هر شخصی ممکن است حین کار یا خارج از محل کار یا در زندگی روزمره، دچار حادثه یا بیماری شود که امکان کار کردن را به طور جزئی یا کلی از دست بدهد و به اصطلاح «از کار افتاده» شود. بر اساس اصل 29 قانون اساسی، دولت موظف است «برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری و از کار افتادگی و…» را برای «یکیک افراد کشور» تامین کند. اما سؤال اینجا است که حمایت از شخص از کار افتاده به چه صورتی خواهد بود؟
افراد مختلف به اعتبار اینکه در کارگاههای مشمول قانون کار مشغول فعالیت هستند یا مشمول قوانین استخدامی کشور هستند یا شغل آزاد دارند یا بیکارند، مشمول حمایتهای مختلفی از نظر از کار افتادگی میشوند. در واقع، نوع و سطح حمایت از افراد شاغلی که دچار از کار افتادگی میشوند، تفاوتهای زیادی با افرادی دارد که تحت پوشش بیمه نیستند یا بیکارند و از کار افتاده میشوند.
حمایت از افراد شاغل تحت پوشش تامین اجتماعی
حمایت مستمر از بیمهشدگانی که در معرض آسیبهای جسمی و مالی قرار میگیرند، یکی از کارکردهای مهم نظام بیمههای اجتماعی است. چنانچه بر اثر حادثه یا بیماری، قدرت فرد بیمهشده برای ادامه کار کاهش یابد و نتواند درآمد قبلی خود را کسب کند، سازمان تامین اجتماعی وی را تحت پوشش حمایتهایش قرار میدهد.
چنانچه بیمهشدهای در حین کار مشمول حادثه شده یا بر اثر کار به بیماری مبتلا و از کار افتاده شود، بدون توجه به سابقه پرداخت حق بیمه و نیز میزان حقوق دریافتی، تحت حمایت کامل قرار میگیرد و از حقوق وظیفه از کار افتادگی برخوردار میشود. اما اگر بیمه شدهای بر اثر حادثه خارج از کار یا بیماری عادی از کار افتاده شود، شیوه حمایت تامین اجتماعی از وی متفاوت خواهد بود. بر این اساس، ابتدا وضع فرد در کمیسیون پزشکی مطرح میشود و سپس بر اساس درصد از کار افتادگی و سابقه بیمه و نیز حق بیمه پرداختی فرد از کار افتاده، برای او حقوق وظیفه تعیین خواهد شد. پس از بررسی کمیسیون پزشکی، اگر درصد از کار افتادگی بیمهشده بین 10 تا 33 درصد باشد و او بر اثر حوادث ناشی از کار دچار آسیب شده باشد، استحقاق دریافت غرامت مقطوع نقص عضو را خواهد داشت.
اما اگر میزان کاهش توانایی انجام کار بیمهشده بر اساس نظر کمیسیون پزشکی بین 33 تا 66 درصد باشد، در صورتی که صدمه وارده به بیمهشده بر اثر حوادث ناشی از کار باشد «از کار افتاده جزئی» شناخته میشود. همچنین اگر طبق نظر کمیسیون پزشکی 66 درصد یا بیشتر از 66 درصد توان کاری خود را از دست داده باشد، چه این صدمه بر اثر حادثه ناشی از کار و چه بر اثر حوادث و بیماریهای عادی باشد، بیمهشده «از کار افتاده کلی» شناخته میشود. در از کار افتادگی جزئی، میزان مستمری فرد عبارت است از یکسیام حاصلضرب درصد از کارافتادگی در میزان سابقه حق بیمه پرداختی. اما در از کار افتادگی کلی، یکسیام میانگین حقوق سنوات حق بیمه پرداختی مبنای عمل خواهد بود، البته به شرطی که از حداقل حقوق دریافتی در آن سال کمتر نباشد.
حمایت از افراد شاغل تحت قوانین استخدام کشوری
در خصوص کارمندان دولت و نیز نهادهای عمومی و شهرداریها، شرایط تا حد زیادی همانند افراد تحت پوشش تامین اجتماعی است. به موجب ماده 80 قانون امور استخدامی کشوری، هرگاه مستخدم رسمی به علت حادثه ناشی از كار یا به سبب انجام وظیفه، علیل یا ناقص شود، به نحوی كه از كار كردن بازماند، وظیفه از كار افتادگی دریافت میکند. میزان وظیفه از کار افتادگی این دسته از افراد، برابر است با میزان آخرین حقوق و مزایای مستخدم كه مشمول كسور بازنشستگی است، البته با احتساب 2 گروه بالاتر. اما اگر کارمند دستگاه دولتی یا عمومی یا شهرداریها به واسطه حادثهای غیر از کار یا بیماری عادی از کار افتاده شود، این مبلغ برابر است با یکسیام معدل حقوق و مزایا (میانگین 2 سال آخر) ضرب در سنوات خدمت قابل قبول (حداكثر 30 سال).
حمایت از مشمولان طرح شهید رجایی
پس از انقلاب اسلامی، طرح حمایت از کشاورزان روستایی از کار افتاده به ابتکار شهید رجایی مطرح شد. این طرح بعدها به «طرح شهید رجایی» موسوم و به عنوان یکی از وظایف کمیته امداد امام خمینی(ره) تعریف شد. بر اساس این طرح، روستاییان با 4 شرط از حمایت دریافت مستمری از کار افتادگی برخوردار میشوند:
اول کشاورز بودن،
دوم زندگی در روستا،
سوم داشتن سن بالای 60 سال
و چهارم نداشتن بضاعت مالی.
افراد دارای این شرایط تحت پوشش حمایت از کار افتادگی طرح شهید رجایی قرار میگیرند. این طرح مختص روستاییان کشاورز است و دیگر افراد، به خصوص شهرنشینان را شامل نمیشود.
حمایت از بیکاران از کار افتاده
با تشریح شرایط 3 گروه گفتهشده، ممکن است یک فرد در جوانی یا میانسالی یا کهنسالی، به واسطه بیکاری یا پرداخت نکردن حق بیمه یا مشکلات دیگر، درآمد لازم را نداشته باشد و در چنین شرایطی بر اثر بیماری، کهنسالی یا حادثه از کارافتاده شود. اگرچه بر اساس قانون اساسی، تامین اجتماعی این افراد از نظر از کار افتادگی جزء وظایف ذاتی دولت قلمداد شده است، اما درخصوص این افراد در قانون به طور روشن و صریح مقررهای وجود ندارد و هر گروه از این افراد، ممکن است مشمول یکی از حمایتهای اجتماعی قرار گیرند.
هر فردی که تحت پوشش هیچ یک از بیمههای اجتماعی نباشد، از نظر درمانی و سلامت میتواند تحت پوشش بیمه سلامت ایرانیان قرار گیرد و از مزایای دفترچه بیمه درمانی این نهاد بهرهمند شود، اما حمایت از کار افتادگی و دریافت مستمری در صلاحیت این سازمان نیست و حسب مورد، به سازمان بهزیستی یا سازمان تامین اجتماعی ارجاع میشود به تفکیک دوره سنی، به این ترتیب قابل بررسی است:
دوره کودکی یا نوجوانی: در مورد فردی که در سن نوجوانی و قبل از اتمام دوران تحصیل و در حالی که تحت تکفل سرپرست خانوادهای است که تحت پوشش یکی از بیمههای اجتماعی قرار دارد، بیمه اجتماعی سرپرست، مکلف به حمایت از تامین اجتماعی و آینده فرد مذکور خواهد بود. چنانچه سرپرست خانواده تحت پوشش هیچ یک از بیمههای اجتماعی نباشد، بهزیستی هزینه نگهداری و درمان فرد را متقبل خواهد شد.
دوره جوانی و میانسالی: چنانچه فردی بیکار و بدون درآمد به واسطه حادثه یا بیماری، از کار افتاده کلی شود، اگر سرپرست خانوار باشد، میتواند مشمول یکی از حمایتهای کمیته امداد امام خمینی(ره) قرار گیرد. چنانچه از کار افتادگی ناشی از یک معلولیت جسمی یا حرکتی باشد، در این صورت، حمایت از معلولان در دستورکار بهزیستی خواهد بود.
دوره سالمندی: هر فرد بالای 60 سال که امکان کار کردن را از دست داده و درآمد مشخصی نیز نداشته باشد، میتواند با مراجعه به کمیته امداد امام خمینی(ره) تحت پوشش حمایتی این نهاد قرار گیرد و از مستمری مربوط به مددجویان این کمیته برخوردار شود.
شاهرخ صالحی کرهرودی