او قهر و از همخوابی با او دوری کند. بعد از مرحله و در حالي كه زن دست از مخالفتهاي خو برندارد مرد میتواند به اندازهای که باعث تنبه و ترک نافرمانی او شود وی را تنبیه کند، ولی بیش از آن جایز نیست و اگر باز هم زن تمکین نکرد میتوان تنبیه را بیشتر کند. البته به شرط اینکه قرمز و کبود، یا موجب جراحت بدن زن نشود. اين را نيز به ياد داشته باشيد كه اگر اين تنبيه بيش از حد باشد و كبودي به بار آورد زن ميتواند از مرد، ديه طلب كند. بعد از آن است كه پاي طلاق زن به ميان ميآيد.
يكسري تنبيه قانوني
در قانون مدني نيز مجازاتهايي براي زن نافرمان در نظر گرفته شده است كه شامل عدم استحقاق نفقه، دعوای الزام تمکین، عدم استحقاق اجرتالمثل و نحله ميشود.
به عبارتي براساس ماده 1108 قانون مدنی، تنها ضمانت اجرایی موثر برای تخلف از وظیفه تمکین زوجه در قبال زوج، محروم كردن وي از نفقه است. در اين ماده آمده است:«چنانچه زن از وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود.» البته مواردي هست كه زن نميتوان وظايف خود را به جا بياورد كه قانون آنها را نيز شمرده است و شامل حق حبس، بیماری واگیردار شوهر یا بیماری زوجه و خصوصا در ایام وضع حمل، اثبات خوف ضرر مالی، جانی یا آبرویی برای زوجه و در نهایت سفر زوجه ميشود.
بد نيست اين را نيز بدانيد كه وقتي زن با مواردي كه ياد شد اقدام به تمكين نكند، مرد ميتواند در دادگاه دعوای الزام به تمکین عليه او مطرح كند. به اين ترتيب دادگاه زن را ملزم به تمكين ميكند و البته در ارتباط هم تنبهي كه براي زن در نظر گرفته ميشود، عدم دريافت نفقه و اجازه ازدواج دوم به شوهر است.
اين را نيز در نظر داشته باشيد كه زن ناشزه از دريافت اجرتالمثل و نحله هم محروم ميشود. در قانون شرط دریافت اجرتالمثل و نحله، خطا نكردن زوجه است و تمكين نكردن نمونهاي از خطاي وي به حساب ميآيد و به اين ترتيب از اين حق قانوني محروم ميشود.
مردي كه وظايف خود را به جا نياورد
همانطور كه گفته شد يكي از وظايف مرد پرداخت نفقه است و مردي كه اين وظيفه را انجام ندهد نشوز كرده است. در اين رابطه زن حق دارد در صورت خودداري شوهر از پرداخت نفقه به دادگاه رجوع كند و دادگاه مكلف است ميزان نفقه زن را بر مبنايوضعيت زن و متناسب با شان خانوادگي و اجتماعي او تعيين كند و شوهر را به پرداخت آن الزام كند. به اين ترتيب اگر شوهر از اجراي حكم دادگاه خودداري كند زن حق دارد براي طلاق به دادگاه دادخواست بدهد و دادگاه شوهر را به طلاق همسرش اجبار خواهد كرد.
توصیه به آقایان
آقايان به خاطر داشته باشند كه زن حق دارد تا زماني كه مهريه به او پرداخت نشده است از انجام وظايفي كه در مقابل شوهر دارد، امتناع كند به شرط آنكه مهريه داراي اجل و زمان نباشد و به اصطلاح حال باشد پس اگر مهريه زن پرداخت مبلغ مشخصي براي دو سال بعد از عقد باشد، زن حق ندارد از انجام وظايف خود امتناع كند. بايد توجه داشت اگر زن به واسطه نپرداختن مهريه از انجاموظايف خود در مقابل شوهر خودداري كرد اين امر مانع از استحقاق براي دريافت نفقه نيست و وي ناشزه به حساب نميآيد.
همچنين زن حق دارد مستقلا در دارايي خود هر گونه تصرفي داشته باشد براي مثال زن ميتواند سهمالارث پدرياش را به ساير ورثه يا ديگران ببخشد و شوهر حق مداخله در اين امور را ندارد و فرمانبرداري از حرفهاي مرد در اين خصوص بر زن واجب نيست.
نکته پایانی
در قانون جدید حمایت از خانواده جاری، رسیدگی به دعاوی ناشی از نشوز و تمکین فارغ از جنسیت در صلاحیت دادگاه خانواده در بند 8 ماده 4 پیشبینی شده است. معالوصف بر حسب رویه، متأسفانه طرح دعوی با موضوع نشوز مرد از سوی همسر که برخوردار از ضمانت اجرای مناسبی باشد، قابلیت طرح ندارد. مگر در قالب مصادیقی نظیر ترک نفقه و غیبت غیرموجه شوهر از محل سکونت مشترک. بهتر بود که قانونگذار در قانون جدید جایگاه نشوز مرد را با ضمانت اجرای مناسب در زندگی زناشویی تعیین میکرد.