خودم درستش می کنم!

قاضی ناظر زندان بودم . رئیس زندن برای چندمین بار زنگ زد و گله و شکایت که با این زندانی چکار کنم؟ نه زندانیان از دست او آسایش دارند نه زندانبانان! او دیوانه شده….
زندانی که به دلیل اختلاف خانوادگی در پی شکایت همسرش مبنی بر ایراد ضرب و جرح و نیز شکایت متقابل وی علیه خانواده همسرش بر دخالت در زندگی او، پرونده تشکیل و به نظر قاضی کشیک می رسد. چون زمان شکایت مصادف با آخرین روز سال بود، قاضی کشیک گزارش کلانتری را به همراه شاکی و متشاکی بر می گرداند و طی دستوری در پشت گزارش کلانتری می نویسد: “طرفین به صلح و سازش دعوت و پس از پایان تعطیلات نوروزی، نتیجه به همراه طرفین برسد.”
متهم موقع برگشت به کلانتری تا دستور قاضی را می بیند با خود می گوید ” خودم درستش می کنم”
روز بعد اسلحه کمری تهیه و به سمت منزل خانواده همسرش می رود. با صدا کردن همسرش او را در حیاط با شلیک یک گلوله به قتل می رساند. و به نزدیکترین کلانتری مراجعه و خودش را تسلیم می نماید ….
زندانی در اظهارات خود گفته بود: اگر آن روز قاضی چنین تصمیمی نمی گرفت یا حداقل مرا بازداشت می کرد من با عصبانیت این کاری را انجام نمی دادم!
در طول مدت بازداشت کم کم حال روحی و روانی متهم رو به وخامت رفته بود بطوری که مسئولین زندان از رفتار او شاکی شده بودند . در نهایت با حضور در زندان و صحبت با او دستورات لازم داده شد…

منبع : تریبون قضات به نقل از دادگر