(داستانهاي واقعي از پروندههاي قضايي)
چندی قبل مردی به مأموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد اموال قیمتیاش از خانه به سرقت رفته است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، دریافتند سارق یک آشناست و قبلاً به این خانه رفت و آمد داشته است، چرا که قفلها بدون هیچ فشاری و با کلید باز شده و دزد مستقیم به سراغ محل نگهداری جواهرات رفته، هر چند مرد شاکی نتوانست مظنونی را معرفی کند اما مأموران تحقیقات خود را همچنان ادامه دادند، تا این که چند روز بعد، شادی دختر مرد شاکی به پلیس مراجعه کرد و گفت میداند سارق جواهرات کیست، این دختر گفت: مدتی قبل با پسر جوانی به نام فردین در چت روم آشنا شدم، ما هر شب از طریق اینترنت با هم چت میکردیم و در این مدت فردین به من ابراز علاقه میکرد و میگفت من همان دختری هستم که او به دنبالش بوده است و تمام مشخصات دختر مورد علاقهاش را دارم. ما چندین بار بیرون با هم قرار گذاشتیم و همدیگر را دیدیم، تا این که یک روز وقتی پدر و مادرم در خانه نبودند من فردین را به خانه دعوت کردم.
دختر جوان ادامه داد: فردین در این مدت توانسته بود اعتماد من را به خودش جلب کند و من تمام رازهایم را به او بگویم، روزی که فردین به خانه ما آمد یک راز بزرگ خانوادگی را به او گفتم، من به فردین گفتم که چون در خانه گاو صندوق نداریم پدرم پول و طلاها را در لوله بخاری میگذارد. فکر نمیکردم فردین از این مسأله سوء استفاده کند اما حالا به او ظنین هستم و به نظر من فردین به خانه ما دستبرد زده است.
وقتی مأموران آدرس محل زندگی فردین را به دست آوردند و او را بازداشت کردند او منکر سرقت شد. مأموران پلیس در بررسی سوابق این پسر جوان دریافتند وی مدتی قبل نیز دختر جوان یک پزشک را اغفال کرده و به خانهاش دستبرد زده و به همین خاطر هم مدتی را در زندان گذرانده است؛ بنابراین فردین را تحت بازجوییهای فنی – پلیسی قرار دادند.
فردین سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: وقتی شادی مرا به خانه دعوت کرد تصمیم گرفتم خانه را بررسی کنم و در صورت امکان مورد دستبرد قرار دهم. وقتی شادی به آشپزخانه رفت تا برایم شربت بیاورد من هم با خمیر مخصوصی که داشتم قالب کلید در ورودی را برداشتم. شادی در صحبتهایش گفت که پدرش پولها و طلاها را کجا مخفی میکند من هم سر فرصت و زمانی که کسی در خانه شادی نبود وارد خانه شدم و پولها و جواهرات را برداشتم. فردین حاضر نشد نشانی جواهرات را به پلیس بدهد و مدعی شد آنها را گم کرده است. فردین تا زمان پیدا شدن جواهرات بازداشت شد. پسر جوان همچنان مدعی بود که خبری از اموال مسروقه ندارد تا این که پس از چند روز، اعتراف کرد که اموال مسروقه در ماشینی جاسازی شده است. با حضور پلیس در محل و بررسی ماشین اموال مسروقه کشف شد. (اقتباس از روزنامه جام جم، تپش)
تحليل داستان از چت تا سرقت
سوال:
فردین از چه طریقی اعتماد شادی را جلب کرده بود؟
پاسخ:از زبان خودش بشنوید:
· فردین در این مدت به من ابراز علاقه میکرد.
« ابراز علاقه »
· میگفت من همان دختری هستم که او دنبالش بوده و تمام مشخصات دختر مورد علاقهاش را دارم.
« تعریف و تمجید »
سوال:
نتیجه این اظهار شیفتگی چیست؟
پاسخ:
· شادی میگوید: در این مدت او توانسته بود اعتماد مرا جلب کند و من تمام رازهایم را به او بگویم.
گاهی دختران این را بهانه میکنند که پسران حرفهای ما را بیشتر درک کرده و با ما راحتتر صحبت میکنند و در حل مشکلات بهتر ما را یاری میرسانند اما این واقعیت ندارد. برای یک دختر هیچ کس مهربانتر، نزدیکتر و دلسوزتر از مادر نخواهد بود. پسری که بخواهد شما را در حل مسائل راهنمایی کند باید به خصوصیات شما و اسرار زندگیتان بیشتر آشنا باشد و برای حصول این امر، رفت و آمدها و نزدیکی بیشتری لازم است که ممکن است تحت تأثیر وسوسه، نتایج غیرقابل جبرانی به همراه داشته باشد.
به نظر شما:
این اظهار علاقه، تعریف و تمجیدها برای فردین چقدر هزینه دارد؟
· تنها به اندازه وقتی که در اینترنت صرف میکند.
به نظر شما:
اعتماد به فردین برای شادی چقدر هزینه دارد؟
· افشای تمام رازهایش
· به خطر افتادن امنیت خانواده و اموال پدرش
· از دست رفتن آبروی خود و خانوادهاش
ارتباط از طریق اینترنت یک رابطه کاملاً سطحی است، چون طرف مقابل برای احراز هویت خود امکان دارد یکی از شیوههای زیر را انتخاب کند:های زیر را انتخاب کند:
1. فقط بخشهایی از هویت خود را آشکار کند.
2. هویتی تخیلی یا آرمانی از خود ارایه دهد.
3. با بیان یک اسم جعلی کاملاً ناشناس باقی بماند؛ زیرا با امکان پنهانسازی ظاهری فرد و هویت واقعیاش، مسئولیتی در قبال رفتارهای خود احساس نمیکند.
این افراد معمولاً با ارایه هویتهای ساختگی اقدام به انجام رفتارهایی میکنند که در دنیای واقعی از انجام آنها خودداری مینماید و هیچگونه ترس از پاسخگویی در قبال رفتارهای خود با دیگران ندارند. به راحتی به آزار دیگران به واسطه انگیزههای عاشقانه یا جنسی میپردازند و حتی ممکن است با این ابزار ارتباطی به دنبال آزار آنها برآیند که بر اساس تحقیقات صورت گرفته از ویژگیهای اینگونه آزارها میتوان به مرد بودن اکثر آزار دهندگان و زن بودن اکثر قربانیان اشاره کرد.
در ماجرای بین شادی و فردین این ارتباط سطحی کاملاً به چشم میخورد؛ از یک طرف شادی با قرار گرفتن در فضایی که وجود یک جنس مخالف را احساس میکند و از طرف دیگر ابراز علاقه و شیفتگیهای بیحد و حصر فردین نسبت به او، شادی در میدان مغناطیسی قرار میگیرد که کاملاً جذب فردین شده و بدون توجه به این که هیچگونه اطلاعات صحیحی از شخصیت فردین ندارد و حتی از نظر ظاهری هم او را ندیده است و نمیداند او با چه انگیزهای به دختری که ندیده و نمیشناسد اینگونه اظهار علاقه میکند و او را مورد تعریف و تمجید قرار میدهد، یک رابطه مبتنی بر اعتماد یک طرفه را شکل میدهد.
هشدار:
نوجوانانی که از اینترنت استفاده میکنند ممکن است در تلههای چت روم که افراد غریبه برای آنها تدارک دیدهاند گرفتار شوند. این افراد مخاطب خود را ترغیب به ملاقات با آنها میکنند تا با کسب اطلاعات شخصی آنان، سرقت هویت انجام دهند، اینگونه افراد متوجه نیستند که چه اطلاعات مهمی را در اختیار طرف مقابل قرار میدهند.
آیا میتوانید اشتباهات شادی را لیست کنید؟
1. صرف وقت در اینترنت بدون هدف منطقی
2. دادن اطلاعات شخصی و اسرار خانوادگی به فرد کاملاً ناشناس
3. ایجاد زمینه برای ابراز علاقه و شیفتگی از ناحیه فردین
4. تحت تأثیر قرار گرفتن نسبت به تعریف و تمجیدهای ساختگی فردین
(قرار گرفتن دو جنس مخالف در فضایی که آکنده از تحریک جنسی است ولو در فضای مجازی (اینترنت) صورت گیرد از نظر شرعی حرام است و یکی از دلائل این حرمت تبعاتی است که اینگونه روابط دارد.)
5. اعتماد به فردی ناشناخته و دعوت وی به خانه و ادامه ارتباط غیر شرعی و حرام تحت تأثیر دلباختگی.
برگرفته از كتاب جوان و قانون (ويژه دختران)