گفتوگو با زنی که به اتهام فریب مردان ثروتمند در زندان به سر میبرد.اعتیاد شوهر عامل از هم پاشیدگی زندگی مهتاب زن 32 سالهای است که به عنوان طعمه، مردان هوسران را تا خانه خود کشانده و شوهرش جیبهای این مردان را خالی میکرده است. اعتیاد رنگی تار بر صورتش زده تا نشان دهد او به جای فکرکردن در مورد آینده تاریک دخترش، در فکر خود بوده است. مهتاب در مورد زندگیش می گوید: در خانواده متوسطی به دنیا آمدم. سه خواهر و دو برادر دارم. تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم و بعد از آن پدرم دیگر اجازه نداد به مدرسه بروم. 18 ساله بودم که به اصرار خانواده ازدواج کردم. شوهرم در یک شرکت خصوصی کار می کرد. وقتی دخترم فریبا به دنیا آمد، فهمیدم شوهرم معتاد است و هروئین تزریق می کند. به دلیل اعتیاد شوهرم زندگی ما کم کم از هم پاشید. شوهرم برای آن که مرا وابسته به زندگی کند، مرا نیز معتاد کرد تا نتوانم طلاق بگیرم ولی من طلاق گرفتم. بعد از طلاق به دلیل این که نمیتوانستم خرج و مخارج دخترم را بدهم فریبا را به پدرش سپردم. فریبا شناسنامه نداشت، هر بار شوهرم شناسنامه گرفتن برای دخترم را به هفته دیگر موکول می کرد. تا این که مدتی بعد شوهر سابقم به خاطر مصرف بیش از حد هروئین مرد و با آواره شدن دخترم، مجبور شدم او را پیش خودم بیاورم. شوهرم اینقدر شناسنامه گرفتن دخترم را به تاخیر انداخت که بالاخره مرد و دخترم بدون شناسنامه ماند.
اشتراک در
0 دیدگاه ها