عبدا…سمامی / وكيل دادگستري
فردي كه وكالت رابهعنوان شغل وحرفه خود برميگزينددروهله نخست لازم است تحت تعليمات ويژهاي قرار گيرد و به درستي ارشاد شود.اين تعليمات بايددربردارنده دفاع قوي،درست، مؤثر،بجاوبه موقع ازحقوق موكل باشد.رعايت نكردن فنون خاص دفاع وازدست دادن فرصت آن، دراكثرمواردسبب ورود لطمات جبران ناپذيري به حقوق موكل شده ويقيناً عدم اعتماد به جامعه وكلارانيزدرپي خواهدداشت.اين امر،لزوم آموزش صحيح(خصوصاً به وكلاي جوان و تازهكار) راآشكارترميسازد.حق دفاع ازجمله حقوق ذاتي شخص است كه درشرع مقدس اسلام و در قوانين اساسي عادي مابارها برآن تاكيد شده است.مطابق اصل سي وپنجم ازقانون اساسي،طرفين دعواحق دارندبراي دفاع ازحقوق خود درمحاكم قضايي،وكيل انتخاب كنند.آنچه فردرابه سمت وسوي انتخاب وكيل سوق ميدهد،تصوروانتظارِ دفاع همه جانبه واشراف به قوانين ومقررات پيرامون موضوع ودانستن روشهاي صحيح طرح دعواازسوي وكيل است.بنابراين وكلاعليالخصوص وكلاي باتجربهتر دراولين گام،بانگاهي كلي به قضيه،چنانچه جميع شرايط را (ازحيث قابليت دفاع،ميزان حقالوكاله،موضوع پرونده و…)مساعد و مناسب با اوضاع واحوال وشرايط خويش بيابند،آن راقبول كرده وازپذيرش و ورود به هرنوع پروندهاي اجتناب ميورزند.پس ازانتخاب وكيل وسپردن سيراداره پرونده ،وظيفه وكيل آغازميشود.ازاين لحظه است كه بايد مقتدرانه و با علم وآگاهي ودانش حقوقي واعتماد به نفس كافي واردموضوع شده وتمام هنرومهارت خويش رادراين راه به كار بندد.
بعدازقبول پرونده وقبل از هر اقدامي بهتر است نمايي كلي ازآن رادرذهن ترسيم كند.وقايع ومستندات پرونده راكنارهم بگذارد.چنانچه پرونده قبلاًدرمحاكم طرح شده باشد،آن رابه دقت مطالعه ومدارك ومستنداتش راجمعآوري كند.قوانين،آراي وحدت رويه و نظرات مشورتي مرتبط باموضوع را بيابد. يك وكيل بايد بتواند مناسبترين روش اقامه دعواازحيث كيفري يا حقوقي بودن و همچنين عنوان شكايت ياخواسته رابادرايت كامل برگزيند.غفلت،ناآگاهي وتعلل در انتخاب روش صحيح طرح دعوا و عنوان ياعدم رعايت شرايط شكلي آن ميتواند منجر به رد دعوايادادخواست شود كه خود،نشاندهنده كم تجربگي وضعف وكيل است.به علاوه موكلِ محكوم،نيزهمواره وكيل خودرافردي نالايق وفاقد استعدادومهارت ودرايت كافي ميخواند. براي اجتناب از اين امر است كه بايدكوشيد تا دركمترين زمان ممكن به دانش وتجربه كافي در دفاع دست يافت.
به اين منظورلازم است قطعات اين پازل،به دقت وبازيركي دركنارهم چيده شوند.يكي ازمهمترين واساسيترين قطعات، همانگونه كه پيش ازاين نيزاشاره شد، يافتن قوانين وآراي مرتبط باموضوع وانطباق جزءبهجزء مواد قانوني ونقاط افتراق و اشتراك آن، باشرايط حاكم برپرونده وكشف كليد طلاييِ دفاعيات وبهترين راه حل ازلابهلاي اين اجزاست.وكيل بايد درك درست و قدرت استدلال و استنتاج بالايي از قوانين واوضاع واحوال حاكم برقضيه داشته باشد.
موارد فوق مربوط به مراحل آغازين اقامه دعواست،اما آنچه درجلسات دادرسي حائز اهميت است همانهاست كه وكيل بايد با تمرين و ممارست و به صورت حرفهاي به آنها دست يابد. بايدزيرك باشد،بتواند بداههگويي كند،آنچنان استدلال بورزد و محكم سخن براند كه مسيرپرونده واداره جلسه رادردست گيرد.ازفن بيان قوي برخوردار باشدوآن را درخود تقويت كند، در عين حال بلاغت و شيوايي ورسايي واحترام را دركلام خودمحفوظ دارد.بايداززبانِ دستِ خود به درستي و به نحو مؤثر استفاده كند، گاهي حركات دست و صورت حتي اززبان نيز تاثيرگذارترند. درنگاه به قاضي،طرف مقابل ياوكيل وي بايد جانب احترام را نگه دارد و لبخندرابرلبان خود حفظ كند.با ظاهري مرتب وآراسته درمحاكم حاضر شود.مستمعي دقيق و نكتهدان و سخنسنج باشد. بتواند از لابهلاي سخنان طرف مقابل، آنچه را به نفع موكل است استخراج كند.قدرت به چالش كشيدن او را داشته باشد. بايد روانشناسي قوي بوده ودروغ رابامهارت ازراست تفكيك كندوبه راحتي تحت تاثير ظاهرفريبي مخاطب قرار نگيرد.«وکیل مدافع علاوه برامکان اثرگذاری وقدرت انتقال حس وفکرخود به دادگاه،هیات منصفه، تماشاچیان، جامعه وحتی طرف دعوا،لازم است که از فن بلاغت یا آرایش کلام برخوردارباشد.فن بلاغتِ مبتنی بردانش ومنطق واستدلال،زیبایی نگارش وبیان، تونالیته صدا،استفاده به موقع ازحرکت دست وچهره وانتقال حس صمیمی در دفاع»مواردي هستند كه براي يك دفاع مؤثروقوي لازماند.برعكسِ تصور عوام ازوكالت، دراين حرفه به هيچ وجه با كسي سر ستيزه وجنگ نيست.هدف ونيت،فقط و فقط بايد اجراي صحيح عدالت واحقاق حقِ فرد باشد.نيازي نيست لباس رزم بر تن كرده و فنون نبرد و تعرض وهجوم به مخاطب رابياموزيم.ميتوان جلسات دادرسي را باكمال آرامش وادب ومتانت برگزار كرد. ميتوان بهجاي جنگيدن و بهكاربردن الفاظ ناشايست و ناروا الفاظ مؤدبانه و محترمانه كه نشانه شخصيت وكيل است استفاده كرد،ميتوان بهجاي برخوردناصحيح وترشرويي وعصبانيت، به دلايل منطقي،مستدل ومحكمهپسند روي آوردوجلسه رسيدگي راازميدان جنگ ونبرد،تبديل به محفلي گرم ودوستانه كرد كه طرفين درعين احترام به يكديگر،ازحقوق خودنيزمستدلاٌ دفاع ميكنند.يك وكيل بايد زمان ومكان دفاعيات خود رابه درستي بشناسد.بداند«كجابايد فلان مطلب راگفت وكجا نبايد گفت،كجابايدفلان مطلب رانوشت ودرچه موقعيتي بايداز نوشتن آن خودداري كرد».اين فنون از پروندهاي به پرونده ديگرمتفاوت است وبسته به موضوع، دراشكال مختلف بروزوظهورپيدا ميكندونميتوان شيوه و قاعدهاي كلي براي آن تعريف وترسيم كرد.آنچه مهم است زيركي ونكتهسنجي وكيل است كه بداند ازهر چيزي دركجاوچطوروبه چه روشي استفاده كندتابيشترين وبهترين تاثيرراازخودبرجاي گذارد.رعايت توازن بين تمامي اين موارد كه حتي گاهي بايكديگربه شدت درتعارض وتناقض اند،كارسهل وسادهاي نيست،ازاينروست كه وكالت را به هنر تشبيه كرده ووكيل را نيزهنرمندخطاب كردهاند.دراين راستا،فن دفاع همان چيزياست كه ازوكيل فردي هنرمند ميسازد.هنرمندي كه گرچه هنرش بهصورت بصري وفيزيكي مجال ظهورنمييابدولي تبلورآن رابه خوبي ميتوان درجلسات رسيدگي محاكم قضايي مشاهده كرد.