خلاصه جریان پرونده : پیرو گزارش های قبلی این شعبه بشماره دادنامه 129/24 ـ 31/2/84 و 237/24ـ 3/4/85 که اجمال آن بدین شرح است در تاریخ 20/2/82 خانم غزاله.ک دادخواستی بطرفیت آقای محمود.ز بخواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به شعبه هفتم دادگاه عمومی زاهدان تسلیم نموده و با استناد به تصویر سند ازدواج شماره 5199 ـ 9/1/79 دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره 37 زاهدان توصیح داده است که در تاریخ 9/1/79 بدون شناخت قبلی به عقد دائم خوانده درآمده ولی به تدریج که با خصوصیات روحی و اخلاقی نامبرده آشنا شدم کراهت شدیدی نسبت به او پیدا کرده ام و به نحویکه با دیدن وی اعصابم دچار تشنج میگردد هم اکنون نیز عدم تفاهم و توافق و اختلافات فیمابین بحدی رسیده است که غیر قابل حل و فصل می باشد و نتیجه اینکه ازدواج ما با یکدیگر اشتباه محض بوده و چاره ای جز جدائی ندارم با صرفنظر نمودن از حقوق شرعی و قانونی خود مستنداً به قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق و ماده 1146 قانون مدنی درخواست طلاق مینمایم. خواهان در جلسه دادرسی با تأکید بر دعوی خود بشرح دادخواست اضافه نموده که سه سال است در محاکم دادگستری پرونده های متعددی داریم و از شوهرم کراهت شدید دارم و حاضر به بازگشت به خانه مشترک نیستم خوانده نیز طی لایحه ای که تقدیم دادگاه نموده اعلام داشته اگر چه خواهان همسر شرعی و قانونی اینجانب بوده ولیکن هنوز مراسم عروسی انجام نگرفته است تا زوجه به این نتیجه رسیده باشد که نمی تواند مرا تحمل کند و با وجود صدور حکم تمکین شماره 1916ـ 82 و عدم تمکین وی نامبرده ناشزه می باشد بعلاوه زوجه مهریه خود را به اجراء گذاشته و طبق دادنامه های 3911 ـ 81 و 494 ـ 83 بصورت اقساط آنرا دریافت می نماید و در طول این مدت آزار و اذیت زیادی به من وارده کرده و حتی 4 روز بخاطر مطالبه مهریه زندان بودم لذا تقاضای رد دعوی خواهان را دارم دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی بموجب دادنامه شماره 1715 ـ 20/5/83 بلحاظ اینکه زوج با طلاق زوجه موافقت ننموده است دعوی خواهان را غیر موجه تشخیص داده و حکم بر بی حقی خواهان صادر و اعلام نموده است با اعتراض خانم غزاله.ک نسبت به رأی صادره شعبه سوم دادگاه تجدید نظر استان سیستان و بلوچستان پس از تشکیل جلسه دادرسی و استماع اظهارات طرفین دعوی حسب دادنامه شماره 878 ـ 1/10/83 اعتراض تجدیدنظر خواه را غیر موجه تشخیص و ضمن رد اعتراض معترض دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید نموده است با فرجامخواهی خانم غزاله.ک نسبت به رأی صادره و وصول پرونده به دیوانعالی کشور پرونده جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است و هیئت شعبه طی دادنامه شماره 129/24ـ 31/2/84 دادنامه فرجامخواسته را واجد ایراد قانونی دانسته است، زیرا مطابق قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق و آئین نامه اجرائی آن که از قواعد آمره محسوب می شود در دعوی طلاق ارجاع امر به داوری به منظور ایجاد سازش بین زوجین و تحصیل نظریه حکمین تکلیف قانونی است که در خصوص مورد هیچیک از مراحل رسیدگی موضوع به داوری ارجاع نشده است در حالیکه اقتضاء داشت با توجه به اختلاف زوجین جهت اصلاح ذات البین موضوع به داوری ارجاع و پس از تحصیل نظر داوران و در صورت ضرورت ملاحظه پرونده های استنادی طرفین و نتیجه حاصله رأی شایسته انشاء گردد لذا بعلت نقض رسیدگی و تحقیقات مستنداً به بند 5 ماده 371 قانون آئین دادرسی مدنی رأی فرجامخواسته نقض و تجدید رسیدگی مطابق بند الف ماده 401 همان قانون به دادگاه صادر کننده رأی منقوض ارجاع گردیده است. شعبه سوم دادگاه تجدید نظر استان سیستان و بلوچستان در تاریخ 25/4/84 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده است زوجین داوران خود را معرفی و پس از تشکیل جلسه تفهیم وظائف داوری، داوران نظریه خود را که حاکی از عدم حصول صلح و سازش است به دادگاه ارائه نموده اند و همچنین دادگاه پرونده های استنادی زوجین را مطالبه و مورد ملاحظه قرار داده است و سرانجام طی دادنامه شماره 1173 ـ 30/11/ 84 مجدداً رأی بدوی را تأیید نموده است با ابلاغ دادنامه به زوجین خانم غزاله.ک از رأی مزبور فرجامخواهی کرده است. هیئت شعبه در تاریخ و مشاره دادنامه فوق الذکر، اعتراضات فرجامی فرجامخواه را وارد ندانسته است زیرا بانوی فرجامخواه محمل درخواست طلاق خود را عسر و حرج ناشی از عدم تفاهم اخلاقی و اختلافات غیرقابل حل و فصل و کراهت شدید نسبت به فرجامخوانده اعلام داشته است نظر به اینکه زوجین با توجه به سند نکاحیه بیش از شش سال است که ازدواج نموده اند ولی تاکنون مراسم عرفی عروسی بین آنان انجام نشده و زندگی مشترک خود را آغاز نکرده اند و این تفریق جسمانی طولانی مبین اختلاف شدید بین زوجین بوده و کراهت شدید زوجه نسبت به زوج می باشد، بعلاوه عدم تأثیر حکم صادره تمکین علیه زوجه حسب دادنامه شماره 1916ـ 22/5/82 شعبه هفتم دادگاه عمومی زاهدان در مراجعت زوجه به زندگی و نیز مؤثر واقع نشدن تلاش داوران در اصلاح ذات البین و با عنایت به نظر داور زوجه که سازش بین طرفین و زندگی مشترک را غیر ممکن اعلام داشته و گذشت زوجه از مهریه خود به تعداد یکهزار عدد سکه بهار آزادی که تاکنون با صدور حکم تقسیط فقط قسمت ناچیزی را وصول نموده است) من حیث المجموع مؤید عمق اختلاف بین زوجین است بنابراین و بجهات مرقوم ادامه زندگی درشرائط و وضعیت موجود عرفا برای زوجه مشقت بار بوده و اصرار بر ادامه آن صحیح نمی باشد و اینکه زوجین درسنین جوانی بو.ده و ممکن است در آینده تالی فاسدی را در پی داشته باشد لذا با توجه به قسمت اخیر قانون الحاق یک تبصره به ماده 1130 قانون مدنی عدم پذیرش تقاضای زوجه و حکم صادره مغایر ضوابط قانونی بوده مستنداً به بند 2 ماده 371 قانون آئین دادرسی مدنی نقض گردیده و تجدید رسیدگی به تجویز بند ماده 401 همان قانون به شعبه دیگر دادگه تجدیدنظر استان سیستان و بلبوچستان ارجاع شده است با وصول پرونده به محاکم عمومی استان مربوطه رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر ارجاع شده است. شعبه دادگاه مزبور با تشکیل جلسات دادرسی و استماع نظرات طرفین و وکیل زوج در جلسات دادرسی طی دادنامه شماره 482 ـ 16/7/85 و با این استدلال که تجدیدنظر خوانده در مقام مدعی برای اثبات عسر و حرج مورد ادعا قادر به اثبات ارکان آن نبوده و دلائلی برای وجود عسر و حرج بنحویکه در عرف جامعه زندگی را برای انسان متعارف در شرائط وی مشقت بار نماید ارائه نکرده است و بنظر بعضی از فقهای عظام کراهت از ناحیه زوجه و عسر و حرج وی و از طرفی با عشق و علاقه از ناحیه زوج و عسر و حرج وی با یکدیگر تعارض داشته و تساقط می ناید و با عنایت به اینکه ظاهر ماده 1130 قانون مدنی و موارد مندرج در تبصره ذیل آن ناظر به زمانی است که طرفین زندگی مشترک خود را آغاز کرده و ضمن آن زوجه به نتایج نامطلوبی رسیده باشد که مصادیق آنرا قانونگذار معین نموده است لذا تجدیدنظر خواهی خانم غزاله. ک را وارد ندانسته ضمن رد تجدید نظر خواهی، دادنامه تجدیدنظر خواسته را به استناد ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی تایید نموده است این دادنامه در تاریخ 10/8/85 به خانم غزاله.ک ابلاغ گردیده و مشارالیها در تاریخ 25/8/85 تقاضای رسیدگی فرجامی نموده است. پس از جری تشریفات قانونی و وصول پرونده به دیوانعالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است . نامه مكتوب دادستان به رئیس دیوان عالی كشور: بااحترام درخصوص پرونده اصراری حقوقی ردیف86/10 هیات عمومی دیوان عالی كشور موضوع دادخواست خانم غزاله كشاورز بطرفیت آقای محمود زارعی بخواسته صدور گواهی عدم امكان سازش اختلافی بین شعبه 24 دیوانعالی كشور وشعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان سیستان وبلوچستان بالحاظ محتویات پرونده محاكماتی محلی وگزارش شعبه محترم 24 دیوانعالی كشور بشرح ذیل اظهارنظر می گردد. اظهار نظر دادستان در جلسه هیئت عمومی: ابتدائاً به دو نکته اشاره می شود : اول آنکه هدف غایی از ازدواج آن است که زندگی تشکیل شود، یعنی مبنای آرامش، سکن، محبت، الفت و رأفت قرار گیرد . منبع : سایت دادستانی کل کشور |
پرونده اصراری حقوقی ردیف 86/10_20/6/86