1) – پشت در بازپرسي تا نوبتم بشه دارم دعا مي خونم . بغل دستيم ميگه: دعا مي كني برنده شي ؟
ميگم: پ ن پ . دعا مي كنم كسي كه ازش شكايت كردم تبرئه بشه ،گناه داره .
2) – دادخواستي دادم به منشي دادگاه براي تعيين وقت .ميگه: وقت نزديك مي خواهي ؟
ميگم: پ ن پ. مي خوام وقت رسيدگي را بندازي براي روز قيامت كه ديگر معطلي نداشته باشه .
3) – چون آدرس خوانده شناسايي نشده و من اصرار دارم كه آدرس درسته ، قاضي دادگاه دستور داده با راهنمايي خودم ابلاغ بشه.
منشي بعد كه ابلاغ را صادر كرده مي گه: مي بري ؟
ميگم: پ ن پ. همينجا مي خورم.
4) – رفتم دادگاه براي مطالعه در پرونده ، وكالتنامه را دادم و پرونده را خواستم .بايگان ميگه: مي خواهيد پرونده را بخوانيد؟
ميگم: پ ن پ. مي خوام اسيلش كنم.
5) – رفتم قسطهاي اعسارم را پرداخت كنم .ميگم: لطفاً شماره حساب را بديد براي پرداخت قسط .
ميگه: صندوق دادگستري؟
ميگم: پ ن پ. صندوق 206 .
6) – رفتم سكه تقسيط شده را به دادگستري بدهم ، ميگه:ببخشيد شما صندوق داريد؟
ميگم: پ ن پ. هاچ بكم.
7) – یارو آمده ميگه : ده روز پيش دادخواست را ثبت كردم هنوز احضاريه براي من نيومده . اين طبيعيه ؟
ميگم : پ ن پ . سزارينيه .
8) – پشت در دادگاه چندنفر تو صف ايستادند يارو اومد مي گه :ببخشيد اينجا صفه؟
ميگم: پ ن پ. ديوار دفاعيه، منتظريم توپ را شوت كنند.
9) – ميگه عقد صورت گرفته عقد معين هست.
ميگم :اسمش چيه؟
ميگه: حتماً بايد اسم داشته باشه ؟
ميگم: پ ن پ. اسمش را بگذارnew folder .
10) – وكيل خواهان اومده ميگه فردا وقت رسيدگي دارم منتها در يك دادگاه ديگر هم همين ساعت جلسه دارم، چكاركنم؟
ميگم: يه چيز بنويس بده.
ميگه: لايحه؟
ميگم : پ ن پ. طرح تفضيلي شهر كه خونه من هم بر خيابان باشد.