نویسنده :مجتبی زارع نوقابی
موضوع این پرونده :
سمانه متولد 1375است.او زمانی که 12سال بیشتر نداشت ، با پسر دایی خود امیر ازدواج کرد.
این ازدواج از همان اول با مشکلاتی برای دختر و پسر همراه بود . امیر هم در حال حاضر19ساله است.
شش ماه از ازدواج این دو نگذشته بود که اختلافات شروع شد .
البته فامیل و آشنایان به خوبی واقف بودند که این ازدواج مصلحتی بوده و فقط برای حفظ آبروی دو خانواده انجام شده است چرا که امیر ناخواسته و در سنی پایین به قول خودش عاشق سمانه دختر عمه اش شده بود و ارتباطات پنهانی و دور از چشم خانواده ها با هم داشتند .
دادخواست مهریه
سمانه با کمک وکیلی که پدرش گرفته بود برای گرفتن مهریه اقدام کرد .
دادگاه در اولین جلسه رسیدگی امیر را به پرداخت 114 قطعه سکه بهار آزادی محکوم کرد.
هدف آنان صرفا گرفتن مهریه نبود بلکه می خواستند امیر را وادار به طلاق کنند، کاری که امیر هیچگاه راضی به انجام آن نمی شد.
قسطی شدن مهریه
اگر چه دادگاه خیلی سریع و بر اساس سند رسمی ازدواج امیر را به پرداخت مهریه محکوم کرد ، اما ازطرفی دیگر امیر از دادگاه درخواست نمود تا پرداخت مهریه را قسطی کنند. زیرا او مال و ثروت هنگفتی ندارد تا بتواند 114 سکه بهار آزادی را که چیزی در حدود 63میلیون تومان می شود یکجا پرداخت کند .
دادگاه از چند نفر شاهد و مطلع که از وضعیت مالی امیر با خبر بودند، تحقیقاتی به عمل اورد وازمحل کار وی نیز پرس و جو گردید و مشخص شد او توانایی پرداخت یکجای مهریه را ندارد.
اما دادگاه او را ملزم کرد در هر چهار ماه یک قطعه سکه پرداخت کند.
دادخواست تمکین:
امیر هم دست به کار شد و علیه همسرش دادخواستی به دادگاه تقدیم کرد .
او از همسرش تقاضا کرد که هر چه زودتر خود را برای شروع زندگی مشترک آماده کرده و به منزلی که برای زندگی تهیه کرده مراجعت کند . در جلسه دادگاه امیر مدارک و دلایلی ارایه کرد که ثابت می کرد او وظایف خود را در مقابل همسرش انجام داده و منزل مناسب و اثاث و لوازم اولیه و ضروری را برا ی شروع زند گی مشترک تهیه کرده است و از دادگاه درخواست کرد تا سمانه محکوم به تمکین از شوهر گردد.
دفاع سمانه:
وکیل سمانه در پاسخ به درخواست امیر برای دادگاه توضیح داد:
مطابق اختیاری که قانون به زن داده است می تواند تا وقتی تمام مهریه را نگیرد از رفتن به منزل شوهر و تمکین از وی خود داری کند و در ضمن نفقه خود را هم بگیرد. موکل من از این حق قانونی خود(حق حبس) استفاده کرده و قصد رفتن به خانه شوهر را ندارد.
مطلب دیگری که وکیل سمانه به آن اشاره کرد این بود که متاسفانه در همین مدت کوتاهی که از ازدواج سمانه گذشته است امیر چندین بار سمانه را کتک کاری و مضروب نموده است که گواهی پزشکی قانونی هم موجود است و با توجه به این موضوع الزام زوجه در رفتن به منزل زوج توجیه منطقی و قانونی ندارد .
زیرا سمانه در معرض خطر جسمانی قرار دارد و از امنیت جانی برخوردار نیست.
رای دادگاه :
دادگاه با بررسی همه ی جوانب و بر اساس ادله و مدارک ابراز شده دفاع سمانه را پذیرفت و به وی حق داد تا از رفتن به منزل شوهر خودداری کند و از حق حبس خود استفاده کند.
البته تا زمانی که همه مهریه خود را دریافت نکرده باشد. در نهایت دادخواست امیر مبنی بر محکومیت زن به تمکین مردود و غیر قابل قبول شناخته شد.
جلوگیری از تحصیل سمانه:
امیر که خود را بازنده ی این میدان می دید، دنبال راهی بود تا به همسر و خانواده اش فشار وارد آورده تا دست از مهریه برداشته و آشتی نمایند.
برای همین وکیلش به او پیشنهاد داد تا طی دادخواستی از دادگاه بخواهد سمانه را از ادامه تحصیل منع نمایند.
اما این بار نیز تیر امیر و وکیلش به سنگ خورد و دادگاه پس از رسیدگی قانونی و ارزیابی دلایل خواهان و استماع مدافعات خوانده نظرش بر این تعلق گرفت که تحصیل زوجه هیچگونه منافاتی با شئونات زوج و خود زوجه ندارد و تحصیل در جامعه ی امروزی امری رایج وبلکه لازم است.
از این گذشته در سند ازدواج پیش بینی شده بود که آقای داماد حق ندارد از تحصیل عروس خانم جلوگیری کند.
این ماجرا ادامه دارد…