کلاسه پرونده 8709982315200376 شعبه دوم دادگاه کیفری استان سمنان
دادنامه شماره 88099272316200025
شاکیان: 1. ص – الف 2. س- ر هر دو به آدرس گرمسار…
متهمان: 1. م- ت به آدرس گرمسار … با وکالت ح- الف به آدرس گرمسار…
2. ح- س به آدرس گرمسار …
موضوع: ارتکاب عمل شنیع لواط غیر ایقابی (تفخیذ) با عنف و اکراه و آدم ربایی
مرجع رسیدگی: شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر و کیفری استان سمنان
هیات شعبه: آقایان رحمان خیرحامدی و حسین اصغرزاده و محمد طوریان و سید علی سعیدی و هادی عباسی نژاد
گردشکار: به تاریخ در وقت نظارت شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان به تصدی اعضاء امضاء کنندگان ذیل و باحضور نماینده محترم دادستان تشکیل است پس از بررسی محتویات پرونده ختم رسیدگی اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رأی می نماید.
خلاصه پرونده
در تاریخ 3/6/1386 خانم ص- الف شکایتی از آقای ح- س و شخص همراه وی (آقای م- ت) به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان گرمسار تسلیم و توضیح داده است که «پسرم به نام س- ر (پانزده ساله) که پدرش چند سال قبل فوت شده، در نزد شخصی به نام آقای ح- م شاگردی می کرده و کار نورپردازی مجالس عروسی را انجام می داده اند. تا این که در شب قبل که آقای ح- م نبوده به اتفاق آقای ح- س کار مذکور را انجام داده و در آخر شب که قصد بازگشت به مغازه و انتقال وسایل را به آنجا داشته اند، آقای ح- س ضمن تماس با آقای م- ت از او درخواست می کند تا آنها را با اتومبیل پیکان خود به مغازه برساند. پس از آن وسایل را به مغازه منتقل می نمایند. با توجه به این که آقای ح- س از جانب صاحب کار معرفی شده بود، به پیشنهاد وی و آقای م- ت و برای این که س- ر را به منزل برسانند، وی را سوار اتومبیل آقای م- ت کرده و با تهدید ضمن ربودن او مرتکب عمل شنیع لواط شده و فیلم برداری هم می نمایند».
آقای س- ر با تأیید مطالب مادرش می گوید: «… وسایل را در مغازه گذاشتیم. من در مغازه را قفل کردم و سوار ماشین آقای م- ت شدم که ایشان مرا به خانه خودمان برساند. اما در راه او مسیر را عوض کرد و به طرف پل هوایی رفت. گفت می خواهم دور بزنم. گفتم مرا به خانه بگذار بعد برو و دور بزن. ولی او گوش نکرد و مرا به زور به سمت بنه کوه بردند و با تهدید و چاقو مرا به یک جاده فرعی واقع در همان مکان بردند و با زور و کتک وادار به انجام عمل لواط کردند».
آقای ح- م کارفرمای شاکی اظهار داشته است: «در تاریخ 2/6/1386 در ساعت 11 صبح برای انجام کار نورپردازی به منزل آقای ش- پ مراجعه کرد. پس از انجام آن و در بعد از ظهر همان روز به سمنان رفتم. ساعت 5/2 (صبح) به گرمسار برگشتم. ساعت 5/3 (صبح) خانم ص- الف (شاکی) زنگ زد که بچه من الان آمده است. این در حالی است که من ساعت یک صبح به فرزند مشارالیها زنگ زدم که او گفت به خوبی (برنامه) انجام شده و وسایل را جمع کردیم و می خواهیم برویم مغازه. ح- س را می شناسم و به خاطر نامناسب بودن وضعیت مالی زندگی او در مجالس کمک می کرد و بالای سر دستگاه نورپردازی بود. اما م- ت را نمی شناسم. شاید او را ببینم، بشناسم و دیشب (2/6/1386) هر دو نفر سر دستگاه بوده اند».
پزشکی قانونی در گواهی شماره 693/م/4/20 مورخ 14/6/1386 اعلام نموده است. «طبق نظر پزشک معالج (جراح) آثار دخول مثل تورم و کبودی در ناحیه مقعد مشاهده شد. ولیکن قوام اسفنکتر مقعدی طبیعی است و نیز پارگی در ناحیه مذکور مشاهده نگردید». آقای ش – پ (صاحب مجلس عروسی) به عنوان مطلع گفته است: «تعداد سه نفر آمده بودند. دو نفر آنها حدوداً 22 ساله و یک نفر نوجوان 14 ساله همراه آن ها بود. حدوداً ساعت 22 به مراسم آمدند و ساعت 30 بامداد خارج شدند. هنگام پایان مراسم به من گفتند زنگ بزن آژانس بیاید و ما را ببرد. گفتم این موقع شب آژانس نیست. گفتند پولش را بده، ما خودمان می رویم و آنها با یک دستگاه پیکان سفید رنگ مدل پایین رفتند. متوجه نشدم که نوجوان 14 ساله هم همراه آنها رفت یا خیر؟ به هنگام جمع آوری لوازم یکی از آنها که بلوز آبی رنگ داشت به نظر می آمد حالت غیرعادی دارد.»
آقای بازپرس شعبه مستنداً به تبصره 3 ماده 3 اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب قرار عدم صلاحیت به صلاحیت رسیدگی دادگاه عمومی جزایی گرمسار صادر نموده و نهایتاً پرونده به شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی شهرستان گرمسار ارجاع می گردد. در جلسه مورخ 28/7/1386 دادگاه آقای س- ر می گوید:«من پیش آقای ح- م کار می کردم. آن شب صاحب کارم نبود و به سمنان رفته بود. آقای ح- س را برای کمک پیش من فرستاد. چون از قبل وی با ایشان کار می کرد. وی شدیداً مشروب الکلی مصرف کرده بود. به اتفاق شخصی به نام م- ت آمده بود. مجلس که تمام شد، وسایل را جمع کردیم. به آقای ش – پ گفتم آژانس بگیر تا وسایل را به مغازه ببریم. ح-س گفت: نمی خواهد. وسایل را با ماشین م- ت می بریم. سه نفری وسایل را با ماشین به مغازه بردیم. خواستم به خانه بروم. با لگد مرا سوار ماشین کردند. گفت تو را به خانه می بریم. هزار بهانه آورندند و مرا به پارک جنگلی بردند. به ضرب زور و چاقو هر دو نفر با من عمل بد انجام دادند. اول م- ت با من این کار را انجام داد. دخول انجام شد و مست بودند و حالت عادی نداشتند، با دوربین تلفن همراه، فیلم تهیه کردند. گفتند اگر جایی صحبت کنی، پخش می کنیم».
دادگاه دستور تهیه بدل برای رسیدگی به آدم ربایی و ارسال به دادسرای عمومی وانقلاب گرمسار را می دهد. آقای ح- س در تحقیقات و جلسه های متعدد رسیدگی ضمن انکار ارتکاب عمل شنیع لواط با شاکی هر گونه تهدید و آدم ربایی را تکذیب کرده و گفته است: «پس از مراسم عروسی با آقای م- ت تماس گرفتم و با خودروی پیکان متعلق به پدر وی و شخص شاکی وسایل را در جلوی در مغازه تخلیه کردیم. قبل از انتقال وسایل آقای م- ت به یکی از وسایل دست زد. آقای س-راعتراض کرد که وسایل تحویل من است. آقای م – ت ناراحت شد و گفت امشب می زنمش. پس از آن که بارها را خالی کردیم، س-ر خودش با رضایت سوار اتومبیل شد. به م- ت گفتم کجا می روی. گفت: می رویم دور می زنیم و رفتیم جاده اصلی این بار س- ر اعتراض کرد. گفت کجا می روی مادرم خبر ندارد برگردیم. م- ت گفت: می رویم بنه کوه. مجدداً من و س- ر اصرار کردیم که برگرد. ولی م- ت گوش نکرد و به جاده ناروه رفتیم. م- ت به بهانه دستشویی پیاده شد. بعد از چند لحظه در ماشین را باز کرد. س- ر را بیرون کشید. من مانع شدم. ولی تهدیدم کرد. برگشتم داخل ماشین نشستم و بعد از چند دقیقه آمدند سوار ماشین شدند. گفتم زدیش. گفت: آره باید ادب می شد. ساعت دو نیمه شب بود که حرکت کردیم و س- ر را به خانه رساندیم. من چاقو در حین درگیری م- ت با س- ر ندیدم».
با کمک و مساعدت آقای ح- س متهم دیگر به نام آقای م- ت دستگیر و در تاریخ 11/9/1386 و در نزد قاضی محترم شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی شهرستان گرمسار ضمن تأیید مطالب دو نفر فوق می گوید: «وقتی حرکت کردیم هیچ اجباری در کار نبود. مشروب نخورده بودم. موقع پیاده کردن از ماشین اجبارش کردیم. مرتکب عمل خلاف شدیم. اول من انجام دادم. یک بار من و یک بار آقای ح- س انجام دادیم. فیلم برداری نکردیم. س- ر راضی به این عمل نبود». متعاقباً متهم اخیر الذکر با صدور قرار وثیقه آزاد شده و آقای حیدر- الف را به عنوان وکیل خود معرفی می نماید و جلسه مورخ 27/11/1386 دادگاه و پس از مواجه حضوری اظهار می دارد: «من عمل لواط را انجام ندادم. در این که با ایشان مرتکب خلاف شدم، قبول دارم ولی دخول نکردم». وکیل نامبرده نیز در دفاع از موکل خویش بیان داشته است «با توجه به اقرار موکل این جانب درخواست تخفیف مجازات برای موکل دارم».
در تاریخ 1/2/1387 و در جلسه رسیدگی دیگر آقای م- ت به ارتکاب عمل شنیع لواط اقرار می نماید: «عمل تفخیذ را قبول دارم». هنگامی که قاضی دادگاه برای بار سوم عمل تفخیذ را به آقای م- ت تفهیم می نماید، مشارالیه ضمن سکوت اظهار می دارد: «دفاعی ندارم و قبول دارم. اظهار پشیمانی دارم و من بعد از آن اتفاق به مشهد مقدس رفتم و توبه کردم و الان هم در محضر دادگاه توبه می کنم و تقاضای بخشش دارم». متعاقباً قاضی دادگاه با عنایت به توبه نامبرده فوق و با استناد به ماده 126 قانون مجازات اسلامی و بنابر اختیار تفویضی مقام معظم رهبری (ولی امر مسلمین) به ریاست محترم قوه قضاییه درخواست عفو وی را می نماید.
مشاور محترم رییس قوه قضاییه با ایراد به این که اختیار اعطایی مقنن موکول به صدور حکم به محکومیت لازم الاجرا متضمن مجازات حد مربوط است تا قاضی تقاضای عفو محکوم علیه از تحمیل مجازات را بنماید. پرونده را به جهت ابهام و نقص موجود به مرجع متقاضی عودت می دهد و پس از آن و به شرح مندرج در دادنامه شماره 328 مورخ 1/5/1389 شعبه 102 دادگاه عمومی جزایی شهرستان گرمسار آقای م- ت به اتهام ارتکاب عمل لواط (با توجه به چهار بار اقرار به انجام جرم تفخیذ) با آقای س – ر و مستنداً به مواد 120،116،114،108 قانون مجازات اسلامی به تحمل یک صد ضربه تازیانه به عنوان حد شرعی و با شرایط ماده 176 همان قانون محکوم می گردد و آقای ح- س نسبت به اتهام مذکور به لحاظ فقد ادله اثباتی برائت حاصل می نماید.
رأی صادر شده، مورد تجدیدنظر خواهی خانم ص- الف (شاکی و مادر مجنی علیه) قرار می گیرد. پرونده به شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان ارجاع می شود که هیأت شعبه با توجه به دادنامه شماره 00960 مورخ 12/12/1387 و به این استدلال که حسب مفاد ماده 108 قانون مجازات اسلامی لواط اعم است از دخول یا تفخیذ که با توجه به تبصره 3 ماده 3 و تبصره ماده 4 و تبصره یک ماده 20 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب رسیدگی به موضوع معنونه در صلاحیت دادگاه کیفری استان می باشد، دادنامه تجدیدنظر خواسته را نقض و قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه کیفری استان سمنان صادر می نماید.
پرونده متعاقباً به شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر (کیفری استان) سمنان ارجاع می شود. هم زمان با ارجاع پرونده به این شعبه پرونده دیگری که جهت رسیدگی به اتهام دیگر متهمان مبنی بر آدم ربایی به عنف و تهدید، تهدید با چاقو، ایراد صدمه بدنی عمدی و فیلم برداری از صحنه جرم (لواط) و شرب خمر در دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان گرمسار در جریان رسیدگی بود، با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست برای آقای م- ت دایر بر آدم ربایی به عنف و تهدید، تهدید با چاقو نسبت به آقای س- ر، جهت رسیدگی یک جا به اتهامات نامبرده به این شعبه ارجاع و با پرونده پیوست توأمان گردیده است. جلسه رسیدگی به هر دو پرونده فوق در تاریخ 26/8/1388 تشکیل شد. در جلسه مذکور هر دو نفر متهم (آقایان م- ت و ح- س) اتهام های وارد به خود را تکذیب نموده اند. هیأت شعبه با بررسی محتویات پرونده کفایت رسیدگی را اعلام و با اتفاق و با استعانت از خداوند سبحان و وجدان به شرح آتی مبادرت به انشای رأی می نماید.
رای دادگاه
در این پرونده آقای م- ت، 26 ساله، دانشجو، مجرد، اهل گرمسار، مقیم گرمسار…، با سواد، فاقد سوء پیشینه کیفری، مسلمان (شیعه)، تبعه ایران، متهم است به الف- ارتکاب عمل شنیع لواط غیر ایقابی(تفخیذ) با عنف و اکراه. ب- آدم ربایی با حیله نسبت به آقای س- ر، متولد 22/1/1372 که با عنایت به 1. شکایت شاکی 2. اظهارات متهم دیگر (آقای ح – س) درخصوص چگونگی ربودن شاکی و این که برخلاف میل او و با حیله و فریب، شاکی ربوده شده است. و نحوه برخورد متهم با شاکی در پیاده کردن وی از اتومبیل 3. گواهی شماره 693/م/4/20 مورخ 14/6/1386 پزشکی قانونی شهرستان گرمسار که وجود آثاری مثل تورم و کبودی را در ناحیه مقعد تأیید نموده است. 4. اقرار مکرر متهم در نزد قاضی محترم دادگاه عمومی شهرستان گرمسار، که هر چند صلاحیت رسیدگی به پرونده را نداشته و از این حیث اقرار مذکور به لحاظ این که نزد قضات دادگاه کیفری استان، انجام نشده، اقرار عندالحاکم تلقی نمی گردد. 5. توبه مشارالیه پس از ارتکاب فعل مجرمانه و اقرار سابق البیان به نحوی که منجر به درخواست عفو از مجازات وی از ریاست محترم قوه قضاییه به استناد ماده 126 قانون مجازات اسلامی توسط قاضی مزبور شده است. 6. سایر قرائن و امارات موجود در پرونده که جملگی موجب حصول علم عادی متعارف با عنایت به ظن معتبر و اقناع وجدان و اطمینان بر امارات موجود در پرونده که جملگی موجب حصول علم عادی متعارف با عنایت به ظن معتبر و اقناع وجدان اطمینان بر ارتکاب عمل شنیع لواط غیر ایقابی (تفخیذ) به نحو اکراه و اجبار از سوی متهم موصوف نسبت به آقای س- ر و ربودن با حیله شاکی توسط همان متهم می گردد. بنا علی هذا اتهام های انتسابی به نامبرده محرز بوده و با توجه به سن مجنی علیه در هنگام وقوع جرم (2/6/1386) که کمتر از پانزده سال بوده است و مستنداً به مواد 108 و 120 و 121 و621 قانون مجازات اسلامی و لحاظ قاعده جمع مجازات برای هر کدام از اتهام های مارالبیان 1. متهم موصوف اولاً- از بابت ارتکاب عمل شنیع لواط غیر ایقابی (تفخیذ) با عنف و اکراه به تحمل یکصد ضربه تازیانه حدی با رعایت مواد 30 و 33 آیین نامه نحوه اجرای احکام قصاص، رجم، قتل، صلب، اعدام، و شلاق موضوع ماده 293 آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 27 شهریور ماه 1382 قوه قضاییه. ثانیاً- از حیث آدم ربایی با حیله و فریب با اعمال بند پنجم از ماده 22 قانون مجازات اسلامی با توجه به جوان بودن متهم و فقدان سابقه کیفری با تخفیف به تحمل چهار سال حبس تعزیری با رعایت تبصره ماده 18 همان قانون (با احتساب ایام بازداشت سابق) محکوم می گردد. 2. درخصوص اتهام دیگر نامبرده مبنی بر ارتکاب عمل شنیع لواط ایقابی و تهدید با چاقو و همچنین اتهام آقای ح- س، 27 ساله، اهل گرمسار مبنی بر ارتکاب عمل شنیع لواط اعم از ایقابی یا غیر ایقابی (تفخیذ) هر دو نفر نسبت به آقای س- ر با توجه به انکار متهمان و این که دلیل و بینه شرعی از سوی شاکی علیه متهمان ارائه و اثبات نگردیده است و با لحاظ قاعده درء (در مواردی که مجازات جرم ارتکابی حد شرعی است) و اصل برائت (اصل سی و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران) و بند الف از ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم به برائت متهمان یاد شده از اتهام های اخیر الذکر انتسابی به آنها صادر و اعلام می گردد. رأی صادر شده حضوری بوده و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در یکی از شعب محترم دیوانعالی کشور می باشد.