این شهر را دوست ندارد، نه تحمل گرمایش را دارد و نه سرمای طاقت فرسایش را. از همه بدتر بداخلاقیهای این پدر به ظاهر مهربان، امانش را بریده است. از پایین پلهها صدای «داوود» را میشنید كه چیزی را فریاد میزد، درست از زمانی كه متوجه شد پدرش از اینكه با نام كوچك خطاب شود عصبانی میشود او را با اسم كوچك صدا میکند:«داوود» .
روی تختاش كز كرده است و با نزدیك شدن صدای پای پدر قلبش تندتر و تندتر میزند…پدر كه در را باز میكند، یك لنگه پنجره نیز به هم میخورد و با صدای مهیبی آمدنش را فریاد میزند… سه دقیقه بعد مادر در درگاه در میایستد و هم پا به پای پدر، صدایشان را به گوش همسایهها میرساند… .
من فقط حرف او را گوش دادم!
«مرضیه» مقابل قاضی دادگاه ایستاده است و از حادثهای میگوید كه ذره ذره رخ داده و امروز او را در چند قدمی سالها حبس و شاید قصاص قرار داده است. مرضیه از روزهای با پدر بودن به تلخی یاد میكند اما آن را هزار بار بهتر از یك ساعت زندان میداند و میگوید: با پدر بودن برای من خاطرهای جز داد و فریاد نیست، او اصرار داشت من خیلی خوب بزرگ شوم اما خودم زیاد برای خوب یا متفاوت بودن اصرار نداشتم، این تمام تفاوت دیدگاه، شروع همه مشكلات من و پدرم بود … .
یک راه حل سیاه
یک روز دم دمهای غروب از خانه خارج میشود، بی هدف به پاركی میرود كه پدر رفتن به آنجا را برایش ممنوع كرده است، كتابش را باز میكند و هر چند دقیقه یك بار صفحهای از آن را ورق میزند بدون آنكه بداند یا برایش مهم باشد محتوای اصلی كتاب چیست! و مهران مدتها بود به مرضیه نگاه میكرد… نزدیكش شد، كتاب را از دستش گرفت، چرخاند و دوباره آن را به مرضیه داد … هر دو با هم خندیدند…. مرضیه تازه متوجه شد كه كتاب ساعتها برعكس دستش بوده است .
مرضیه ماجرا را اینگونه تعریف میکند: خیلی زود به مهران اعتماد كردم، از شجاعت وقیحانهاش خوشم میآمد، همه چیز را درباره خودم، زندگیم، پدرم و … برایش تعریف كردم، چند روز بعد با یك بسته قرص آرام بخش آمد، گفت پسر عمویش همین مشكل را داشته است، دكتر هم برای آرامتر شدن پدرش این قرصها را تجویز كرده و … .
کاش از آنها استفاده نمیکردم
او ادامه میدهد: مردد بودم برای استفاده از آنها. آن شب باید فكر می كردم… دیر رسیدم خانه و كتك مفصلی از پدرم خوردم، صبح به تجویز مهران 10 عدد از قرصهای آرامبخش را در قوری چای حل كردم و منتظر شدم، هر دوی آنها، پدر و مادرم را میگویم، پشت میز صبحانه خوابشان برد، تا فردا صبح بیدار نشدند، استفاده از قرصها درست به مدت یك هفته جواب داد، نزدیك های ظهر قرص به خوردشان میدادم و تا نیمههای شب با مهران تفریح میكردم .
یك شب مهران ازمن خواست تا سفتههایی به مبلغ 100 میلیون تومان را برایش امضا كنم، امتناع كردم اما او میگفت اگر سفتهها را به او ندهم به پدرم میگوید كه قرص خورش كردهام. آن شب برای راضی كردن من آمد داخل خانه، پدر و مادرم گیج بودند و اصلا متوجه رفت و آمدهای من نمیشدند مهران پیشنها كرد به آنها آب میوه با قرص بدهم مجبور بودم قبول كنم، تا فردای آن روز مهران به آنها 4 بار دیگر قرص خوراند، حالشان بد شده بود، به اورژانس زنگ زدم، آنها فقط توانستند مادرم را نجات دهند … .
اخلاق پدرها ، جرم زاست
و حالا مرضیه به جرم مشاركت در قتل در زندان به سر میبرد و منتظر نتیجه دادگاه است و مهران به جرم قتل داوود پنجاه ساله به رضایت اولیای دم دل خوش كرده است. اولیای دم همگی در خارج به سر میبرند و به زودی به ایران میآیند، مادر مرضیه تحت درمان است و زنده میماند. وكیل پرونده می گوید مهران نباید زیاد امیدوار باشد … .
جهانگیر خدابخش وكیل مرضیه و آسیب شناس در این باره می گوید : این دختر بسیار پرخاشگر است و به اعتقاد پزشك معالجش افسردگی حاد دارد. بیماریای كه احتمالا به دلیل اعمالی كه از وی سر زده تا پایان عمر با وی خواهد بود.
وی درباره عوامل موثر در ایجاد جرم پدركشی نیز میگوید: بعد از اعتیاد به مواد مخدر صنعتی و توهمزا، بداخلاقی و بدرفتاری پدرها دومین عاملی است كه منجر به قتل آنها به دست فرزندانشان میشود.
خدابخش از افزایش پروندههای پدركشی خبر میدهد و میافزاید: كاش استفاده از مشاوره قبل و بعد از تولد فرزند برای خانوادهها اجباری شود تا شاهد افزایش آمار قتل و از بین رفتن زندگیهای زیادی، آن هم به دلایلی چون عصبانیت، پرخاشگری ، بدرفتاری نباشیم.
افراد دخیل در جریان قتل با چه عنوانی مجازات میشوند؟
در حکم دادگاه درخصوص قتل غیرعمد آمده است: «دادگاه با انطباق مورد با آیه شریفه «و لکم فیالقصاص حیاه یا اولیالالباب لعلکم تتقون» و ماده ۲۵ و بندهای (الف) و (ب) مادتین ۲۰۶ و مواد دیگر قانون مجازات اسلامی که البته در قانون جدید دچار تغییراتی شده است، متهم ردیف اول به یک بار قصاص نفس با پرداخت نصف دیه کامله مرد مسلمان به اولیای دم و تضمین سهمالدیه اولیای دم صغیر، توسط ولی دم کبیر، خواهان قصاص و مستندا به ماده 43 و تبصرههای ا و ۲ ماده مرقوم و ماده 207 و رعایت بندهای 4 و 5 ماده 22 قانون مجازات اسلامی به جهات وضع خاص و اقرار وی در مراحل بعدی تحقیق که موثر در کشف جرم بوده، متهم ردیف دوم به پرداخت دو میلیون ریال جزای نقدی بدل از کیفر حبس محکوم و اعلام میکند. رای دادگاه حضوری بوده و مستندا به بند ب ماده 233 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1378، ظرف20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در دیوان عالی کشور است.
بد نیست این را نیز بدانید که معاون در جرم برابر قانون مجازات کسی است که بدون آنکه خودش در عملیات اجرایی جرم منتسب به مباشر، دخالت داشته باشد، با رفتار خود عمدا وقوع جرم را تسهیل كرده یا مباشر را به ارتكاب آن برانگیخته است.
روشنك محمدی