افشای اسرار دیگران، از نظر اخلاقی، امری زشت و نکوهیده است؛ به ویژه از سوی افرادی مانند پزشکان و وکلا که جامعه برای شغل و مقام اجتماعی آنها، حرمت خاصی قایل است.
چنانچه فردی نزد پزشک یا وکیل برود و درباره بیماری یا مشکل خانوادگیش، مسایلی را با او در میان بگذارد، پزشک یا وکیل موظف به حفظ گفتهها و اسرار او است.
قانونگذار کشور ما، افشای اسرار مردم را از سوی افرادی که به مناسبت شغل و حرفهشان، این اسرار را به دست میآورند، جرم میداند و مرتکب را قابل تعقیب و مجازات میشناسد.
چرا که در چنین مشاغلی، مردم به دلیل نیازشان به این افراد مراجعه میکنند و به همین دلیل باید به آنها اطمینان داشته باشند و بر مبنای همین اطمینان اسرار خود را بیان کنند تا از راهنماییهای آنها برای رفع مشکل خود استفاده کنند.
در چه مواردی وکیل میتواند اسرار موکل خود را افشا کند؟
اصولاً وکیل و هر شخص دیگری که به موجب قانون حافظ اسرار مردم شناخته میشود، حق ندارد اسرار آنان را افشا کند.
مگر آنکه خود قانون او را مکلف به افشای سر کند و چنانچه وکیل یا هرشخص دیگری که حافظ اسرار است، به حکم قانون افشای سر نکند، مرتکب تخلف میشود.
به عنوان مثال، اگر متهم نوشتههای خود را که موثر در کشف جرم است به وکیل خود سپرده باشد و با درخواست بازپرس، وکیل از ارایه این نوشتهها یا مدارک خودداری کند به مجازات مقرر برای خلاصی متهم از محاکمه، محکوم میشود.
کدام نهادها مکلف به حفظ اطلاعات هستند؟
کارگزاران بورس اوراق بهادار مکلف به حفظ اسرار دستوردهندگان هستند و حق افشای دستورهای رسیده را ندارند و در صورت تخلف به مجازات افشای سرمحکوم میشوند.
مرکز آمار نیز از جمله مراکزی است که که باید اطلاعات افراد را حفظ کرده و مورد استفاده قرار ندهد. بر این اساس، ایرانیان مقیم داخل و خارج کشور و نیز خارجیان مقیم ایران به پرسشهای مربوط به سرشماریها و آمارگیری که توسط مرکز آمار ایران صورت میگیرد، باید پاسخ صحیح بدهند.
این در حالی است که آمارها و اطلاعاتی که ضمن آمارگیری توسط این موسسه از مردم به دست میآید، محرمانه است و جز در تهیه آمارهای عمومی و کلی نباید مورد استفاده قرارگیرد و نمیتوان از این اطلاعات در مراجع قضایی، اداری، مالیاتی و نظایر آن استفاده کرد.
همچنین مطبوعات حق ندارند مذاکرات غیرعلنی مجلس شورای اسلامی و مذاکرات غیرعلنی محاکم دادگستری یا تحقیقات مراجع اطلاعات و قضایی را که طبق قانون، افشای آنها مجاز نیست، افشا کنند.
افشای اسرار، اختلال در نظم جامعه
ملاک قابل مجازات بودن افشای اسرار، قوت جنبه عمومی این عمل است، چرا که دارا بودن شغل و حرفهای که مردم نیازمند مراجعه به آن هستند، موجب اعتماد آنها شده است و مردم با تکیه بر همین اعتماد، اسرارخود را در نزد این افراد بازگو میکنند.
در حقیقت، افشای اسرار، موجب بیاعتمادی مردم و موجب اختلال در نظم اجتماعی میشود.
برای تحقق جرم افشای اسرار، ارکانی لازم است که بدون تحقق آن نمیتوان گفت به طور قانونی جرمی رخ داده است. نخستین رکن و شرط تحقق جرم افشای سر، اعلام آن به دیگران است و ممکن است اعلام اسرار به شکل کتبی و به وسیله مطبوعات انجام شود.
رازداران حرفهای
قانونگذار در ماده ۶۴۸ کتاب تعزیرات قانون مجازات اسلامی، پزشکان و ماماها را رازداران حرفهای معرفی کرده است که البته به این گروه میتوان وکلا و قضات را هم اضافه کرد. اگر موضوعی به عنوان سر در نزد فردی که دارای مشاغل یاد شده نیست، اعلام شود و وی آن را فاش کند، مرتکب جرم افشای سر نشده است، هرچند عمل این فرد از لحاظ قانونی مذموم و ناپسند است. وجود سر حرفهای از ارکان این جرم است؛ به این شکل که میان صاحب سر و طرف او جنبه نهانی وجود داشته باشد و دیگران نباید از آن باخبر شوند و موضوع به گونهای باشد که صاحب آن فقط به اعتبار حرفه و موقعیت طرف، ناگزیر از ابراز آن به او شده باشد. اگر سر خارج از اعتبار حرفهای فرد به شخص رازدار گفته شود، افشای آن مشمول مجازات نیست.
مجازات افشای اسرار
برابر قانون مجازات اسلامی پزشکان، جراحان، ماماها و داروفروشان و کسانی که به مناسبت شغل یا حرفهشان محرم اسرار میشوند هرگاه در غیر موارد قانونی اسرار مردم را افشا کنند به ۳ ماه و یک روز تا یک سال حبس یا به جزای نقدی یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا ۶ میلیون ریال محکوم میشوند.