محمد رضا زمانی درمزاری( فرهنگ)،حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری
اشاره :
دکتر کاتوزیان، از نویسندگان پیش نویش قانون اساسی ایران، حقوقدان برجسته و قاضی پیشکسوت دادگستری و پدر دانش حقوق ایران در صبحگاه سه شنبه، 11 شهریور 1393 در سن 87 سالگی درگذشت و صبح پنج شنبه، مورخ 13 شهریور همان سال نیز با حضور گسترده حقوقدانان و وکلای دادگستری و جامعه حقوقی کشور و خانواده محترم آن مرحوم از مقابل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تشییع گردید و در قطعه نام آوران بهشت زهرا نیز به خاک سپرده شد. یادداشت حاضر به احترام آن مرحوم، یادمان سالروز فوت ایشان و ” ویژه نامۀ درگذشت استاد” ارائه می گردد….
سرآغاز؛
خاندان، تولد و تحصیل :
امیر ناصر در سال 1310 در محله دردار تهران در خیابان ری متولد شد. خانواده وی از خاندان اصیل و قدیمی تهران بوده و نام و شهرت اصلی آن، ” تهرانی” بود و نام “کاتوزیان”، از نامهای اصیل پارسی و ایرانی به معنای ” پارسایان” در جریان اخذ شناسنامه در دوره پهلوی اول، توسط خانواده وی انتخاب و بدین نام نیز معروف گشت.(سایت لوح).
امیر ناصر تحصیلات نخستین خود را در دبستان اقبال در خیابان «شهباز» آغاز کرد و در کلاس پنجم نظام قدیم، در مقام دانش آموزی در رشته علمى برآمد و با انتخاب رشته ادبی در کلاس ششم خویش، بعنوان ” شاگرد اول در کشور” انتخاب شد و مدال درجه ۲ علمى در کشور را از آن خود کرد.در پی آن، براى ادامه تحصیل در دبیرستان، به دبیرستان علمیه راه یافت و پس از نقل مکان به خیابان «آب منگل» در خیابان رى در جنوب تهران، به ادامۀ تحصیل در همان دبیرستان و پایان تحصیلات خود در این مقطع در آن همت گماشت.
پدر و عموی وی حقوقدان بوده و وی نیز گرایش به حقوق داشت. با ورود به دانشگاه تهران و انتخاب رشته حقوق، پا به عرصۀ دنیای فراگیر حقوق نهاد و موفق به کسب مدال درجه یک علمى این رشته گردید. با وجود احراز مدال افتخار بعنوان دانشجوی ممتاز و اول، به جهت اعتراض به عملکرد شاه و حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت و دکتر مصدق، از شرکت در مراسم جشن فارغ التحصیلی و دریافت آن خودداری کرد و علی رغم کاندید شدن وی برای دریافت بورس تحصیلی در خارج از کشور، به جهت مزبور از فرایند بورس نیز حذف گردید و به ادامۀ تحصیل در ایران و دانشگاه تهران پرداخت.(ماهنامه حقوق و اجتماع، شماره 13 و 14، تیر 1387).
شاید در آن روز، کسی تصور نمی کرد؛ این جوان آرام و گمنام تهرانی و ایرانی، رزوی آسمانِ شهرت و اعتبار ملی و جهانی خویش را در رشته حقوق درنوردد و به سانِ نگین انگشترِ دانش حقوق و اعتبارِ بی بدیل دانشکده های حقوق و جامعه حقوقی کشور و تاریخ حقوق ایران و جهان درآید.!
امیر ناصر با درگذشت پدر در سال دوم تحصیل خود در رشته حقوق در دانشگاه و تاثر فراوانِ حاصل از آن، مسیر سرنوشت وی نیز دگرگون گردید و ضمن انصراف از رفتن به وزارت امور خارجه، عزم خویش را در فعالیت آتی در قضاوت جزم نمود و همزمان با پایان بردن تحصیلات دانشگاهی و تکمیلی خویش در دانشکده حقوق بعنوان دانشجوی ممتاز و برتر دانشگاه تهران، رساله دکترای خویش را در سال ۱۳۳۹ با عنوان «وصیت» به پایان رساند و از آن پس، بعنوان ” دکتر امیر ناصر کاتوزیان” نامیده شد.
دکتر ناصرکاتوزیان، اولین دانشجوى ایرانى است که موفق به اخذ مدرک دکتراى حقوق در ایران و دانشگاه تهران شده گردید. مرحوم دکتر سید حسن امامی، مرحوم سنگلجی و محمود شهابی خراسانی، از زمرۀ اساتید موثر و به نام حقوقی وی در دوران تحصیل بوده اند. وی در آن ایام به توصیه دکتر امامی در دانشکده حقوق دانشگاه ملی(شهید بهشتی) به جانشینی آن مرحوم به تدریس پرداخت. همین مهم، نشان از شان و جایگاه علمی دکتر کاتوزیان جوان در نگاه استاد پیشکسوت حقوق ایران، مرحوم دکتر سید حسن امامی داشت که به قول وی و خطاب به دانشجویان دانشکده مزبور که پذیرای دیگر اساتید جایگزین مرحوم امامی در آن زمان نبوده اند، گفت؛ ” به خدا، این جوان از من بهتر است…”.(نقش نو، سال دوم، دوره جدید، شماره 71، 8/6/1393 ؛ ویژه نامه درگذشت دکتر امیر ناصر کاتوزیان، ص 5). استاد در سال ۱۳۳۳ در سن ۲۳ سالگى ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند پسر و تحصیل کرده در رشته های دکتراى روانشناسى بالینى و مهندس الکترونیک و مقیم ایالات متحدۀ آمریکا و ایران می باشند.
خدمات علمی و دانشگاهی دکتر کاتوزیان :
دکتر کاتوزیان بیش از 5 دهه از حیات با برکت خویش را به تدریس و آموزشِ دانش حقوق در دانشکده های حقوق در دانشگاه تهران و مانند آن در مقاطع مختلف کارشناسی، ارشد و دکترا پرداخت و هزاران دانش آموختۀ حقوقی را تربیت کرد که خود، تربیت کنندۀ هزاران دانشجوی حقوقی بعدی در ایران و جهان بوده اند. نسل حقوقدان دیروز و امروز، بی واسطه و با واسطه، خود را از شاگردان مکتب استاد دانسته و بدان نیز افتخار بی پایان دارند.دانشجویان استاد، نوعاً در کسوت قضاوت، وکالت، سردفتری و یا بعنوان همکاران دانشگاهی وی در دانشکده های حقوق و علوم قضایی کشور قرار گرفته و یا از مسئولان عالی رتبۀ قضایی و دولتی در طی این سالها و پس از آن، منشاء خدمات علمی، آموزشی، فرهنگی، حقوقی و اجرائی بی شماری بوده اند. خدمات علمی و دانشگاهی دکتر کاتوزیان به جامعه حقوقی و علمی کشور بسیار ارزشمند و قابل احترام و ستایش بوده و شهرۀ عام و خاص نیز می باشد.
مشاغل و فعالیت ها :
پس از پایان یافتن تحصیلات وی در رشته حقوق در مقطع کارشناسی در دانشگاه تهران، با ورود به دستگاه قضایی و دادگستری وقت، در خلال سالهای 1334-1345 و کارآموزی قضایی در مشهد،به کار در امر قضاء پرداخت و علاوه بر ریاست دادگاه اراک، مستشاری دادگاه استان و معاونت اداری و حقوقی آن، به فعالیت های علمی و پژوهشی خود ادامه داد. فعالیت در تهیه و تدوین پیش نویس قانون اساسی ایران، شرکت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی در سال 1358 به نمایندگی از نهضت آزادی و جبهه ملی ایران و….، از زمرۀ دیگر فعالیت های غیردانشگاهی دکتر کاتوزیان بر شمرده شده است. با این وجود، روحیۀ آرام و پژوهندۀ وی سبب گردید تا با ترک فعالیت های مدیریتی و قضایی خویش، در دنیای پُر رمز و راز مطالعه و پژوهش تمرکز کرده تا دستاوردهای پژوهشی و یافته های علمی خویش را به جامعه حقوقی کشور، به نیکی و نکوئی عرضه داشته و آنها را به یادمان، ماندگار نماید.همین تدبیر اساسی استاد، سبب ماندگاری و شهرت روزافزون علمی، دانشگاهی و فرهنگی وی گشت.
اندیشه ها و آثار و تالیفات علمی و حقوقی :
دکتر کاتوزیان، علاوه بر آثار و تالیفات و کتب حقوقی متعدد، دارای مقالات عدیده حقوقی در زمینه های مختلف بوده و تالیف و نگارش تحقیقات حقوقی فراوانی را در کارنامۀ ارزشمند علمی و پژوهشی خویش ثبت نموده است. آثار و تالیفات استاد، از منابع و مآخذ اصلی آزمون ها، تحقیقات و آموزه های حقوقی در ایران و جهان و متون آموزشی دانشگاهی در کل کشور به شمار می روند و در زمرۀ ” دکترین حقوقی” نیز بعنوان یکی از منابع حقوقی از آنها یاد می گردد. کتاب ها و آثار استاد در کتابخانه های دانشکده های حقوق، حقوقدانان، وکلای دادگستری و جامعه حقوقی کشور، زینت بخش آنها بوده و هیچ حقوقدانی، خود را بی نیاز و افارغ از اندیشه ها و آثار استاد نمی یابد.
استاد ضمن آشنایی و مهارت نسبت به زبان انگلیسی و فرانسه، به جهت علاقه فراوان به فقه و متون فقهی و تحقیقات در دستور کار خویش در این باره، مسلط به زبان عربی نیز بود. وی در راستای فعالیت های علمی و پژوهشی خویش، سفرهای متعددی به کشورهای مختلف جهان داشت و دستاوردهای علمی و مطالعاتی خویش را در قالب تحقیقات، مقالات و کتب حقوقی متعدد و با نگاهی تطبیقی و موثر منتشر می کرد. نخستین مقاله استاد با عنوان ” اثر عقد ضمان” در سال 1332 در مجله کانون وکلای وقت منتشر گردید و با انتشار مستمر مقالات خود در نشریات حقوقی، در سال 1339، رساله دکترای خویش را با عنوان ” وصیت ” به پایان رساند و متعاقباً، نیز به انتشار آن همت گماشت.
دکتر کاتوزیان،” رسیدن به آرزو را به مثابۀ توقف می داند”. به باور استاد، بزرگترین معضل نظام حقوقی کشور ،فراموش شدن جامعه از سوى حقوقدانان را عامل عمده نقصان مى داند و مى فرمایند : ” …آنها فكر مى كنند همه چیز در قانون باید گفته شود و منبعث از قانون است، درحالى كه حقوق، غیر از قانون است. قانون، بخشى از حقوق رسمى است كه توسط قوه مقننه و مجریه وضع مى شود، ولى این اندیشه ها هستند و جامعه و سازمانهاى اجتماعى كه حقوق را مى سازد و زمینه هاى اصلى اش را فراهم مى كند”.
استاد ” ناتوانی در شناخت معانی واقعی فقه و تقلید کورکورانه از غرب ” را علت عقب ماندگی از تمدن می داند و در خصوص آزادی اندیشه و بیان و عدالت بر این باور است :” آدمى اگر نتواند، آنگونه كه مى اندیشد افكارش را بیان بكند و اصلاً، جرأت بیان فكرش را نداشته باشد، در بحث آزادى و عدالت، همچنان در خم اول این وادى باقى خواهیم ماند و این حاصل نمى شود، مگر زمانى كه هر كس؛ هر آنچه مى اندیشد را بیان كند و برخورد اندیشه ها براثر همین اصل پیش پا افتاده میسر گردد. در همین حقوق، موانع فراوانى براى آزاد اندیشى وجود دارد و تا این موانع از سر راهش برداشته نشود، پاى نظام حقوقى ما همچنان مى لنگد…” .
به باور دکتر کاتوزیان ؛ ” احترام استاد وقتی رعایت میشود که بازنشستگی به عنوان یک مجازات به کار نرود و بیان اندیشه برای استاد آزاد باشد. من جسته گریخته، چیزهایی میشنوم که فکر میکنم حرمت لازم به استاد گذاشته نمیشود!. همواره دیدهایم در هر تغییری، بزرگترین صدمات به اساتید دانشگاهها وارد میشود. بازنشستگی، امری ضروری است، اما نباید طوری اجرا شود که دانشگاهها را خالی از محققین برجسته کند. یک عیب کلی در دانشگاههای ما وجود دارد و آن این است که بین اساتید برجستۀ صاحبنظر و با تجربه و استادانی که تازه آغاز به کار کردهاند، فاصله عمیقی وجود دارد…!” (سایت لوح عدالت).
در بخش دیگری از شرح حال استاد به قلم ایشان می خوانیم ؛ ” تلاش من همیشه این بود که بین کاخ دادگستری و مدرسه حقوق آشتی به وجود بیاورم. قضات برای خودشان یک سازی می زنند و حقوقدانان در دانشکده حقوق، ساز دیگری. من همیشه در پی این موضوع بودم که بین این دو ساز هماهنگی به وجود آید. به همین علت، به رویه قضایی خیلی توجه داشتم و از آرای خودم که در دوران قضاوت دادم، در کتابهایم زیاد استفاده کردم. دلم می خواست به حقوق زنده دست پیدا کنم.” سپس ادامه می دهد : ” در تدوین قانون اساسی، از کسانی که خیلی اصرار داشت؛ قوه قضائیه وزیر نداشته باشد و به عنوان یک قوه مستقل از کابینه جدا شود، من بودم و هدفم هم این بود که دادگستری در تندباد مسائل سیاسی قرار نگیرد. ….دادگستری فقط قانون را ببیند و عدالت را و در سیاست دخالت نکند…”(ماهنامه حقوق و اجتماع، پیشین). و بدین ترتیب، استاد اینگونه می اندیشید….
دکتر کاتوزیان، ماحصل اندیشه ها و تحقیقات خویش را در قالب مقالات و کتب متعدد ثبت و ضبط نموده و منتشر کرده است. از استاد تاکنون بیش از صدها مقاله و نیز نزدیک به 50 جلد تالیف و تحقیق منتشر شده است و آثار وی در زمرۀ منابع اصلی حقوقی به شمار می رود که به اجمال، بدان اشاره خواهیم کرد :
الف- تک نگاری ها و مقالات :
1- “اثر عقد ضمان”، مجله کانون وکلای دادگستری، بهمن ۱۳۳۲ تا دی ۱۳۳۴.
2- “عدم تاثیر قوانین در گذشته”، مجله حقوقی وزارت دادگستری،۱۳۴۲.
3- “تشخیص مطابقت قوانین عادی با قانون اساسی”، مجله حقوقی دادگستری، ۱۳۳۵.
4- “اعتبار قضیه محکوم بها”، مجله حقوقی، در سلسله مقالات متعدد، ۱۳۳۸.
5- “تفسیر قانون”، مجله حقوقی در ۲ شماره، ۱۳۳۷.
6- “دوره مقدماتی حقوق مدنی”، مجله حقوقی، ۱۳۳۶.
7- “مرور زمان اجراء اسناد رسمی”، مجله کانون وکلایدادگستری، ش ۴۲، ۱۳۳۴.
8- ” مرور زمان اسناد تجاری”، مجله حقوقی، ۲ ش، ۱۳۳۶،ش۴۷.
9- “مقدمه ای بر جمهوری اسلامی”، مجله جنبش ، ۱۳۵۷.
10- “صلح و عدالت و نیروی هسته ای”، مجله نگین، ترجمه ازفرانسه، ۱۳۳۱.
۱۱. “دولت خدمتگزار و مسوول به جای دولت حاکم”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۱۲. “حافظ نظم یا بازوی عدالت”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۱۳. “خانواده و دولت”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۱۴. “پیامی به مجلس خبرگان”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۱۵. “آزادی و حدود آن در اسلام”، ۱۳۵۹.
۱۶. “آزادی مطبوعات و گوشه ای از آئینه تاریخ”، مجله جنبش،۱۳۵۷.
۱۷. “آزادی اندیشه در قانون اساسی و قانون مطبوعات”، ایرانفردا، ۱۳۷۷.
۱۸. “مقدمه ای بر حقوق عمومی”، ۱۳۷۷.
۱۹. “مبانی فلسفی و حقوقی آزادی”، ۱۳۷۶.
۲۰. “اهمیت ذاتی قانون و فنون قانونگذاری”، ۱۳۷۷.
۲۱. “حکومت عقل به جای حکومت زور در روابط بین المللی”،۱۳۵۸.
۲۲. “پیوندهای ناموزون در پیشنویس قانون اساسی”، ۱۳۵۸.
۲۳. “نقدی تحلیلی بر پیشنویس قانون اساسی”، ۱۳۵۸ در چندمقاله.
۲۴. “لزوم پاسداری از قانون اساسی”، ۱۳۵۸.
۲۵. “در جستجوی راه وحدت”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۲۶. “جایگاه حقوق اسلامی در نظم حقوقی”، ۱۳۶۸.
۲۷. “شوراهای محلی و دموکراسی”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۲۸. “دانشگاه در جهان امروز”، ۱۳۶۳.
۲۹. “طرح سازمان ملی دانشگاهیان و دورنمای اداره دانشگاهها”، ۱۳۵۷.
۳۰. “آرایش یا پیرایش”، ۱۳۵۸.
۳۱. “بی اعتباری رژیم و نقش دادگستری”، ۱۳۵۷.
۳۲. “تحولات نظام حقوقی پس از انقلاب اسلامی”، ۱۳۵۸.
۳۳. “درباره دادگاه خلق دولت”، ۱۳۵۷.
۳۴. “ثروت خاندانهای سلطنتی و نحوه رسیدگی به آن”، ۱۳۵۷.
۳۵. “قوانین کیفری خفیف تر”، مجله دانشکده، ۱۳۷۰ .
۳۶. “جرایم مطبوعاتی”، ۱۳۷۶.
۳۷. “امر به معروف و نهی از منکر یا عامل انقلاب فرهنگی وسیاسی”، ۱۳۵۷.
۳۸. “گذری بر انقلاب ایران”، ۱۳۶۰.
۳۹. “پیوند مذهب و انقلاب در ایران”، ۱۳۵۸.
۴۰. “سکوت تحمیلی”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۴۱. “جشن استقلال الجزایر و آموختنیها”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۴۲. “شکوه همبستگی ملی و پاسداری از آن”، ۱۳۵۷.
۴۳. “تفسیر و اجرای قوانین در سایه قانون اساسی”، ۱۳۷۵.
۴۴. “ارتباط فقه با حقوق و نقش آن در قانونگذاری”، خراسان، ش ۹۱ – ۱۴۴۹۰.
۴۵. “قوه قضائیه باید از سیاست پرهیز کند”، مجله پیام امروز، ش۳۳، ۱۳۷۰.
۴۶. “حقوق، رسوب تاریخی اخلاق”، ایران فردا، ش ۱۰.
۴۷. “عدالت معاوضی در قراردادها”، ۱۳۷۲.
۴۸. ” گذشته و آینده: دو نیم از یک حقیقت”، مجله کانون وکلا، دوره جدید، ش ۵ و ۶.
۴۹. “استصحاب: حکومت یقین بر شک”، نشریه دانشکده حقوق، ۱۳۶۰.
۵۰. “سخنی درباره عدالت”، مجله عدالت، ۱۳۷۲.
۵۱. “فلسفه فقه”، مجله نقد و نظر، ۱۳۷۵.
۵۲. “عدالت”، نشریه دانشکده.
۵۳. “سیر پیدایش اندیشه شخصیت حقوقی وقف در اسلام”، میراث جاویدان، ۱۳۷۲.
۵۴. “مسوولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی”، مجله دانشکده حقوق، ش ۲۵.
۵۵. “تحول نهاد وقف و دورنمای آینده آن”، نشریه دانشکده حقوق، مجله نقد و نظر، 79 – 1378.
۵۶. “توجیه و مبنای تضامن غاصبان (ترتب ایادی) در فقه”، میراث جاویدان.
۵۷. “حق حبس و تسلیم منفعت در اجاره اشخاص”، مجله حقوقی دادگستری، ۱۳۳۹.
۵۸. “نقدی تحلیلی بر قانون روابط موجر و مستاجر مصوب۱۳۷۶/۵/۲۶”، مجله دانشکده، ۱۳۷۶.
۵۹. “سوء استفاده از حق یا تقصیر در اجرای حق”، مجله دانشکده حقوق، ش ۲۱.
۶۰. “تعلیق در تعهدات، تحولات حقوق خصوصی”، دانشگاه تهران.
۶۱. “مبنای حقوقی انفساخ عقد جایز در اثر مرگ و حجر یکی ازدو طرف”، مجله دانشکده حقوق، ش ۲۵.
۶۲. “طبیعت قراردادهای الحاقی”، مجله مجتمع قضایی قم، ۱۳۷۷.
۶۳. “اثر قراردادها در مسوولیت مدنی”، مجله حقوقی دادگستری، ش ۴.
۶۴. “استنباط احکام مدنی از قوانین”، مجله حقوقی دادگستری، ش ۱، ۱۳۴۲.
۶۵. “تضمین ایمنی بیع”، مجله حقوق دادگستری، ش ۶.
۶۶. “نقش قراردادهای خصوصی در نکاح”، مجله دانشکده حقوق، ش ۳۰.
۶۷. “ضمانت اجرای ماده ۲۸۴ قانون تجارت”، مجله حقوقیوزارت دادگستری، ۱۳۳۸.
۶۸. “فقه سنتی، فقه پویا”، پیام هاجر، ۱۳۶۶.
۶۹. “خطای ورزشی و مسوولیت ورزشی”، مجله دانشکده حقوق، ۱۳۷۲.
۷۰. “اهمیت شناخت مبنای التزام به عقد و تحول آن در تاریخ حقوق”، مجله دانشکده حقوق.
۷۱. “ارزش سنت و جذبه عدالت در توارث همسران”، مجله دانشکده حقوق و نقد و نظر، ۱۳۷۸.
۷۲. “معمای تجدید نظر در احکام و تعارض نیروهای اجتماعی”، مجله دانشکده حقوق.
۷۳. “عصر تجربه و حقوق تجربی، اصول جبران خسارت در نظام حقوقی امریکا”، مجله دانشکده حقوق، ۱۳۷۷.
۷۴. “Lesion Contriacts” مجله دانشکده حقوق ایران و دانشکده حقوق ویسکانسین، ۱۹۷۰.
۷۵. “مظلومی به نام دانشگاه”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۷۶. “حاکمیت در جمهوری اسلامی”، مجله جنبش، ش ۵۳ و ۵۴، ۱۲ شهریور ۱۳۵۸.
۷۷. “حقوق و اخلاق”، مجله جنبش، نهم مهر ۱۳۵۸.
۷۸. “شورای نگهبان و سوء تفاهم”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۷۹. “ما و قانون اساسی”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۰. “ابهام در وضع دانشگاه”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۱. “بعدی تازه و خطرناک در انقلاب ایران”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۲. “منطقه ای کردن انتخابات یا تجزیه حق حاکمیت”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۳. “پیوند مذهب و انقلاب در ایران”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۴. “خبر تاسفآور هفته”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۵. “دادگستری در انتظار تجربه ای تازه”، مجله جنبش، ۱۳۵۸.
۸۶. “انقلاب فرهنگی و تعطیل دانشگاهها”، مجله جنبش، ۱۳۵۹.
۸۷. “سرنوشت قانون اساسی در قوه قضائیه”، انقلاب اسلامی، ۱۳۵۹.
۸۸. “پیمان آزادی گروگانها”، میزان، انقلاب اسلامی، ۱۳۵۹.
۸۹. “مبانی نظم و آرامش در دانشگاه”، ۱۳۵۹.
۹۰. “گذری بر تدوین اولین پیشنویس قانون اساسی”، نشریه حقوق اساسی، ۱۳۸۲.
۹۱. “سهم عدالت در قضاوت”، مجله دانشکده حقوق، ۱۳۸۲.
۹۲. “کارشناسی، علم و تجربه در خدمت عدالت”، مجله جنبش، ۱۳۵۸، مجله دانشکده حقوق، ۱۳۸۲.
۹۳. “رابطه فقه و حقوق”، نامه مفید، ش ۴۲، ۱۳۸۳.
۹۴. “اصول منطقی حاکم بر تفسیر قانون اساسی”، مجله دانشکده حقوق، ۱۳۸۴.
۹۵. “اماره و اثبات”، مجله دانشکده حقوق، ۱۳۸۴.
۹۶. “آیین رسیدگی به اصالت سند”، مجله دانشکده حقوق، ۱۳۸۳.
۹۷. “پژوهش در خدمت عدالت”، مجله دانشکده حقوق، ۱۳۸۳.
۹۸. “ستایش قرارداد یا اداره قرارداد”، مجله دانشکده حقوق،۱۳۸۰.
۹۹. “نقد قانونگرایی افراطی”، دانشکده حقوق، ۱۳۷۹، نقد و نظر، سال ۶، ش ۳ و۴.
۱۰۰. “سهم عدالت در زندگی اجتماعی و حقوقی”، مجله دانشکده حقوق.
۱۰۱. “تطور حقوق مدنی”، مجله همبستگی، ش ۳۳، ۱۳۷۹.
۱۰۲. “حقوق زنان”، یاس نو، ش ۲۰۸، ۱۳۸۲.
۱۰۳. “بررسی قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلابدر امور مدنی”، اطلاعات، ۱۳۷۹.
۱۰۴.”جرم سیاسی و حمایت از مجرمان سیاسی”، حیات نو، ۱۳۷۹.
۱۰۵. “اهمیت و اثر اخلاق اسلامی و دستاوردهای علوم جدید درسیاست کیفری”، جهان اندیشه، سال ۱، ش ۷، ۱۳۵۹.
۱۰۶. “گر ایمن کنی مردمان را به داد”، اطلاعات، ۵ اردیبهشت۱۳۸۰.
۱۰۷. “نیرنگ به قانون در روابط موجر و مستاجر”، مجله دانشکده حقوق، ۱۳۷۸.
۱۰۸. “توالد بدون عشق”، مجله کانون وکلا.
۱۰۹. “مسوولیت ظهرنویسان و ضامنان چک”، مجله کانون وکلا.
۱۱۰. “دعوای اخذ به شفعه”، مجله کانون وکلا.
۱۱۱. “احراز رشد کودک پس از بلوغ، نقد رویه قضایی”، مجله کانون وکلا.
۱۱۲. “ماهیت و آثار قولنامه”، مجله کانون وکلا.
۱۱۳. “دعاوی قولنامه همراه با وجه التزام”، مجله کانون وکلا.
۱۱۴. “معامله وکیل با خود”، مجله کانون وکلا.
115-“ماهیت و قلمرو دیه، زیان ناشی از جرم”، مجله دانشکده حقوق، مجله کانون وکلا۱۶۴.
116- سایر
ب- کتب :
۱. مقدمه علم حقوق، آخرین ناشر شرکت سهامی انتشار(۱۳۸۱ به بعد). این کتاب تاکنون ۴۲ بار چاپ شده از ۱۳۴۷ به بعد تجدید چاپ شده است.
۲. کلیات حقوق، نظریه عمومی، شرکت سهامی انتشار(۱۳۷۹ به بعد).
۳. فلسفه حقوق(۳ جلد)، شرکت سهامی انتشار(۱۳۷۷ به بعد)، کاندید جایزه سلطنتی بهترین کتاب سال در دوره پهلوی دوم.
۴. قواعد عمومی قراردادها(۵ جلد)، شرکت سهامی انتشار(۱۳۷۲به بعد).
۵. عقود معین(۴ جلد)، شرکت سهامی انتشار و کتابخانه گنج دانش(۱۳۶۴ به بعد).
۶. نظریه عمومی تعهدات، نشر دادگستر، ۱۳۸۰.
۷. خانواده(۲جلد)، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۵.
۸. اعمال حقوقی، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۰.
۹. ابقاع، نظریه عمومی ـ ابقاع معین، نشر دادگستر(۱۳۷۰ به بعد).
۱۰. الزامات خارج از قرارداد(ضمان قهری)(۲ جلد)، دانشگاه تهران، ۱۳۷۸.
۱۱. تحولات حقوقی خصوصی، دانشگاه تهران، ۱۳۸۰.
۱۲. مسوولیت ناشی از حوادث رانندگی، دانشگاه تهران، ۱۳۸۰.
۱۳. قانون مدنی در نظم کنونی، نشر میزان، ۱۳۸۲.
۱۴. اموال و مالکیت، نشر دادگستر، ۱۳۷۸.
۱۵. وصیت در حقوق مدنی ایران، دانشگاه تهران، ۱۳۸۲.
۱۶. ارث، نشر دادگستر، ۱۳۷۶.
۱۷. حقوق انتقالی، نشر دادگستر، ۱۳۷۵.
۱۸. گامی به سوی عدالت(۲ جلد)، دانشکده حقوق، ۱۳۷۹( در تشریح و توصیف زندگی خویش که تمام آنرا گامی به سوی عدالت می داند).
۱۹. توجیه و نقد رویه قضایی، نشر دادگستر، ۱۳۷۷.
۲۰. عدالت قضایی(مجموعه آراء قضایی دوره فعالیت استاد در دادگستری)،نشر دادگستر، ۱۳۷۸.
۲۱. اثبات و دلیل اثبات(2 جلد)، نشر میزان، ۱۳۶۲(جلد اول)، ۱۳۸۳(جلد دوم).
۲۲. گذری بر انقلاب ایران، شخصی، ۱۳۶۰.
۲۳. درسهایی از عقود معین(۲جلد)، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۸۱.
۲۴. دوره مقدماتی، حقوق خانواده، نشر دادگستر ، نشر میزان،۱۳۸۰.
۲۵. اعتبار امر قضاوت شده.
۲۶. وقایع حقوقی.
۲۷. آزادی اندیشه و بیان، سازمان ملل .
۲۸. مسوولیت ناشی از عیب تولید، دانشگاه تهران، ۱۳۸۲.
۲۹. سفته، وصیت و ارث، دوره مقدماتی، نشر دادگستر.
۳۰. مبانی حقوق عمومی.
31- گویاتر از گفتارها، انتشارات دانشگاه تهران.
32- سایر (سایت حقوقی دیداد) :
این شرح بی نهایت، کز حُسن یار گفتن حرفی است از هزاران، اندر حکایت آمد…..
نگاه آخر :
باور به حقیقت، تلخ و پذیرش آن، سخت است. چه، برای هر طلوعی، غروبی است و برای هر آغازی، پایانی.! استاد، عمری را در خواب و بیداری، با عشق و دغدغۀ پیدا و پنهان خویش، با تحقیق و پژوهش و انجام مطالعاتِ بنیادین حقوقی به سر بُرد و با تربیت دانشجویان و تدریس دانش پژوهان و ارائۀ روزافزون آموزه های علمی و حقوقی، بدانها مهر می ورزید و بر” عدالت و اخلاق حرفه ای قضاوت و وکالت” تاکید مبرم داشت. وی، خود نماد عشق بود و معلم مهر و محبت و آموزگار حقیقت و عدالت. وی به خوبی می دانست که دیگر، دیرپائی بیش از حیات او باقی نمانده و به تدریج، باید خود را برای دیدار معبود و زیارت حضرت دوست آماده سازد، لکن ترک اندیشه ها، پژوهش ها، دانشجویان، همکاران و خانواده و میراث علمی و فرهنگی و حقوقی ماندگار وی، که به باور استاد، به قیمت یک عمر برای وی تمام شده بود، آسان نبود.!
اما، چه باید کرد؟! تقدیر اینگونه رقم خواهد زد و استاد نامدارِ حقوق و دانش حقوقی را بر اقلیم آسمانی و روحانی خود فراخواهد خواند تا بلکه در آنجا نیز در سرای عدالت ایزدی بوده و عاشق حقوق پژوهی و پویایی و پایائی جامعۀ حقوقی و وکالتی کشور باشد.بدین ترتیب، آرام آرام، لحظۀ موعود فرا می رسد و وی را با وجود بیماری و کهولت سن در عشق خود می پیچاند و از کانون پُر مهر و گرم خانواده و خاندان علمی و فاخر کاتوزیان و دنیای حقوقی ایران و جهان به دیار آشنای حضرت دوست می بَرد.
فرزندان و نوادگان و دوستانِ منزل و مُحبّانِ محفل استاد، به ناگاه دریافتند؛ غروب پُر سوز و گدازِ پدر دانش حقوق ایران را و همگی ناباورانه سوختند و ناامیدانه نیز افسرند در غمِ فقدان و درگذشت استاد نامی و حقوقدان عالی ایران که در صبحگاه روز سه شنبه، مورخ 11/6/1393 در نهایت سادگی و آرامش خیال، به دیار معبود شتافت( محمد رضا زمانی درمزاری/ فرهنگ، سالها باید؛ در شرح حال، دیدگاهها و مکاتبات استاد، دکتر محمد مهدی فولادوند، چاپ اول، انتشارات کلک سیمین، 1391، صص 8-137) :
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد باقی، همه بی حاصلی و بی خبری بود…
سرانجام، حقوقدان برجسته ایرانی و قاضی پیشکسوت تهرانی در سن 83 سالگی در سرای علم و اندیشه و دانش خویش جان به جان آفرین تسلیم کرد و جامعۀ حقوقی، قضایی، وکالتی و دانشگاهی ایران و خارج از آن را متاثر از خود نمود.! خبر درگذشت استاد، بلافاصله، در رسانه ها و محافل داخلی و خارجی، بازتابی فراگیر و بین المللی یافت و همگی، با ابراز تاسف و بیان تسلیت و ادای احترام نسبت به استاد و مقام شامخ علمی و فرهنگی ایشان، درگذشت این استاد پیشکسوت حقوق و پدر دانش حقوق ایران را تعزیت گفتند.
به راستی، چگونه می توان باور داشت؛ استاد، روانشاد؛ دکتر امیر ناصر کاتوزیان، دار فانی را وداع کرده و دعوت حق را لبیک گفت و به دیار ابدی شتافت؟! چگونه باید جامعۀ حقوقی، قضایی و دانشگاهی کشور، ضایعۀ تاسف بار این بارِ گرانِ غمِ فراغِ یار خاطر و محبوب ناظرِ دنیای حقوق، قضاوت و وکالت ایران را باور نموده و با فقدانِ ظهور و حضور استاد، برای همیشه، کنار آید؟! چگونه می توان جامعه حقوقی و وکالتی کشور را بدون حضور دکتر کاتوزیان تصور کرد و با آن آرام گرفت؟! چگونه باید با غم هجران آنرا بر سر برد و اندوهگین نبود و شرمسار بی مهری های پیدا و پنهان وارده به جامعه حقوقی و متون حقوقی کشور، به باور استاد نبود؟
چگونه باید بی مهری های متعدد به عمل آمده نسبت به برخی از برجسته ترین مشاهیر و دانشمندان ایرانی به مانند مرحوم دکتر کاتوزیان و حذف عملی ایشان از دانشگاه و خانه نشین کردن آن حقوقدان فاخر و نیز مصلحت اندیشی ها و منفعت طلبی های برخی ها را نسبت به استاد و اساتید مشابه ایشان در آن زمان و پس از آن توجیه کرد و نسبت به رفتار به عمل آمده با مشاهیر و اساتید نامدار ایرانی چون آن شادروان و مرحوم پرفسور محمد حسن گنجی و مانند آنها با دیده اغماض نگریست و متاثر نشد؟! (محمدرضا زمانی درمزاری/ فرهنگ، شمع خاموش؛ ویژه درگذشت دکتر امیر ناصر کاتوزیان، شهریور 1393).
آری، گرچه؛ استاد سفر کرد و برای پویائی و پایائی روزافزون دنیای حقوق، قضاوت و وکالت، به مانند شمعی درخشان، خود سوخت و روشنی بخشید و سرانجام، به سان ” شمع خاموش”، خود سوخته و خاموش شد تا نور حیات را به پروانه ها و دانش پژوهان حقوقی ایرانی و جهانی ارزانی داشته و با فوت خویش، آنها را محروم از فیض حضور خود نموده و آنان را یتیم و بی پدر در دانش حقوق ساخت، اما مگر می شود، اندیشه ها، باورها، آموزه ها و درس های فراگرفته از مکتب استاد و میراث بی بدیل علمی، فرهنگی و حقوقی به جا مانده از ایشان و هزاران حقوقدان، قاضی و وکیل تربیت شده در محضر ایشان و شاگردانشان را به سان سفر ابدی ایشان، سفر کرده دانست و بدان بی توجه بود و نقش وی را در تحول و توسعۀ دانش حقوق به بوتۀ نسیان سپرد! همین مهم، سرآغاز، دل خوشی و امید واری به احترام نسبت به شان و جایگاه علمی و دانشگاهی استاد و دغدغه های پیدا و پنهان ایشان بود که شایسته ستایش نیز خواهد بود.
آری،دکتر کاتوزیان بار سفر بست و به دیدار معبود شتافت و در منزل ابدی خویش خواهد آرمید، اما نگاهش به ” درخت تنومند و پرورش داد شدۀ دانش حقوق و میوه های حقوقی، قضایی و وکالتی حاصل از آن”، باورش به ” عدالت و انصاف حقوقی و قضایی” و دغدغه و توجهش به ” استقلال نهاد وکالت و حفظ شان و جایگاه حقوقی و حرفه ای آن و وکلای دادگستری و نیز پرهیز از هرگونه خدشه یا شبهه احتمالی به ساحت مقدس و محترم آنها از سوی هر شخص حقیقی یا حقوقی و به هر شکل و نوعی و همچنین، تاکید بر نظام دادرسی عادلانه و تضمین اصول و هنجارهای بین المللی و حقوق بشری آن، همراه با تاکید روزافزون بر اخلاق حرفه ای قضاوت و وکالت و…” بوده است.
صدالبته، نه در وعده و وعید و شعار، بلکه باید درعمل، به دغدغه های مسئولانه و محبّانۀ استاد و سایر حقوقدانان متعهد، مستقل و مسئول و دارندۀ دغدغه های صنفی و حرفه ای همه جانبه و صادقانه نسبت به جامعۀ وکالتی کشور و نظامات حقوقی و استانداردهای جهانی و بین المللی مربوط به قضاوت و وکالت، توجه نموده و با احترام، بدان گوش جان داد و حدّ و حرمت و شان و منزلت وکیل و وکالت را در قوانین و مصوبات و اقدامات حقوقدانان و مسئولان در کنار مردم و شهروندان، به نیکی و نکویی پاس داشت و از این ثمر مُثمرِ استاد، بعد از وفات ایشان نیز با راستی و درستی، مراقبت کرد و آنرا به سر منزل مقصود رساند. اینگونه، روح و روان استاد، شاد و سرشار از آرامش ابدی خواهد بود و افکار عمومی و تاریخ نیز نسبت به گفتار و کردارِ پس از استاد قضاوت خواهند کرد و آنرا در ذهن و دل خویش ثبت و ضبط خواهند نمود(همان).
تشییع جنازه دکتر کاتوزیان در دانشگاه تهران :
مراسم باشکوه تشیع جنازه استاد و وداع با این دانشمند به نام ایرانی، در ساعت 9 صبح روز پنجشنبه، مورخ 13/6/1393 از مقابل دانشکده تاریخی حقوق دانشگاه تهران تشییع گردید و در قطعه هنرمندان بهشهت زهراء نیز در دیار ابدی خویش آرام گرفت.مراسم مزبور با حضور اساتید، دانشگاهیان، حقوقدانان، وکلای دادگستری و حضور بسیار کمرنگ مسئولان علمی و فرهنگی کشور در مقابل دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار گردید!.
با وجود جمعیت فراوان حاضر در مراسم و گرمای زیاد، هدایت آن با تاخیر و به شیوه متعارف و با تعارفات مرسوم سیاسی و مدیریتی همراه بود و به جای حضور قابل انتظار دکتر روحانی بعنوان یک حقوقدان و وکیل دادگستری؛ در نخستین سال تصدی ریاست جمهوری خویش و معرفی انتخاباتی و قبلی خود بعنوان ” یک حقوقدان، نه سرهنگ” – در تشییع جنازه ” پدر علم حقوق ایران” و داشتن حق استادی دکتر کاتوزیان نسبت به همه حقوقدانان ، از جمله ایشان یا حضور سرپرست موقت وزارت علوم در مراسم، پیام تسلیت آنها قرائت گردید و حتی، ریاست دانشگاه تهران نیز، به ترتیب مزبور به مانند دیگر مسئولان مربوطه، در احترام و نکوداشت 5 دهه فعالیت موثر علمی، حقوقی و قضائی استاد به جامعه حقوقی، قضائی و وکالتی کشور، در آن شرکت نداشته و صرفاً، دو معاونت ریاست جمهوری، یک وزیر و برخی دیگر از مسئولان دولت سابق و فعلی در آن حضور بهم رسانده اند!.
روند تشییع جنازه دکتر کاتوزیان قابل پیش بینی بوده و پدیده ای جدید نبوده و مشابه آن نسبت به سایر اساتید به مانند مرحوم پرفسور محمد حسن گنجی و بسیاری دیگر از اساتید خانه نشین شده از دانشگاه، تکرار شده و قابل انتظار بود!. غافل از آنکه، اساتید اخراجی و پاک سازی شده، در گذر زمان، با اقبال عمومی و جهانی مواجه شده و از شهرت ملی و بین المللی، بر خلاف تصورات و بی مهری های به عمل آمده نسبت به آنها برخوردار گردیده اند و دوباره،بسیاری از دانش نمایانِ مصلحت اندیش، با تغییر چهره و ظاهرخویش، در جهت نزدیک ساختن خود به اساتید مزبور و تلاش برای کسب اعتبار و شهرت از جایگاه علمی و جهانی آنها برآمده و صد البته، ماصحل صحبت، تکرار مکررات.!
در این مراسم، با برگزاری سخرانی های رسمی و قرائت پیامهای مسئولان غایب در بین حاضرین ایستاده و شرکت کنندگان در آن از راههای دور و سراسر کشور در هوای آفتابی و گرم تابستانی! – دکتر درودیان به نمایندگی از اساتید دانشگاه با ادای احترام و حق شناسی فراوان نسبت به مرحوم دکتر کاتوزیان و بیان برخی از خاطرات فیمابین و تشریح و توصیف شخصیت و منش استادی ایشان و نیز نقد کم لطفی ها و خانه نشین کردن استاد در طی ده سال، با قرائت شعری زیبا و پُرمعنا از مرحوم قاضی، در توصیف بازخوانی و مراجعت مجدد دکتر کاتوزیان به دانشگاه در آن ایام و اظهار خوشحالی جامعه دانشگاهی و حقوقی کشور از آن، بر حقانیت استاد و بطلان اقدامات معموله و بی مهری های به عمل آمده نسبت به ایشان اشاره داشت و مراتب تالم و تاسف خویش را از درگذشت ایشان اعلام داشت.
همسر آن مرحوم نیز ضمن تسلیت و ابراز تاسف از درگذشت استاد، از وی بعنوان ” یک دوست، یک همسر، یک فرزند، یک همراه” یاد کرد که در نهایت قناعت و عزّت نفس، ایام تحصیل و کار و دانشگاه را با موفقیت گذراند و کانون گرم و صمیمی خانواده را هدایت کرد. همسر استاد با انتقاد نسبت به کم لطفی های و جفای زمانه نسبت به ایشان در خانه نشین کردن استاد و حذف ایشان از دانشگاه تهران، با صراحت و افتخار در میان همه حاضرین، مسئولان و خبرنگاران اعلام داشت : “… ناصر(دکتر کاتوزیان) تا آخر عمر به کسی تعظیم نکرد، حرف زور از کسی نمی پذیرفت، دستبوس کسی، جز استاد خویش(مرحوم سنگلجی) نبود و برای اساتید خود قائل به احترام بود، دانشگاه را خانه دانشجویان می دانست و آنرا متعلق به مسئولان و پدر کسی نمی دانست…”. وی می گفت :” دانشگاه خانه من است و دانشجویان را فرزندان خود و سرمایه های خویش دانسته و حتی، آنها را بهتر از خود می دانست و دوست و عزیز می داشت….”.!
صراحت بیان و گفتار همسر استاد در این مراسم، در عمل مانع از ادامۀ صحبت وی گردید و حتی، دیگر سخنرانان نیز از فهرست مربوطه، در عمل حذف گردیدند و با قرائت نماز بر استاد از سوی آیت الله دکتر سید مصطفی محقق داماد، برنامه های بعدی قطع و کنسل گردید و پیکر استاد با تشییع به سوی درب اصلی دانشگاه تهران، به بهشت زهراء منتقل شد تا در قطعه نام آوران، جای گیرد. احساسات دلسوزانه و صحبت های صمیمانه دکتر درودیان و جسارت تحسین برانگیز همسر استاد، تشویق و تحسین حاضرین و شرکت کنندگان در مراسم را برخلاف سخرانی ها و پیام های قرائت شده در بخش نخست مراسم برانگیخت و بر انتقادات و نقدهای مطروحه از سوی آنها، انگشت تائید و تاکید زده شد.
روحشان شاد و راهشان، پُر رهرو باد
از مقالات ارسالی به راه مقصــود