فقط در دفن جنازه کمک کردم!
«فرهاد» اهل میانه است. میگوید که کشاورز بوده اما به دلیل یک اشتباه 12 سال از 34 سال عمرش را در زندان سپری کرده است. جرمش «مشارکت در قتل» یک مرد در یک شب تاریک است؛هرچند که خودش میگوید: من فقط در دفن وی نقش داشتم !
ماجرای قتل چطور اتفاق افتاد؟
یک شب که سرِ زمین بودم 3 نفر از دوستانم سراغ من آمدند و از من خواستند آنها را همراهی کنم. آنها باهم اختلاف داشتند و در حال بگومگو بر سر اختلاف مالی و بدهکاری بودند . ناگهان بحث میان آن دو نفر و قاسم (بدهکار) بالا گرفت و کار به نزاع کشیده شد که متاسفانه در این نزاع «قاسم» جانش را از دست داد. من واقعا شوکه شده بودم . این اتفاق خیلی سریع رخ داد .
تو در قتل دخیل نبودی؟ بعد از ماجرای قتل چه کار کردی ؟
نه؛ من دخالتی در قتل نداشتم ولی در دفن جنازه کمکشان کردم . خیلی ترسیده بودم فقط میخواستم این وضعیت به پایان برسد.
می دانستی قاسم چقدر بدهکار بود ؟
فکر کنم حدود 10 تا 15 میلیون تومان بدهکار بود . وقتی نزاع شروع شد دوستانم او را با قمه کشتند .
چطور دستگیر شدید ؟
قتل اواخر بهمن 79 اتفاق افتاد . یکی از آن دو نفر که نامش «سید حسین» بود به پاکستان فرار کرد و من و نفر دوم که اسم او هم «حسین» بود در منطقه خودمان ماندیم. روز سیزده بدر سال 80 بچههایی که در آن منطقه مشغول بازی بودند پایشان در چالهای که برای دفن «قاسم» کنده بودیم، گیر میکند و به این ترتیب محل دفن مشخص و جنازه پیدا میشود . چون «سید حسین» را روز آخر با مقتول دیده بودند به دنبال او میگشتند . وقتی متوجه شدند او در پاکستان است به بهانه انجام یک معامله او را به ایران کشیدند و سپس دستگیر کردند . پس از دستگیری او به قتل اعتراف میکند . من سرِ زمین خوابیده بودم که مأمورها آمدند و مرا هم دستگیر کردند .
حکمی هم برایتان صادر شده است؟
برای «سید حسین» که مقصر اصلی بود 18 سال حبس صادر شد ولی برای من و دوست دیگرمان حکم قصاص صادر شده است. وقتی ما زندان میانه بودیم پدر «سید حسین» کاری کرد که به زندان بیفتد تا پیش پسرش بیاید. او همان موقع خیلی چیزها به پسرش یاد داد تا او را تبرئه کند. اصلا روند پرونده بعد از آن تغییر کرد! پدر «سید حسین» یک سابقهدار است!
خانواده مقتول پیگیر ماجرا و اجرای حکم قصاص نیستند؟
شاکیهای پرونده خیلی پیگیر نیستند. الان 12 سال است که در زندان هستیم. اتفاقاً آنها نه به دلیل «قتل» که به دلیل تبرئه «سید حسین» از دست ما ناراحت هستند. آنها میگویند میدانیم که «سید حسین» قاتل است ولی شما کاری کردید که او تبرئه شود. ما در این بین از هر طرف به بنبست خوردهایم و حالا خانواده مقتول هم ما را مقصر تبرئه قاتل میدانند.
زمان دستگیری در زندان «میانه» بودید؛ چرا به زندان تبریز منتقل شدید؟
وقتی زندان میانه بودیم پدر «سید حسین» ادعا کرده بود که ما میخواهیم از زندان فرار کنیم؛ بعد از آن بود که من و حسین به زندان تبریز و «سید حسین» به زندان قزلحصار منتقل شد .
من هیچ سابقهای ندارم و در مورد این قتل هم مقصر نبودم . تقصیر من فقط همکاری با آن دو نفر در دفن جنازه مقتول بود. الان هم خانواده مقتول به دنبال قصاص «سید حسین » هستند؛ به همین علت است که 12 سال است در زندان ماندهایم.