بسته حقوقی برای کسانی که میخواهند مالشان را گرو بگذارند؛
تصور کنید به کسی دینی دارید و موعد آن هم نزدیک است در نتیجه برای اینکه بتوانید از زیر بار دین رها شوید و سرموقع آن را پرداخت کنید خود را به آب و آتش میزنید. در همین زمان طلبکارتان میآید و از شما میخواهد برای اینکه خیالش بابت پرداخت طلب راحت باشد مالی را پیش او به رهن بگذارید. شما چه میکنید؟ به خواسته او چه جوابی میدهید؟ آیا اصلا از رهن چیزی میدانید؟ نگران نشوید برای اینکه ما در این متن به بیشتر سوالهایی که ممکن است در مورد رهن به ذهنتان خطور کند پاسخ دادهایم.
توضیح یک نکته انحرافی
وقتی صحبت از رهن میشود ذهن ما ایرانیها به سمت موضوع رهن و اجاره میرود؛ یعنی همان اصطلاحی که سالهاست به اشتباه برای اجارهبهایی که قرار است از مستاجر گرفته شود به کار میرود. پس اولین نکته این است که وقتی صحبت از عقد رهن میکنیم اصلا به موضوع رهن و اجاره نخواهیم پرداخت زیرا آن اشتباهی مصطلح است که ودیعه یا همان پول پیش مرسوم را در افواه رهن میگویند
چقدر با رهن آشنا هستید؟
رهن یک عقد است؛ عقدی كه در آن بدهکار مالی را به عنوان وثیقه یا اطمینان به طلبکار میدهد تا در صورت نپرداختن دین خود، طلبكار مال را بفروشد و طلبش را از حاصل فروش بردارد. در هرقرارداد رهن همواره سه رکن وجود دارد: راهن یا کسی كه مال را به رهن میدهد، مرتهن یا كسی كه مال به عنوان رهن به او داده میشود و رهینه یا مال مورد رهن.
در این قرارداد لازم نيست راهن، مالک مال رهینه باشد؛ بنابراین او میتواند مال دیگری را با اجازه او به رهن دهد.
نکته مهم این است که رهن برای راهن عقد لازم است. در حقوق، عقدی را لازم میگویند که نتوان آن را فسخ کرد. بنابراین راهن این حق را ندارد که قرارداد را به هم زند.
در مقابل رهن از طرف مرتهن جایز است به این معنی که او میتواند هر زمان که بخواهد آن را فسخ كند زیرا عقد جایز را میتوان هر زمان بر هم زد.
آنچه باید از عقد رهن بدانید
اگر در فکر به رهن گذاشتن مالتان هستید به شما پیشنهاد میکنیم که قبل از اقدام یک نگاهی هم به نکاتی که در ادامه بیان شده است، بیندازید:
– رهن در صورتی معنا پیدا میکند که نخست دینی وجود داشته باشد. درک این نکته دشوار نیست که عقد رهن در صورتی اتفاق میافتد كه دینی وجود داشته باشد زیرا تا زمانی که دینی بر عهده مدیون نباشد رهنی هم برای اطمینان از پرداخت آن، واقع نخواهد شد؛ بنابراین همان گونه که در حقوق هم گفته میشود رهن به تبعیت از دین واقع میشود. در نتیجه اگر معلوم شود که اصلا دينی از آغاز وجود نداشته است اين عقد باطل خواهد بود.
– رهینه باید یک مال مشخص باشد. طبق مقررات موجود، اجازه ندارید که چیزی غیر از مال را به عنوان وثیقه به مرتهن بسپارید؛ بنابراین به رهن دادن چیزهایی غیر از مال مانند طلبی که از دیگری دارید یا منافع خانه و ماشینتان را فراموش کنید.
– پس از آنکه عقد رهن واقع شد در صورتی که مرتهن راضی شود میتوانید رهینه را به مالی دیگر تبدیل کنید. به عنوان مثال اگر ماشینتان وثیقه باشد میتوانید با رضایت مرتهن، آن را پس بگیرید و به جایش مقداری طلا به او بسپارید.
نکته: هرکسی که رهینه را خراب یا تلف کند ولو اینکه خود راهن باشد؛ باید مثل یا قیمت آن را به مرتهن تحویل دهد. مثل در صورتی داده میشود که رهینه نظایر فراوان در جامعه داشته باشد اما اگر منحصر به فرد باشد و مانندی برایش نباشد، باید قیمت آن داده شود.
– لازم است رهینه را به مرتهن تسلیم کنید.
قانونگذار راهن را موظف کرده است تا مال رهینه را به مرتهن تسلیم کند؛ پس تا زمانی که وثیقه را به طلبکار تحویل ندادهاید عقد رهنی هم واقع نشده است.
در ضمن نترسید که با به رهن گذاشتن، رهینه از دستتان برود چراکه رهن موجب مالكیت مرتهن نمیشود. رهن صرفاً یك نوع وثیقه است؛ بنابراین رهینه همچنان در ملكیت شما باقی میماند و فقط برای مدتی در تصرف مرتهن قرار میگیرد. حال نکتهای را باید برایتان بازگو کنیم مبنی بر اینکه هرچند با وجود به رهن گذاشتن، هنوز مالک رهینه شما هستید، طبق قانون نمیتوانید در آن مال تصرفاتی را که خلاف منافع مرتهن است و رهینه را از دست او در
میآورد، انجام دهید؛ به عنوان مثال حق ندارید مال مورد قرارداد را به دیگری بفروشید یا هدیه دهید.
– رهن تا زمان باقی بودن دین پابرجاست.
تا زمانی كه طلب مرتهن از شما باقی باشد، عقد رهن هم وجود خواهد داشت؛ پس برای رهن نمیتوان مدت تعیین کرد. چنانچه دين به هر دلیلی مثل پرداخته شدن از سوی کسی غیر از مدیون از بين برود، اين عقد منحل است.
– رهینه باید قابل فروش باشد.
عقل حکم میکند مالی را بتوان رهن گذاشت که از نظر قانون قابل فروش باشد تا اینکه اگر خدای نکرده نتوانید از عهده پرداخت دینتان برآیید طلبکار بتواند با فروش مال رهینه، طلب خود را از حاصل فروش آن بردارد. بنابراین رهن اموال دولتی، عمومی یا وقفی که قابل فروش نیستند، ممکن نخواهد بود.
فروش مال رهینه
در صورتیکه مایل باشید میتوانید در ضمن قرارداد رهن یا به طور جداگانه به مرتهن، وكالت فروش مال رهینه را بدهید؛ به این ترتیب که طلبکار در صورت عدم پرداخت دین، به وکالت از شما بتواند وثیقه را بفروشند و از حاصل فروش آن، طلبش را وصول كند. حال چنانچه این وکالت از جانب شما داده نشود، مرتهن باید برای فروش به دادگاه عمومی حقوقی محل اقامت راهن مراجعه و اجبار او به پرداخت دین یا فروش رهینه را درخواست کند.
فراموش نکنید اجازه ندارید بر مرتهن شرط کنید که حق فروش مال رهینه را نداشته باشد چراکه این شرط خلاف وصف وثیقه بودن مال است و اطمینان خاطر مرتهن را بر هم می زند.
باقی ماندن رهن در صورت فوت راهن یا مرتهن رهن
عقد رهن با فوت هیچیک از طرفین از بین نمیرود؛ پس اگر عقد رهن واقع شد و آنگاه فوتی اتفاق افتاد این قرارداد همچنان پابرجا خواهد ماند به عبارت دیگر درصورتی که فوت پس از وقوع عقد رخ دهد رهن باقی میماند. حال اگر قبل از اینکه مال از سوی مرتهن تحویل گرفته و قرارداد تمام شود یکی از دو طرف فوت کند، بدون شک رهن هم واقع نخواهد شد.
در موردی که مرتهن پس از وقوع عقد فوت کرده است راهن میتواند تقاضا کند که رهینه در اختیار شخصی غیر از ورثه قرار گیرد. این شخص به توافق راهن و ورثه تعیین می شود.
نکات تکمیلی درباره رهن
در پایان لازم است چند نکته مهم را هم متذکر شویم:
– مال رهینه را میتوانید در مقابل چند دین به رهن بگذارید. رهن دادن مکرر از سوی شما حق مرتهن نخست را از بین نمیبرد به این دلیل که حق او بر رهینه مقدم بر حق مرتهن دوم است و حاصل فروش مال، اول به طلب او می رسد. همچنین این امکان را دارید که به همراه چند راهن دیگر همگی یك مال را به مرتهن بدهید.
– منافع رهینه اگر متصل به خود مال باشد، جزء رهن و برای مرتهن است مثل چاقی گوسفند؛ اما اگر جدا و قابل تفکیک از مال رهینه باشد، برای راهن خواهد بود مثل شیر گوسفند. البته میتوانید در قرارداد خلاف این را توافق کنید.
– به عنوان راهن این حق را دارید که در رهینه هر تغییری را که مایل باشید انجام دهید و مرتهن هم نمیتواند برای شما مشکلی به وجود آورد؛ مانند اینکه رنگ رهینه را تغییر دهید.
البته این در صورتی است که تغییر انجامشده برای مال موردنظر مضر نبوده و آن را تخریب نکند.
– رهن قابل تجزيه نيست؛ بنابراين حتی اگر بخشی از دين را هم به طلبکار پرداخت کنید باز چيزی از رهینه آزاد نخواهد شد؛ مگر اینکه مرتهن به آزاد شدن بخشی از آن مال رضایت دهد.