(داستانهاي واقعي از پروندههاي قضايي)
یک شب که با پدرم دعوا کردم با ناراحتی به خیابان رفتم بیهدف پرسه میزدم و غرق افکارم بودم که پسری توجهم را جلب کرد. خیلی وقتها با کتکهای پدرم قهر میکردم و از خانه خارج میشدم. جواد به نظر پسر آرامی میآمد بعد از یکی دو بار رفت و آمد شماره تلفن همدیگر را گرفتیم. میخواستم او با پدرم طی قراری با هم آشنا شوند و بگویم که میخواهم زندگیام را با او ادامه دهم.
نام وی مینا است.
مینا تنها فرزند خانوادهاش بود ولی این خانه از هم پاشیده بود. او اکنون به جرم رابطه و سرقت در زندان به سر میبرد.
چند سال داری؟ 19 سال
چقدر درس خواندی؟ دیپلم دارم
متأهل هستی؟ نه، مجردم
سابقه هم داری؟ دو، سه تا
نحوه آشناییات با پسری که در این پرونده دستگیر شده چگونه بود؟
یک شب که با پدرم دعوا کردم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. غرق افکارم بودم که جواد توجهم را جلب کرد. خیلی وقتها با کتکهای پدرم قهر میکردم و از خانه خارج میشدم. به نظر پسر آرامی میآمد. بعد از یکی دوبار رفت و آمد شماره تلفن همدیگر را گرفتیم و مدتی تلفنی صحبت میکردیم. میخواستم او با پدرم آشنا شود و بگویم که میخواهم زندگیام را با او ادامه دهم. وقتی با مخالفت او روبرو شدم با جواد فرار کردم و مدتی در خانه مجردی او بودم.
خرج خودت را چگونه تأمین میکردی؟ خودم کار میکردم.
چه کاری؟ هر کاری که میتوانستم. مثلاً: دزدی، مواد فروشی، فساد
چه کسی تو را به این راهها کشانده بود؟ دوست پسرم جواد!
ابتدا نمیخواستم، فقط با خودش رابطه داشتم ولی بعد مجبور شدم. او آنها را به خانه میآورد و… تا پول و مواد بگیرد!!! اگر گول حرفهای فریبنده جواد را نمیخوردم و به او علاقمند نمیشدم گرفتار این راه شوم نمیشدم، اما زمانی فهمیدم قصد اصلی جواد چیست که به منجلاب کشیده شده بودم و حالا دیگر نه راه بازگشت دارم و نه قدرت مبارزه با آن.
معتاد هستی؟ بله. کراک مصرف میکنم.
این سوابق برای چیست؟
هر سه سابقه سرقتم مال امسال است. عید نوروز امسال بود که پنج سکه طلا از ماشین پسری برداشتم. چند بار همین طوری از ماشین و جیب پسرها دزدی کرده بودم. عموی آن پسر فهیمد که من برداشتهام، گویا مال او بود. بعد از من شکایت کرد. بار ديگر برای خوردن آب با دوستم وارد یک مغازه موبایل فروشی شدم. گوشی فروشنده روی میز بود و من یواشکی آن را برداشتم. سه روز بعد موبایل فروش بر حسب اتفاق ما را دید و به پلیس تحویل داد.
حرف دیگری نداری؟
من نمیخواستم این طوری زندگی کنم و دیگر چیزی از زندگیام نمیخواهم. چند بار خودکشی کردهام. من با آشنایی با جواد و فرار از منزل تمام پل های زندگیام را خراب و آیندهای تاریک و چهرهای ناخوشایند در اجتماع برای خود رقم زدم. (اقتباس از روزنامه جام جم، تپش)
تحليل داستان پروانهها در مرداب:
مینا؛ آنچه بر من گذشت:
با پدرم دعوا كردم.
با ناراحتي به خيابان رفتم.
بيهدف پرسه میزدم.
پسري توجهم را جلب كرد.
ميخواهم زندگيم را با اوادامه دهم. (انتخاب براي ازدواج)
با جواد فرار كردم.
در خانه مجردي او ساكن شدم. (گرفتار شدن در دام صياد)
به دزدي و مواد فروشي و فساد روي آوردم. (نتيجه اقدام غير عاقلانه)
سوال:
اگر شما جاي مينا بوديد چه كار ميكرديد؟
به نظر شما:
در زمان اختلاف با پدر و مادر چه روشي را ميتوان در پيش گرفت؟
تبعات تصميمات سريع و آني عمل كردن چيست؟
روش انتخاب براي ازدواج سالم کدام است؟
سوال:
پرسه زدن بيهدف مينا در خیابان و آشنایی با جواد و فرار از محیط امن خانه چه مشکلاتی را برای او به وجود آورد؟
فرار از خانه واکنشی است كه به منظور کاهش ناخوشایندیها، خلاصی از رفتارهاي آزار دهنده ديگران، دستیابی به خواستههای مورد نظر و عموماً آرزوهای دور و دراز انجام میگیرد. رفتاری است که در ابتدا به صورت یک اقدام ساده انجام میشود و سپس به ولگردی، تکدیگری، سرقت، خرید و فروش مواد مخدر، اعتیاد، فحشا، قتل و در نهایت خودکشی کشیده میشود. حال پاسخ را از زبان مينا بشنويد.
پاسخ:
مینا میگوید:
جواد، نه تنها با من ازدواج نکرد بلکه از من سوء استفاده جنسی و… مینمود و مرا مجبور میکرد برای تهیه مخارج خودم و جواد، به افرادی که به منزل میآورد تن فروشی نمایم یا به فروش مواد و سرقت دست بزنم.
داستان فوق يكي از هزاران هزار پروندهاي است كه با اين موضوع تشكيل شده است. آنجايي كه دختران چنين تصور ميكردند كه هيچگاه با مشكلاتي از جمله بارداري، فرزنداني كه سرپرست آنها معلوم نيست و بيماريهاي عفوني از جمله ايدز روبرو نميشوند، ولي آنان فراموش كرده بودند كه هيچ دامي از قبل اعلام وجود نميكند حتي اگر طرف مقابل شما خصوصیات جواد را دارا نباشد، بعد از مدتي با توجه به ابراز عشق و شيفتگي نسبت به شما اين احساس در وجودش شکل میگیرد، دختري كه به اين راحتي ارتباط برقرار ميكند براي زندگي با ثبات مناسب نيست و احتمال اين را ميدهد كه چه بسا به دور از چشم او با ديگران ارتباط داشته باشد و اعتماد به يكديگر كه پايه اوليه و اساسي يك زندگي مشترك است با اين سوء ظن از بين خواهد رفت. ارتباطات از اين دست ولو با هدف ازدواج، رفتن راهي بدون راهنمای با تجربه است.كردند كه هيچگاه با مشكلاتي از جمله بارداري، فرزنداني كه سرپرست آنها معلوم نيست و بيماريهاي عفوني از جمله ايدز روبرو نميشوند، ولي آنان فراموش كرده بودند كه هيچ دامي از قبل اعلام وجود نميكند حتي اگر طرف مقابل شما خصوصیات جواد را دارا نباشد، بعد از مدتي با توجه به ابراز عشق و شيفتگي نسبت به شما اين احساس در وجودش شکل میگیرد، دختري كه به اين راحتي ارتباط برقرار ميكند براي زندگي با ثبات مناسب نيست و احتمال اين را ميدهد كه چه بسا به دور از چشم او با ديگران ارتباط داشته باشد و اعتماد به يكديگر كه پايه اوليه و اساسي يك زندگي مشترك است با اين سوء ظن از بين خواهد رفت. ارتباطات از اين دست ولو با هدف ازدواج، رفتن راهي بدون راهنمای با تجربه است.
فکر کنید:
آیا با یکی دوبار رفت و آمد میتوان شخصیت افراد را شناخت و او را برای یک زندگی مشترک طولانی و پایدار انتخاب نمود؟
این افراد تا چه اندازه نسبت به زندگی مشترک احساس مسئولیت و تعهد دارند؟
زماني كه رابطه دلدادگي بين دختر و پسر ايجاد مي شود و مراوده پایه انتخاب صورت میگیرد، نقش عقل و تفكر جاي خود را به احساس مطلق ميدهد و در اين انتخاب احساس حاكم است نه عقل و زماني كه دختر و پسر در آتشي كه نام آن را عشق ميگذارند گرفتار ميشوند امكان شناخت واقعي خصوصيات يكديگر را نخواهند داشت و در نتيجه با يك انتخاب نادرست ولو اين كه به ازدواج هم منتهي شود خانه مشترک را بر ستون متزلزلی بنا میگذارند که نتیجه آن ویرانی زود هنگام و دوباره ميناي ديگر و جوادی ديگر است. مؤيد اين سخن را از زبان مینا بشنوید.
از زبان مینا بشنوید:
اگر گول حرفهای فریبنده جواد را نمیخوردم و به او علاقمند نبودم، گرفتار این راه شوم نمیشدم اما زمانی فهمیدم قصد اصلی جواد چیست که به منجلاب کشیده شده بودم و حالا دیگر نه راه بازگشت دارم و نه قدرت مبارزه با آن.
هشدار:
ازدواج از روی آشنایی خیابانی باعث میشود نکات منفی طرف مقابل نادیده گرفته شود.
به نظر شما درصد موفقیت ازدواجهایی که بر مبنای دوستی پسر و دختر ایجاد میشود چقدر است؟
بیشتر این ازدواجها با طلاق و شکست مواجه شده است، زیرا آنها تحت جاذبهای که در ابتدای دوستی ایجاد میشود چشم بر واقعیات میبندند و تنها بر اساس احساس آنی خود عمل میکنند. زمانی که این احساس فروکش کرد و حقایق خود را نشان داد انتظارات دو عاشق از هم شروع شده و کم کم اختلافات نمایان و به کشمکش و در بیشتر اوقات به جدایی میرسد.
آيا ميدانيد:
جواد برای سوء استفاده از مینا و کشاندن او به مفاسد مختلف از چه حربهای استفاده نمود؟
در همان ابتدای آشنایی، مینا را به مواد مخدر آلوده کرد تا با توجه به وابستگی مینا به مواد بتواند از او در مفاسد مختلف استفاده نماید.
یکی از دلایل افزایش روز افزون باندهای قاچاق و توزیع و فروش مواد مخدر، فحشا، دزدی و قاچاق اعضای بدن به خارج، فرار دختران و پسران از خانه است. با وجود پدیده فرار، مواد اولیه باندهای فحشا و قاچاق اعضای بدن بدون پرداخت هیچ هزینهای آماده است. آنان با وعده زندگی در خارج از کشور بدون هیچ زحمتی آنها را از کشور خارج میکنند و با فروش اعضای بدن آنان سود کلانی را به دست میآورند.کنند و با فروش اعضای بدن آنان سود کلانی را به دست میآورند.
به نظر شما:
مینا چه تصوری از فرار از خانه داشت؟
– مینا تصور میکرد بعد از فرار به شرایط واقعاً خوب دست مییابد اما این تصور، رویایی شد که فقط 24 ساعت طول کشید و او فجایعی را تجربه کرد که درک آن برایش بسیار سخت بود.
– مینا مورد تجاوز جواد قرار گرفت و خانهی جواد که او به عنوان محیط امن به آن پناه برده بود، مینا را به مفاسد مختلف از جمله روابط نامشروع با مردان، سرقت، فروش مواد جهت تهیه خرجی خود و جواد کشاند.
مینا واقعاً به دنبال یک زندگی خوب بود و میخواست محبت را تجربه کند یا استقلال و خود بودن را، اما در واقع به دنبال یک امید واهی رفت.
هشدار:
بر اساس آمار به دست آمده 98 درصد از دختران فراری به فساد کشیده میشوند.
وضعیت مینا پس از دستگیری و بازداشت:
·دستگیری به اتهام ولگردی و سرقت
· معاینات پزشکی قانونی
· تحویل به مقام قضایی
· تحویل به بهزیستی یا بازگشت همراه با سرافکندگی به خانواده
· در صورت اثبات جرم تحویل به زندان یا کانون اصلاح و تربیت
· در صورت محکومیت دارای سابقه کیفری شده و امکان اشتغال در مراکز دولتی و غیر دولتی وهمچنين يك ازدواج سالم را از دست میدهد.
امام صادق (ع) :
اذا فشا الزنا ظهرت الزلازل
هنگامی که زنا آشکار میشود زلزله و گرفتاریها افزایش مییابد. «بحارالانوار ج76 ص 21 »
با توجه به این حدیث تکان دهنده، روشن میشود علت این که در عصر تسخیر فضا و ارتباطها این قدر زلزله و سیل، تصادفات، تورم و گرفتاریها و غیره در زندگی بشر زیاد شده چیست؟ ضمن این که بیانگر آن است که تن دادن به این عمل بسیار قبیح، نه تنها فقر و تنگ دستی را از میان نمیبرد بلکه بر شدت آن میافزاید.
برگرفته از كتاب جوان و قانون (ويژه دختران)