1.در صورتی مرد میتواند مانع از ادامه ی کار همسر خود شود که شغل زن با مصلحت خانوادگی یا حیثیت زوجین تضاد داشته و این مرد در دادگاه اثبات شود.
2.شوهر میتواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافعی با مصالح خانوادگی یا حیثیات خود زن باشد منع کند و تفاوتی بین کار مستمر یا موقت یا دولتی یا خصوصی ندارد.
3.عدم اجرای حکم تمکین از سوی زوجه صرفآ حق او را نسبت به دریافت نفقه ساقط کرده و اثر دیگری بر آن مترتب نیست
4.پرداخت نفقه ی فرزندان تکلیف پدر بوده و نمیتواند این حق را از خود ساقط کند
5.با اثبات موارد عسر و عرج در ازدواج موقت نیز میتوان به حکم دادگاه زوج را اجبار به بذل مدت ودر صورت میسر نشدن آن حکم به انحلال زوجیت صادر نمود.
6.حضانت فرزندان توسط ابوین تکلیف و حق قانونی است که به طور کلی قابل اسقاط نبوده لیکن هر یک از زوجین میتواند این حق را به دیگری واگذار نماید.
7.در ازدواج موقت در صورتی که پرداخت نفقه شرط شده باشد و مرد از این شرط تخلف نماید زن میتواند از طریق محکمه درخواست فسخ نکاح باالزام شوهر به بذل مدت را بنماید.
8.درصورتی که بین نکاح دایم و منقطع اختلاف حاصل شود اصل بر نکاح دایم است.
9.نکاح وقتی منقطع است که برای مدت معینی واقع شده باشد بنابراین تعبیرصیغه ی 99 نیز حکایت از عقد موقت دارد.
10.از آثار عقد موقت ،ارث نبردن طرفین از یکدیگر-تعیین مدت معین و نداشتن نفقه در خلال مدت زوجیت است .
11.در خصوص تمکین زن از مرد بررسی تهیه وسایل زندگی در شأن همسر برای زندگی مشترک توسط مرد با جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری صورت میگیرد.
12.در صورتی که مرد قبل از ازدواج صفاتی را مطرح نماید یا دارای بیماری صعب العلاج بوده و این را از زن مخفی نماید و پس از عقد آشکار شود زن میتواند بعنوان تدلیس در ازدواج تقاضای فسخ و نکاح نماید.
13.تمکین:عبارت است از وادار نمودن زن به ایفای وظایف زناشویی است.
14.اگر زن قبل از صدور در حکم تمکین به منزل مشترک برگردد دعوی تمکین مردود و زن مستحق نفقه خواهد بود.
15.نشوز عبارتست از تخلف زن در وظایف زناشویی از جمله ترک منزل بدون اذن شوهر.
16.در صورتی که مرد همسر خود را به اجبار از منزل مشترک بیرون نماید و اجازه ی مراجعت ندهد نمیتواند از تعهد به پرداخت نفقه شانه خالی کند(نمیتواند از قاعده نشوز استفاده نماید).
17.نفقه عبارتست از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل البسه،غذا ،اسباب منزل،و هزینه درمان و بهداشتی.
18.زن میتواند به موجب دادخواست استرداد جهزیه خود را از دادگاه خواسته و برای اثبات اقلام جهزیه بصورت سیاهه جهزیه یا شهادت شهود یا اقرار شوهر لازم است.
19.زن میتواند بابت مهریه حقوق همسر،حساب های بانکی و مطالبات وی از اشخاص ثالث و اموال وی را توقیف کند.
20.در صورت عدم توان بر پرداخت یک جای مهریه مرد میتواند درخواست تقسیط مهریه به دادگاه ارايه نماید .
21.میزان اقساط با توجه به اوضاع و احوال قضیه و نظریه کارشناسان رسمی و تحقیقات محلی و میزان توان بر پرداخت مرد تعیین میگردد.
22. طرح شکایت علیه اطرافیان با عنوان دخالت در زندگی مشترک امکان پذیر نیست مگر اینکه دخالت عنوان مجرمان خاصی داشته باشد.
23.در امور خانواده هرگاه هر یک از زوجین در محل های متفاوتی طرح دعوی کرده باشند دادگاهی که دادخواست اول به آن داده شده است اختیار رسیدگی دارد.
24.در دعاوی خانوادگی ،زوجه میتواند در محل سکونت خود اقامه دعوی کند.
25.انتقال اموال از سوی مرد چنانچه پس از مطالبه مهریه بوده و حاکی از فرار دین باشد قابل ابطال است.
26زوجه علاوه بر محل اقامت خوانده ومحل اقامت خود میتواند برای مطالبه مهریه به دادگاهی رجوع کند که عقد نکاح درآن واقع شده است.
27.هر گاه مهر از جمله غیر منقول باشد زوجه ناگزیر از مراجعه به دادگاهی است که مال غیر منقول در حوزه آن قرار دارد.
28.هر گاه به علت طلاق حضانت به ماد رسپرده شود و پدر از استرداد طفل امتناع نمایدمادر میتواندازطریق دادگاه صادر کننده حکم نسبت به استرداد طفل اقدام نماید.
29. چنانچه حضانت طفل به شخصی سپرده شود و پدر و مادر یا شخص ثالث مانع اجرای حکم گردد دادگاه ولی را ملزم به عدم ممانعت نموده ودر صورت ادامه به حبس تا اجرای حکم محکوم میشود.
30.در صورتی که عمل وازکتومی غیر قابل برگشت و به تشخیص پزشک معتمد قانونی موجب ناباروری دایمی زوج باشد عمل مزبور از مصادیق تحقق وکالت در طلاق زوجه میباشد.
31.اگر شوهر زن خود را اجبارأ به خانه اش ببرد عمل وی نه آدم ربایی است نه سرقت.
32.ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت جمهوری اسلامی ایران است.
33.ازدواج زن مسلمان با مرد غیر مسلمان ممنوع میباشد.
34.هر خارجی که بدون اجازه با زن ایرانی ازدواج کند به حبس از یک سال تا سه سال محکوم خواهد شد.
35.اصلاح شناسنامه به لحاظ اثبات رابطه فرزندی،اعلام واقعه فوت یا رفع آن در صلاحیت دادگاه عمومی است.
36.رسیدگی به درخواست تغییر نامهای غیر ممنوع و تتغیر نام از حیث جنس(زن به مرد و بلعکس)در صلاحیت دادگاه است.
37.درخواست تغییر نامهای ممنوع د رصلاحیت هیأت حل اختلاف اداره ثبت احوال میباشد.
38. تغییر نام خانوادگی زوج به تبعیت از زوجه امکان پذیر نیست.
39.در تغییر نام خانوادگی استفاده از نام خانوادکی همسر برای زوجه تا زمانی که در قید زوجیت میباشد بلامانع است.
40.مهریه جزو دیون عندالمطالبه است و زوجه متوفی در دریافت سهم الارث بر سایر وارث مقدم است.
41.چنانچه مهریه زن معادل یا بیشتر از اموال متوفی باشد کلیه سهم الارث به زن اختصاص داده شده و وارث سهمی نمیبرند.
42.زن برای دریافت مهریه خود میتواند به دفتر ازدواجی که در آن عقد ازدواج به ثبت رسیده یا دایره اجرای ثبت مستقل در اداره ثبت محل وقوع ازدواج مراجعه و تقاضای صدور اجراییه نماید.
43.عسروعرج:وضعیتی است که در آن ادامه زندگی برای زوجه با مشقت همراه بوده و تحمل آن مشکل باشد.
44.اعتیادی که به موجب آن زن میتواند به عنوان عسروعرج از شوهر طلاق بگیرد اعتیادی است که مضربه حال خانواده باشد.
45.در صورتی که درخواست طلاق از زوجه نبوده و مرد بخواهد بدون دلیل قانونی همسر خود را طلاق دهد میبایست نصف دارایی را به نام همسرش زند.
46.نازایی زن موجبات نسخ و نکاح و طلاق محسوب نمیشود.
47.ازدواج دختر باکره با اجازه پدر یا جد پدری میباشد.
48.زن زمانی میتواند اجرت المثل ایام زوجیت را مطالبه کند که طلاق به درخواست زوج بوده و ناشی از تخلفات زوجه از ایفای وظایف همسری و سوءرفتار وی نباشد.
49.با فوت همسر مطالبه اجرت المثل از سوی زوجه پذیرفته نیست.
50.در صورتی که هر یک از زوجین برای نکاح دیگریرا به خصوصیاتی فریب دهد علاوه بر رسیدگی کیفری تقاضای فسخ نکاح و مطالبه خسارت نیز امکان پذیر است.
51.چنانچه زن از وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود و در مواردی که زوجه در عدم تمکین عذر موجه دارد استحقاق نفقه دارد.
52.بافوت زوج زن میتواند در صورتی که اموالی داشته باشد از ورثه زوج مطالبه مهریه نفقه ایام زوجیت را بنماید.
53.افراد میتوانند با دلیل مستند پزشکی و روانپزشکی قانونی با اجازه از دادگاه صالح اجازه تغییر جنسیت بگیرند و با دریافت حکم شناسنامه خود را تغییر دهند.
54.دختر باکره در صورت فسخ نکاح مستحق مهریه نبوده مگر اینکه مرد ناتوانی جنسی داشته باشد که در این مورد نصف مهریه به وی تعلق میگیرد.
55.اگر زن باکره نباشد در صورتی که هر نوع از موارد فسخ شامل زوج شود میبایست مهریه زوجه را بپردازد.
56.نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری است.
57.در صورتی که در هنگام ازدواج مرد خود را دارای اوصافی معرفی کند و سپس خلاف آن ثابت شود زن میتواند شوهرش را به عنوان تدلیس تحت تعقیب قرار داد.
58.همین که شخص فریب خورده متوجه تدلیس طرف عقد شود نباید در استفاده از این حق مسامحه کند و فورأ باید برای فسخ نکاح اقدام نماید.
59.در صورتی که مرد برخلاف شرایط ضمن عقد مبادرت به ازدواج مجدد نماید زن حق دارد درخواست طلاق نماید.
60.هر گاه یک یا چند نفر از ورثه تعهد کند که از اموال خاصی حق مطالبه ارث نداشته باشند باید به آن تعهد عمل نموده و تخلف از آن جایز نیست.
61.اگر زن باکره باشد و نکاح فسخ شود مهریه به وی تعلق نمیگیرد مگر اینکه مرد ناتوانی جنسی داشته باشدکه مستحق نصف مهریه خواهد بود.
62.در صورتی که زن باکره نباشد با فسخ نکاح میتواند تمام مهریه خود را از زوجه مطالبه نماید.
63.هر گاه زوجه باکره بوده و زوج وی را طلاق دهد زوجه مستحق نصف مهریه میباشد.
64.هرگاه زوجه باکره نبوده باشد و زوج قصد طلاق داشته باشد باید تمام مهریه ،اجرت المثل ایام زندگی مشترک با دارا بودن شرایط نصف دارایی ونفقه دوران عده را نیز پرداخت نماید.
65.درصورت فوت زوج،زوجه میتواند مهریه اش را از دیه متوفی برداشت نماید.
66.ثبت واقعه ازدواج و طلاق اجباری و عدم انجام این امر موجب اعمال کیفر حبس است.
67.نیت ازدواج موقت اختیاری است و اگر زوجه تمایل به نسبت داشته باشد میتواند الزام به ثبت ازدواج تقاضا نماید.
68.اگر زوجین هنگام طلاق با توافق خود حضانت را به زن واگذار نماید با ازدواج مجدد مادر این حق سلب نمیشود.
69.هر گاه زوجین از یکدیگر جدا شوند بر حسب قانون حضانت مادر تا 7 سالگی است و با ازدواج مادر حق حضانت وی سلب میشود.
70.هرگاه زوج بخواهد همسر خود را طلاق بدهد بر اساس شاخص سنوات زندگی فعالیت های زوجه و توانایی مالی زوج نحله تعیین می شود.
71.چنانچه زوج در زمان نکاح شرط تصنیف دارایی امضا کرده باشدنوبت به اجرت المثل نمیرسد.
72.در صورتی که پدر و مادر جدا از هم زندگی میکنند حضانت تا 7 سالگی بر عهده مادر و پس از آن بر عهده پدر خواهد بود.
73.در صورت فوت پدر و مادر حضانت بر عهده جد پدری است.
74.درصورت مخالفت پدر با ازدواج دختر میتواند با معرفی شرایط مهر از دادگاه اذن در ازدواج بگیرد.
75.زن برای استرداد جهزیه باید دادخواست داده و طرح شکایت خیانت در امانت صحیح نیست.
76.هرگاه زوجه در موقع ازدواج خود را دوشیزه قلمداد کند و خلاف آن ثابت شود مرد حق فسخ نکاح را دارد
77 .زن برای استرداد جهیزیه باید دادخواست داده و طرح شکایت خیانت در امانت صحیح نیست
.
78.فروش کودک خردسال از جانب پدر جرم و قابل تعقیب کیفری است.
79.در عقد موقت زن میتواند شرط کند که زوجه برای وی نفقه ماهیانه تعیین نموده و در صورت عدم انجام نسبت به مطالبه اقدام نماید.
80.سکوت زوجه در تقسیم ترک و عدم مطالبه مهریه به معنی اسقاط حق او بر مهریه نیست
81در صورتیکه درضمن حکم طلاق اجرت المثل نفقه و مهریه تعیین شده باشد مستقل از حکم طلاق قابل مطالبه است.