کلاسه پرونده: 17/1076
شماره دادنامه: 44
تاریخ رسیدگی: 30/2/1388
مرجع رسیدگی: شعبه اول دادگاه عالی انتظامی قضات
هیات دادرسان: آقایان «ن – ص» و «الف – د» و «الف – پ» مستشاران دادگاه.
موضوع رسیدگی: كیفرخواست شماره 391 – 28/9/86 دادسرای انتظامی قضات علیه آقای … فرزند … رئیس سابق شعبه … دادگاه عمومی بخش …
جریان امر: آقای «ف» دادیار انتظامی در خصوص شكوائیه انتظامی «ك – ر» از نحوه رسیدگی به پرونده كلاسه 82/2493/2441 و 83/3/1 ح شعبه سوم دادگاه عمومی بخش ملارد پس از مطالبه و ملاحظه پروندههای امر با درج ماحصل آن چنین اظهارنظر مینماید: اولا رئیس شعبه سوم عمومی ملارد آقای «ح – ب» به شرح زیر تخلف انتظامی نموده است: الف: برخلاف مفاد مواد 177 و 193 و 212 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور كیفری رئیس دادگاه به جای تعیین وقت رسیدگی و تشكیل جلسه رسیدگی و دعوت طرفین پرونده در وقت نظارتی جلسه دادگاه را تنها با حضور متهم و یا شاكی و یا متهم و یك نفر شاكی بدون دعوت شكات دیگر و حضور آنان تشكیل و پس از اینكه در دو نوبت مورخه 21/12 و 26/3/83 به فاصله حدود چهار ماه مبادرت به اخذ آخرین دفاع از متهم نموده است بعد از شانزده روز از آخرین نوبت مورخه 12/7/83 بدون اعلام ختم رسیدگی مبادرت به انشاء رای نموده است. ب: عدم نظارت كافی و كنترل اقدامات دفتر به نحوی كه دادنامه در تاریخ 12/7/83 صادر شده علیرغم لوایح تقدیمی محكومعلیه ارسالی از زندان كه پیوست پرونده گردیده است مبنی بر ابلاغ رای به وی جهت استفاده از حق تجدیدنظرخواهی حدودا چهار ماه نسخهای از دادنامه از ناحیه دفتر به زندان جهت ابلاغ ارسال شده كه مصادف با پایان محكومیت حبس محكومعلیه بوده و موجبات تضییع حق تجدیدنظرخواهی گردید مهمتر اینكه دقیقا همان روز كه محكومیت حبس وی تمام میگردد پرونده از دفتر در تاریخ 15/12/83 به اجرای احكام ارسال شده است.
ج: قلم خوردگی و مخدوش بودن رای دستنویس به طوری كه دادنامه ضمن بدخط بودن 13 مورد قلمخوردگی دارد بنا به مراتب تخلف انتظامی نامبرده محرز است و…
با نظریه ایشان آقای «ض» معاون دادسرا چنین اظهارنظر مینماید ملاحظه میشود شاكی انتظامی در جریان رسیدگی به پرونده منجمله در اظهارات تاریخ 16/12/83 ادعای وعدهدار بودن چك مورد شكایت را نموده و اقتضاء داشت دادگاه در این مورد تحقیقات لازم را انجام و سپس مبادرت به صدور رای بنماید در اینباره اقدامی صورت نگرفته و قاضی نامبرده مرتكب تخلف انتظامی اهمال در انجام وظیفه شده است سرانجام آقای دادستان انتظامی قضات به نظریههای مذكور موافقت به عمل میآورد علیه قاضی كیفرخواست انتظامی صادر و تقاضای تعیین مجازات وی میگردد.
كیفرخواست در تاریخ 14/12/87 به قاضی مشتكیعنه ابلاغ شده لیكن لایحه دفاعیهای نفرستاده است.
اینك شعبه اول دادگاه عالی انتظامی به ترتیب فوق تشكیل است پس از قرائت گزارش امر و انجام مشاوره با كسب نظر معاون محترم دادسرای انتظامی مبنی بر (صدور حكم دائر بر تعیین مجازات انتظامی قضات مشتكیعنه مورد تقاضاست) به شرح زیر رای صادر مینماید:
رای دادگاه
آقای «ح – ب» رئیس سابق شعبه سوم دادگاه عمومی بخش ملارد بدون اعلام ختم رسیدگی انشاء رای نموده و در دستنویس رای در موارد متعدد آن را مخدوش و دستخوش قلمخوردگی ساخته كه به ترتیب مذكور در گزارش مبنای كیفرخواست كه بلادفاع مانده مرتكب تخلف انتظامی گردیده است ضمن آنكه حق نظارت بر دفتر شعبه را اجرا ننموده به نحوی كه دفتر در ابلاغ دادنامه به محكومعلیه دچار بینظمی گردیده و حق تجدیدنظرخواهی محكومعلیه ساقط شده است.
بنا به مراتب به استناد مواد 2 و 14 و صدر ماده 20 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات به كسر عشر حقوق ماهیانه به مدت سه ماه محكوم میگردد. در دیگر ایراد به عمل آمده تخلفی احراز نمیگردد این رای قطعی است. ■
تخلف دادیار اظهارنظر،
موافقت با قرار و تصمیم ناقص
كلاسه پرونده: 87/2/161 و 160
شماره دادنامه: 44 و 43
تاریخ رسیدگی: 20/2/1388
مرجع رسیدگی: شعبه دوم دادگاه عالی انتظامی قضات
هیات دادرسان: آقایان «ر – ف»، «ع – س» و «الف – پ» مستشاران دادگاه.
موضوع پرونده: رسیدگی به كیفرخواستهای شمارههای 66 – 4/4/1387 و 65 – 4/4/1387 دادسرای انتظامی قضات. موضوع تخلفات انتظامی آقایان «م – س» فرزند «م» رئیس شعبه … دادگاه عمومی (جزایی) … و «الف – الف» فرزند «ر» دادیار دادسرای عمومی و انقلاب …
گزارش پرونده: به حكایت محتویات پروندههای مطروح آقای «ص – الف» از نحوه رسیدگی به پرونده كلاسه 85/103/1000 دادگاه عمومی جزایی … از آقای «س» رئیس شعبه 103 دادگاه عمومی كه قاضی رسیدگیكننده به پرونده موصوف بوده است اعلام شكایت انتظامی نموده است و توضیح داده است قاضی مشتكیعنه در رسیدگی به پرونده فرزند متوفایش مسامحه كرده و برخلاف قانون عمل كرده است با این بیان كه در داخل منزل «م – ش» كه یكی از دوستان فرزندش («م» معروف به «م – الف») میباشد به وی آمپول تزریق نمودهاند و نهایتا منجر به فوت او شده است و آقای «ش» در معیت یكی از دوستانش به نام «هـ – الف» جسد او را در بیابانهای اطراف … دفن كردهاند. موضوع مفقود شدن مرحوم «م – الف» به ماموران انتظامی و دادگاه عمومی جزایی … اعلام كه منتهی به تشكیل پرونده كلاسه 85/103/1000 دادگاه عمومی جزایی … به تصدی آقای «…» گردیده. قاضی مشتكیعنه در رابطه موضوع تحقیقاتی را انجام داده در نتیجه به موجب دادنامه شماره 1817 – 2/9/1385 متهمین پرونده به اسامی … به اتهام اعتیاد به مواد مخدر به جزای نقدی و شلاق محكوم نموده است. پرونده با ثبت مجدد در خصوص «م – الف» مفتوح مانده است. در اثر پیگیریهای شاكی انتظامی مجددا در تاریخ 22/1/1386 متهمین اتهامشان دائر بر دفن و مخفی نمودن جسد بدون رعایت نظامات دولتی تفهیم اتهام شدهاند برای هر یك قرار كفالت به مبلغ یك میلیون ریال صادر و به زندان اعزام شدهاند و در تاریخ 5/2/1386 اتهامشان دائر بر مشاركت در قتل غیرعمدی به آنان تفهیم و برای هر یك قرار وثیقه به مبلغ پانصد میلیون ریال صادر و به زندان اعزام شدهاند. پزشكی قانونی مرگ «م – الف» را غیرطبیعی و مشكوك اعلام داشته است و علت تامه مرگ را مقدور ندانسته است و در نهایت دادگاه در این قسمت منع تعقیب صادر و در تاریخ 1/2/1387 مورد موافقت دادیار دادسرای عمومی و انقلاب شهریار (آقای «الف – الف») واقع گردیده است. پرونده انتظامی به جناب آقای «س» دادیار دادسرای انتظامی ارجاع مشارالیه در نظریه مورخ 6/3/1387 اعلام داشته است: با بررسی محتویات پرونده محلی به كلاسه 85/103/1000 به نظر میرسد در فرآیند رسیدگی پرونده در عملكرد و نحوه رسیدگی آقایان «م – س» رئیس شعبه 103 دادگاه جزایی … و «الف» دادیار اظهارنظر دادسرای عمومی و انقلاب … تخلفات انتظامی ذیل محرز میباشد.
1- تخلفات انتظامی آقای «م – س» فرزند «م» با مداقه در مجموع محتویات پرونده تحقیقات كافی از متهمین آقایان «م – ش» و «هـ – الف» انجام نداده است از جمله آنها سوابق قبلی متهمین اخذ نشده و به اظهارات آنان اكتفا شده است علیالخصوص اینكه متهمین به داشتن سوابق سرقت و مواد مخدر اقرار نمودهاند كه در نحوه اعمال مجازات تاثیرگذار بوده است. آقای «م – ش» علاوه بر داشتن اعتیاد به مواد مخدر مبادرت به فروش مواد نیز مینموده است. دادگاه در این قسمت معترض موضوع نشده است صرفا استعمال مواد مخدر را مدنظر قرار داده است.
2- در اوراق پرونده متهمین («هـ – الف» و «م – ش») به استفاده از خودرو مربوط به متوفی و یا پدر وی اقرار نمودهاند و پس از دفن جسد «م – الف» خودرو را در … رها نموده و متواری شدهاند. با این وصف خودرو پس از «م – الف» در اختیار «م – ش» بوده است كه دادگاه در اظهارنظر نهایی مورخ 28/1/1387 نفیا یا اثباتا اظهار عقیده ننموده است.
3- شاكی پرونده در تاریخ 16/7/1385 شكایت كرده است تلفن همراه متوفی پس از مرگ وی در اختیار دو نفر خانم از جمله «ش – الف» و مادرش بوده است. دادگاه تحقیقات كافی در مانحنفیه انجام نداده است و در نظریه نهایی نیز معترض موضوع مزبور نشده است.
4- شكایت مادر متوفی از ناحیه خود یا همسرش یا وكیل وی مطرح نشده است و مشخص نیست مادر متوفی شكایت دارد یا نه؟ وكیل منتخب پدر متوفی نیز تنها از ناحیه خود وكیل انتخاب نموده است. دادگاه هیچ تحقیقی در این موضوع نداشته است.
5- در تاریخ 8/7/1385 متهمین در جلسه دادگاه حاضر شدهاند دادگاه موظف بوده است تبصره ذیل ماده 129 قانون دادرسی كیفری را به متهمین تفهیم نماید انجام نداده است.
6- در مورد اعتیاد و استعمال مواد مخدر متهمین دیگر آقایان «ح – ض» و «ف – خ» اظهارنظر نشده است و تحقیق نیز صورت نگرفته است.
7- در مورد دفن جسد مرحوم «م – الف» و به عبارت دیگر اختفاء ادله بزه احتمالی در نظریه مورخ 28/1/1387 اظهارنظر نشده است لهذا نحوه عملكرد آقای «س» رئیس شعبه … دادگاه جزایی … در پرونده محلی موصوف مطابق مواد 20 و 14 نظامنامه تخلف انتظامی است و تعقیب انتظامی قاضی موصوف را تقاضا كرده است.
در مورد عملكرد آقای «الف – الف» فرزند «ر» دادیار دادسرای عمومی و انقلاب … كه با قرار و تصمیم ناقص به تاریخ 1/2/1387 آقای رئیس دادگاه به جزء بند هفتم تخلفات انتظامی موافقت نموده است مرتكب تخلف انتظامی شده است.
به استناد ماده 14 نظامنامه به تعقیب انتظامی قاضی موصوف اظهارنظر نموده است. آقای «م – س» فاقد سابقه محكومیت انتظامی است ولی «الف – الف» یك فقره تعلیق تعقیب انتظامی به تاریخ 26/6/1385 دارد. ضمنا در پرونده انتظامی 368/8/85 تخلف آقای «الف» به تاریخ 8/10/1384 بوده است كه در تاریخ 6/6/1385 توسط دادستان محترم انتظامی تعلیق تعقیب داده شده است. جناب «ك» معاون محترم دادسرای انتظامی قضات در تاریخ 26/3/1387 با نظریه دادیار محترم انتظامی موافقت نموده است و پرونده امر با كیفرخواستهای شماره 66 – 65 – 4/4/1387 به دادگاه عالی انتظامی ارسال و به موجب آنها برای آقای «م – س» و «الف – الف» به استناد مواد 14 و 20 نظامنامه تشخیص انواع تقصیرات قضات از دادگاه پیشنهاد متهمین كیفر از ناحیه دادستان محترم انتظامی گردیده است. پس از ارسال پرونده به دادگاه عالی انتظامی به شعبه دوم ارجاع تحت كلاسههای 87/161 و 160 در جریان رسیدگی قرار گرفتهاند مفاد كیفرخواست به قضات موصوف ابلاغ آقای «م – س» لایحه دفاعی شماره 66 – 4/4/87 و آقای «الف» لایحه شماره 1003 – 27/6/87 را تقدیم داشتهاند كه مورد مطالعه واقع پیوست پرونده است. اینك هیات شعبه دوم دادگاه عالی انتظامی با شركت اعضا و به تاریخ بالا تشكیل است. نماینده محترم دادسرای انتظامی اظهار داشت: «اتخاذ تصمیم شایسته و قانونی مورد درخواست است…» هیات شعبه دوم دادگاه عالی انتظامی قضات با بررسی اوراق پرونده و مشورت به شرح آتی مبادرت به صدور رای مینماید.
رای دادگاه
با توجه به محتویات پرونده محلی و نظریه دادیار محترم انتظامی، تخلف انتظامی آقای «م – س» فرزند «م» رئیس شعبه 103 دادگاه عمومی (جزایی) … به شرح كیفرخواست شماره 66 – 4/4/1387 صرفا اهمال در انجام وظیفه قانونی میباشد. همچنین تخلف آقای «الف – الف» فرزند «ر» دادیار دادسرای عمومی و انقلاب … مبنی بر مسامحه در انجام وظیفه به شرح كیفرخواست شماره 65 – 4/4/1387 به نظر محرز و مسلم است؛ لذا با عنایت به اینكه حسب اعلام دادسرای انتظامی قضات آقای «الف – الف» دارای یك فقره سابقه تعلیق تعقیب انتظامی در تاریخ 6/6/1385 میباشد و دفاعیات قضات موصوف به شرح لوایح تقدیمی موثر در مقام تشخیص داده نمیشود لذا دادگاه به استناد ماده 14 نظامنامه تشخیص انواع تقصیرات هر یك از قضات، مشتكیعنهما را به توبیخ كتبی با درج در برگ خدمت محكوم مینماید و در خصوص تخلف اعلامی علیه آقای «م – س» مبنی بر عدم رعایت مقررات قانونی در رسیدگی به پرونده 85/103/1000 به لحاظ فقد دلیل حكم برائت صادر میشود.
مستشاران: «الف – پ»، «ر – ف»، «ع – س» ■
دستور بازداشت سه روزه مدیر دفتر كل دادگستری
به بهانه اخلال در محكمه ؟!
كلاسه پرونده: 86/172
تاریخ رسیدگی: 22/2/1388
شماره دادنامه: 54
مرجع رسیدگی: شعبه … دادگاه عالی انتظامی قضات
هیات دادرسان: آقایان «ر – ف»، «ع – س» و «الف – پ» مستشاران دادگاه.
موضوع پرونده: رسیدگی به كیفرخواست شماره 158 – 13/4/86 دادسرای انتظامی قضات موضوع تخلف انتظامی آقای «م – الف» رئیس سابق شعبه … دادگاه عمومی جزائی ….
گزارش پرونده: گزارش و نظریه انتظامی مورخ جناب آقای «ط» دادیار محترم انتظامی در خصوص عملكرد قضائی آقای «م – الف» رئیس سابق شعبه … دادگاه عمومی جزایی … حاكیست.
اولا: آقای «م – الف» مدیر دفتر كل دادگستری شهرستان … علیه آقای «م – الف» اعلام داشته به مدت سه شبانهروز او را توقیف كرده است كه ماجرا به این توضیح است. در جریان رسیدگی به پرونده كلاسه 84/918/101 و اتهام آقایان «م – ط» و غیره دادگاه به تصدی قاضی موصوف تشكیل جلسه داده و شروع به رسیدگی نموده و پس از تحقیق از حاضرین درجلسه آقای رئیس دادگاه در ذیل صورتمجلس تنظیمی مرقوم میدارد. با عنایت به اینكه در مقدمه دادرسی آقای «الف» كارمند اجرای احكام مدنی كه حسب دستور اینجانب به اعضا دفتر میبایست جهت ملاحظه پرونده و یا تحویل آن تقاضای كتبی هر یك از همكاران محترم قضائی موجود باشد.
آقای «الف» برآشفته و با در دست داشتن نامهای به امضای خود كه علیالظاهر از جانب ریاست محترم دادگستری نوشته بودند تقاضای اخذ پروانه در حضور ارباب رجوع نموده و با حالت برافروخته اینجانب (منظور آقای «م – الف») را شماتت نمود كه شما اگر با آقای «الف» رئیس دادگستری مشكلی دارید با وی حل كنید. چرا مرا در مقابل كارمندانت تحقیر میكنی كه به وی خطاب شد بفرمایید بنشینید جلسه دادگاه است و بعدا صحبت مینماییم و قصد تحقیر نیست بلكه بارها شما سر خود پرونده مطالبه و ملاحظه میكند كه وی (منظور آقای «الف») برافروختهتر شد و نظم جلسه دادگاه را از حالت عادی خارج كه اینجانب جهت رعایت شأن دادگاه مجبور شدم طرفین پرونده را از دادگاه خارج و رسیدگی را معطل بگذارم.
سپس رئیس دادگاه (آقای «م – الف») مستندا به تبصره 2 از ماده 188 قانون آیین دادرسی كیفری به مدت سه شبانهروز دستور توقیف آقای «الف» (مدیر دفتر دادگستری تاكستان) را صادر و در صورتجلسه توضیح داده دفتر متخلف جهت اجرا دستور به واحد خدمات تحویل تا به زندان اعزام شود. آقای رئیس دادگاه نامه معرفی وی را به زندان امضا نموده و در همان تاریخ رئیس كل دادگستری استان … با اطلاع از جریان دستور میدهد كه بازداشت آقای «الف» قانونی نبوده و به نحوی عمل شود كه منتهی به بازداشت ایشان نشود، با توضیح مختصر از جریان رسیدگی به پرونده مذكور و علت و كیفیت صدور دستور بازداشت، به نظر هیات بازرسی رئیس دادگاه از مقررات قانونی تخلف نموده و برخلاف قانونی (قوانین موضوعه) عمل كرده است و به استناد ماده 20 نظامنامه راجع به انواع تقصیرات قضات دادیار محترم انتظامی برای قاضی موصوف پیشنهاد كیفر نموده است.
ثانیا: درباره شكایت آقایان «ص – م» و «ف – م» طی كلاسه انتظامی 1289/26/85 و شكایت آقای «م – م» از آقای «م – الف» دائر بر تخلف از مقررات قانونی طی پرونده كلاسه 78/864/101 موضوع قتل عمد مرحوم «ذ – م» كه در جریان رسیدگی به پرونده و طی برگهای 853 و 62 و 861 از جلد پنجم پرونده رئیس دادگاه از انجام وظیفه خود و تحقیقات محلی از ضابطین خاص (نیروی مقاومت بسیج) استفاده كرده در حالی كه ضابط دادگستری نیروی انتظامی است و بسیج سپاه پاسداران ضابط خاص محسوب میگردد و با حضور و وجود نیروی انتظامی بدون علت خاص نمیتوان از ضابط خاص استفاده كرد، این امر در ماده 15 قانون آیین دادرسی كیفری و بندهای اول و سوم آن تصریح شده است لذا رئیس دادگاه (آقای «الف») در این خصوص نیز برخلاف قوانین موضوعه عمل نموده به استناد ماده 20 همان نظامنامه تقاضای تعقیب انتظامی آقای «م –الف» را نموده است. ثالثا: درباره گزارش رئیس دادگستری … مبنی بر بینظمی در ورود و خروج به محل اداره كه در این مورد پرینت كارت ورود و خروج قاضی مذكور در روزها و ماههای متوالی و متعدد ارسال داشته كه حكایت از تاخیر در ورود و تعجیل در خروج ایشان دارد و این امر برخلاف شئونات قضائی قاضی مذكور است لذا به استناد ماده 24 نظامنامه مذكور تقاضای تعقیب انتظامی آقای «م –الف» رئیس شعبه … دادگاه عمومی جزایی … را از ناحیه آقای «ط» دادیار محترم انتظامی گردیده است. سپس پرونده انتظامی به جناب آقای «م» معاون محترم انتظامی قضات ارجاع مشارالیه در اظهارنظر مورخ 22/3/1386 اعلام نمودهاند توجها به مفاد نامههای شماره 140، 10، 11، 8 در تاریخهای 30/11 و 13/8 و 4/7 و 14/5/85 رئیس دادگستری … و برگهای حضور و غیاب ماهانه كه حكایت از غیبت آقای «الف» در روزهای پنجشنبه در تواریخ مندرج در برگهای حضور و غیاب دارد علاوه بر این چون قبل از جلب موافقت رئیس دادگستری در تاریخ 28/5/1385 از مرخصی استفاده و بعد از موافقت برگ درخواست مرخصی را برای رئیس دادگستری ارسال كه مقام مزبور موافقت ننموده در نتیجه در این روز نیز مرتكب غیبت شده علیایحال چون ملاحظه میشود قاضی مزبور علاوه بر تاخیر در ورود و تعجیل در خروج به شرحی كه مذكور افتاده مرتكب غیبت نیز گردیده كه همكاران محترم نفیا یا اثباتا اظهارنظر ننمودهاند لذا اقتضاء دارد همكاران محترم سابقه مورد اشاره در رونوشت نامه شماره … محرمانه – 30/11/1385 كه حكایت از وجود سابقه انتظامی نزد همكار محترم جناب آقای «ش – الف» دارد را مطالبه و ملاحظه و با امعان نظر در آن راجع به غیبتهای اعلام شده اظهارنظر نمایند. در صورت ارجاع مجدد به اینجانب اظهارنظر خواهم نمود. سپس جناب آقای «ط» دادیار محترم انتظامی در نظریه مورخ 30/3/86 مجددا اعلام داشتهاند: درباره گزارشهای ارسالی علیه آقای «م – الف» رئیس شعبه 101 دادگاه عمومی جزای تاكستان دائر بر ارتكاب غیبت و عدم حضور در محل كار در روزهای پنجشنبه كه موجب سرگردانی ارباب رجوع گردیده با توجه به پرینت حضور و غیاب ایشان مربوط به فروردین ماه 84 لغایت دیماه 85 ارسال شده و با عنایت به اینكه موضوع غیبت قاضی مذكور در تمام پروندهها به شرح فوق و طی گزارش تقدیمی منعكس و مطرح بوده و در این خصوص تصمیمی در هیچیك از پروندهها گرفته نشده لذا در خصوص غیبتهای اعلامی علیه قاضی موصوف در روزهای پنجشنبه و نیز غیبت در تاریخ 28/5/1385 كه تقاضای مرخصی ایشان مورد موافقت رئیس دادگستری … قرار نگرفته و در اجرای ماده 24 قانون تشكیلات دادگستری و حسب رویه موجود در دادسرای انتظامی عقیده دارد پرونده به همراه سوابق موجود به دادگاه محترم انتظامی ارسال شود، در خصوص بینظمی قاضی مذكور از جهت تاخیر در ورود و تعجیل در خروج كه این هیات بازرسی مورخ 2/3/86 به استناد ماده 24 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات قضات تقاضای تعقیب انتظامی نامبرده را نموده است با عنایت به اینكه دادیار محترم جناب آقای اردلان در این خصوص و با موضوع واحد مورخ 15/11/1385 به منع تعقیب انتظامی «الف» اظهارنظر و مورخ 26/12/85 به بایگانی پرونده اظهارنظر نمودهاند و در واقع موضوع تاخیر در ورود و بینظمی اعتبار امر مختومه پیدا كرده لذا از نظریه سابق دائر بر تعقیب انتظامی قاضی مذكور عدول نموده و به بایگانی پرونده عقیده دارم. آنگاه اظهارنظر مجدد مورخ جناب آقای «م» معاون دادسرای انتظامی قضات 6/4/1386 حاكیست كه با تعقیب انتظامی آقای «م – الف» مبنی بر 1- عدم رعایت قوانین موضوعه در پرونده كلاسه 78/864/101 كه با وجود نیروی انتظامی در محل از ضابطان خاص یعنی نیروی مقاومت بسیج در امر تحقیق محلی استفاده نموده. 2- صدور دستور خلاف قانون، سه روز بازداشت شاكی انتظامی آقای «الف» مدیردفتر كل دادگستری … به لحاظ منصرف بودن موضوع از تبصره 2 ماده 188 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور كیفری و ایضا ارسال پرونده به دادگاه در اجرای ماده 24 قانون اصول تشكیلات دادگستری در رابطه با گزارش رئیس وقت دادگستری تاكستان مبنی بر غیبت مشارالیه در روزهای پنجشنبه به شرح مندرج در برگهای ارسالی حضور و غیاب ماهیانه و غیبت روزهای 28/5/1385 كه تقاضای مرخصی ایشان روز بعد از مراجعت به رویت رئیس وقت دادگستری … رسیده و مورد موافقت قرار نگرفته اعلام موافقت نموده است.
جناب آقای «خ» دادستان محترم انتظامی قضات در تاریخ 11/4/1386 با كلیه موارد بالا اعلام موافقت نموده و به موجب كیفرخواست شماره 158 – 13/4/86 به استناد ماده 20 نظامنامه تشخیص انواع تقصیرات قضات از دادگاه انتظامی پیشنهاد تعیین كیفر انتظامی را نموده است. كه پرونده امر پس از ارسال به دادگاه به شعبه دوم دادگاه عالی انتظامی ارجاع تحت كلاسه 86 – 172 در جریان رسیدگی قرار دارد. مفاد كیفرخواست به قاضی مشتكیعنه ابلاغ مشارالیه لایحه دفاعی شماره 1385/44 – 24/10/86 را تقدیم داشته كه مورد مطالعه واقع پیوست پرونده است.
اینك هیات شعبه دوم دادگاه عالی انتظامی قضات در تاریخ بالا تشكیل است. معاون محترم دادسرای انتظامی اظهار داشت: «اتخاذ تصمیم شایسته و قانونی مورد درخواست است…»
هیات دادگاه: با بررسی اوراق پرونده و مشورت به شرح آتی مبادرت به صدور رای مینماید:
رای دادگاه
اولا: در خصوص كیفرخواست شماره 158 – 13/4/86 دادسرای انتظامی قضات موضوع تخلف انتظامی آقای «م – الف» رئیس سابق شعبه 101 دادگاه عمومی تاكستان: الف – صدور دستور برخلاف قانون مبنی بر بازداشت آقای «م – الف» مدیردفتر كل دادگستری و نماینده حفاظت و اطلاعات دادگستری تاكستان، نظر به اینكه صرف گفتوگو بین قاضی مشتكیعنه و مدیر دفتر در راستای انجام وظیفه اداری بوده لذا مورد از مصادیق ماده 101 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1379 نمیباشد، بنا به مراتب تخلف قاضی موصوف از بابت فوق به نظر محرز و مسلم میباشد.
ب: مطابق بند دو ماده 15 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور كیفری مامورین نیروی بسیج سپاه پاسداران هم از ضابطین دادگستری میباشند و قانون همان وظایف و اختیارات و تكالیفی را برای آنان مقرر كرده است كه برای نیروی انتظامی مقرر داشته، لذا ارجاع موضوع انجام تحقیقات و اقدامات به آنان در موارد تشخیص قاضی تخلف از مقررات قانونی و تخلف انتظامی تلقی نمیشود. بنابراین در این بخش حكم برائت قاضی مشتكیعنه صادر و اعلام میگردد.
ثانیا: در خصوص تخلف قاضی موصوف مبنی بر غیبت روزهای پنجشنبه و 28/5/1385 كه تقاضای مرخصی روز اخیرالذكر مورد موافقت رئیس دادگستری قرار نگرفته نظر به اینكه از ناحیه قاضی مشتكیعنه عذر موجهی اعلام نگردیده تخلف محرز است. بنابراین دادگاه به استناد مواد 20 نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات و 24 لایحه اصلاح قسمتی از قانون اصول تشكیلات دادگستری قاضی موصوف را به كسر حقوق ماهیانه تا یك ثلث به مدت یك ماه صادر و اعلام میدارد. رای صادره و اعلام میدارد. ■
برگرفته از :نشریه قضاوت – شماره 59