سایت حقوقی راه مقصود

تشريفات ابلاغ قضایی

مردم براي رساندن پيام‌هاي‌ خود به يكديگر، از اينترنت، تلفن همراه و پست و از این دست امکانات استفاده مي‌كنند، اما برای انجام کارهای قضایی و اطلاع طرف مقابل از آن، برگه‌هاي قضايي مورد استفاده قرار می‌گیرند و با تشريفات و شرايط به خصوصی به دست مخاطب آن مي‌رسد.

مراحل ابلاغ
بعد از اينكه دعوايي در دادگستري مطرح شد، اولين دستور قضايي كه در مورد آن صادر مي‌شود، ابلاغ است. مدير دفتر دادگاه بعد از صدور دستور ابلاغ يك نسخه از دادخواست و ضمايم آن را در پرونده بايگاني مي‌كند و نسخه ديگر به انضمام ساير اوراق براي ابلاغ و تسليم به خوانده ارسال مي‌‌شود. از اينجاست كه وظيفه مأمور ابلاغ آغاز مي‌شود. او دو روز وقت دارد كه اوراق را به مخاطب آن يعني خوانده برساند و در برگ ديگري كه در اختيار دارد، رسيد بگيرد. البته ممكن است مخاطب ابلاغ از گرفتن آن به هر دليلي خودداري كند؛ چنین مخاطبانی باید بدانند که خودداري از گرفتن برگه ابلاغ مانع از ابلاغ نمي‌شود و مأمور ابلاغ در چنين شرايطي امتناع او را در برگ اخطاريه قيد می‌کند و اوراق را به دفتر دادگاه برمي‌گرداند. نشانی که در برگه نوشته شده است، محل سكونت مخاطب ابلاغ يا محل كار اوست. همچنین براي ابلاغ به كاركنان دولت و شركت‌ها هم شرايط خاصي وجود دارد؛ به اين ترتيب كه اوراق نزد ریيس كارمند يا به كارگزيني قسمتي كه مخاطب ابلاغ در آن مشغول است، فرستاده مي‌شود. در خصوص بانوان گردش کار به این صورت است که در صورتي كه در منزل شوهر خود سكونت داشته باشند، ابلاغ همان محل صورت می‌گیرد؛ اما اگر وی در محلي غير از منزل شوهر سكونت داشته باشد، در محل كار و سكونت زن ابلاغ به صورت می‌گیرد. یادتان باشد که این ترتيب انجام ابلاغ براي حمايت از بانوان است؛ چون ممكن است زوج در دعواي خود عليه شوهر براي تضييع حقوق وي دادخواست را به نشانی منزل خود بفرستد در حالي كه زن در محل ديگري سكونت دارد. البته فراموش نکنید كه ابلاغ در وقت اداري لازم نيست، صورت گیرد و در خارج از وقت اداری و حتی در شب نیز مي‌توان ابلاغ را به مخاطب آن تحویل داد.

مأموران ابلاغ
ابلاغ توسط مأمور پست يا كارمند دادگاه انجام نمي‌شود؛ بلكه ابلاغ بايد توسط مأموران ابلاغ انجام شود. منظور از مأمور ابلاغ كسي است كه قانون وي را جزو ضابطان دادگستري قرار داده است و يكي از تكاليف آنها ابلاغ اوراق قضايي است. در دادگستری‎ها مأموران ابلاغ زیر نظر واحد ابلاغ انجام وظیفه می‎کنند. حوزه عمل هر یک از مأموران ابلاغ مشخص است. در شهرهای کوچک که فاقد واحد ابلاغ است، مأموران ابلاغ زیر نظر مدیر دفتر دادگاه امر ابلاغ را پیگیری می‌کنند.

ابلاغ قانوني و واقعي
ابلاغ دو نوع است: ابلاغ واقعي و قانوني. اهميت تعيين نوع ابلاغ در قابليت اعتراض به راي است. به طور كلي ضابطه اين است كه هر وقت ابلاغيه مستقیماً به دست مخاطب آن برسد، ابلاغ واقعي است و در غیر این صورت قانونی است.
ابلاغ واقعی: منظور از ابلاغ واقعي اين است كه مأمور ابلاغ برگه‎ قضایی را ظرف دو روز به شخص مخاطب ابلاغ كند و در نسخه ديگر رسید بگيرد؛ اما هر وقت كه مأمور ابلاغ، اوراق را در غیر محل اقامت قانونی به مخاطب ابلاغ کند، او می‎تواند از گرفتن آن اوراق خودداری كند و از مأمور بخواهد آن را در محل اقامت قانونی به وی ابلاغ كند.
ابلاغ قانونی: ابلاغ قانونی ابلاغی است که اوراق قضایی یا دادخواست به خود شخص مخاطب ابلاغ نشود. به دلیل اینکه قانون چنین ابلاغی را معتبر دانسته است؛ این‎گونه ابلاغ را ابلاغ قانونی می‎نامند. (ماده 68 قانون آیین دادرسی مدنی) هرگاه مأمور ابلاغ نتواند اوراق قضایی را به شخصِ مخاطب برساند و ابلاغیه را به بستگان یا خادم مخاطب بدهد یا از طریق نشر آگهی، مراتب را اعلام کند؛ چنین ابلاغی، قانونی محسوب می‎شود.

انواع ابلاغ قانونی
در شرايطي ابلاغ اوراق قضايي، قانوني خواهد بود. با نگاهي به قانون آيين دادرسي مدني این موارد مشمول ابلاغ قانونی مي‌شود:
ابلاغ به بستگان: ابلاغ ممکن است به بستگان یا خادمِ مخاطب صورت گیرد به اين شرط كه سن و وضعیت ظاهری او برای تشخیص اهمیت اوراق ابلاغیه کافی باشد.
ابلاغ به محل سابق: در صورتی که مأمور ابلاغ اوراق ابلاغیه را به مخاطب یا سایر اشخاص مقرر در ماده 69 و 76 ابلاغ كند یا احراز كند که شخص در نشانی تعیین‎شده اقامت دارد و اوراق را برابر ماده 70 قانون آيين دادرسي مدني ابلاغ كند؛ برای مخاطب سابقه‎ ابلاغ به وجود می‎آید. با ایجاد سابقه ابلاغ، اوراق همواره به همان محل ابلاغ می‎شود، مگر اینکه مخاطب نشانی جدیدی را به دفتر دادگاه اعلام كند که در این صورت اوراق به نشانی جدید ابلاغ می‎شود.
ابلاغ به مقیم خارج از کشور: ممكن است طرف دعوا در ايران نباشد در اين صورت ابلاغ دادخواست به وسیله‎ مأموران سیاسی یا کنسولی ایران در کشور محل اقامت خوانده صورت می‌گیرد و پس از ابلاغ، مراتب را از طریق وزارت امور خارجه به دادگاه اطلاع می‎دهند. البته ممكن است خوانده در كشوري سكونت داشته باشد كه به دلیل قطع روابط سياسي مأموران سياسي و كنسولي در آن حضور نداشته باشند؛ در اين صورت وزارت امور خارجه به نحوي كه مقتضي بداند ابلاغ را انجام خواهد داد. البته ترديدي نيست که اگر خوانده‎ مقیم در خارج از کشور، خودش اوراق ابلاغیه را دریافت كند، مانند ابلاغ به خوانده‎ داخل کشور از موارد ابلاغ واقعی خواهد بود.
خوانده‎ مجهول‎المکان: ناآگاهي از محل اقامت خوانده دعوا يك موضوع رايج محسوب مي‌شود. در چنين شرايطي چگونه بايد اطلاعات مربوط به دعوا به اطلاع مخاطب برسد؟ در چنين شرايطي خواهان می‎تواند مجهول‎المکان بودن خوانده را به دفتر دادگاه اعلام كند؛ در اين صورت دادخواست از طریق نشر آگهی به خوانده ابلاغ مي‌شود. ابلاغ از طریق روزنامه نیز به این ترتیب است که مفاد دادخواست یا هر برگ دیگری به دستور دادگاه یک نوبت در روزنامه‌ای کثیرالانتشار به هزینه‎ خواهان آگهی می‎شود. استثنای قاعده‎ فوق در حالت تعیین اقامتگاه قراردادی است. در رابطه با اقامتگاه قراردادی ماده 1010 قانون مدنی مقرر می‎دارد: «اگر ضمن معامله يا قراردادي برای طرفين معامله يا يكي از آنها براي اجراي تعهدات حاصله از آن معامله، محلي غير از اقامتگاه حقيقي خود انتخاب شده است اقامتگاه او محسوب خواهد شد و هم‎چنين است در صورتي كه براي ابلاغ اوراق دعوي و احضار و اخطار محلي را غير از اقامتگاه حقيقي خود معين كند.»
ابلاغ به خواندگان متعدد و غیر محصور: در دعاوی راجع به اهالی محل معین اعم از ده، شهر یا بخشی از شهر که تعداد آنان غیر محصور است، به جای ابلاغ اوراق دعوا به هر يك از خواندگان؛ یک نسخه از دادخواست و پیوست‎های آن به شخص یا اشخاصی که خواهان آنان را معارض خود می‎داند، ابلاغ می‎شود و مفاد دادخواست و پیوست‎های آن و نیز وقت دادرسی در یکی از روزنامه‎های کثیرالانتشار به هزینه خواهان آگهی خواهد شد. وقت دادرسی باید طوری تعیین شود که تاریخ انتشار آگهی تا روز محاکمه کمتر از یک ماه نباشد. ممكن است اين سوال به وجود آيد كه چه زماني خواندگان دعواي ما غیرمحصور محسوب مي‌شوند؟ تنها ملاكي كه براي محصور و غیر محصور بودن خواندگان مي‌توانيم در اختيار شما قرار بدهيم عرف است.
ابلاغ به اداره‎های دولتی: در دعاوی راجع به اداره‎های دولتی سازمان‎های وابسته به دولت، مؤسسات مأمور به خدمات عمومی شهرداری‎ها و مؤسساتی که تمام یا بخشی از سرمایه‎ آنها متعلق به دولت است، اوراق اخطاریه و ضمایم آن به ریيس دفتر مرجع مخاطب یا قائم‎مقام او ابلاغ و در نسخه‎ اول رسید اخذ می‎شود.
ابلاغ به سایر اشخاص حقوقی: در مورد سایر اشخاص حقوقی، اوراق به مدیر، قائم‎مقام، دارنده‎ حق امضا و در صورت نبود امکان به مسئول دفتر با رعایت مواد 68، 69 و 72 قانون آيين دادرسي مدني ابلاغ می‎شود. چنانچه مدیر، قائم‎مقام یا دارنده حق امضا از گرفتن اوراق خودداری كنند، مأمور ابلاغ خودداری آنها را در برگ اخطاریه گزارش می‌کند و برمی‎گرداند. هم‎چنین در صورتی که به علت نبود امکان ابلاغ اوراق به مدیر، قائم‎مقام یا دارنده حق امضا، برگ‎ها به مسئول دفتر ابلاغ شود، ابلاغ قانونی خواهد بود و چنانچه آنان نیز از گرفتن اوراق خودداری كنند مراتب در نسخ اخطاریه نوشته و نسخه دوم آن در محل الصاق می‎شود.
ابلاغ در دعاوی مربوط به ورشکسته: در دعاوی مربوط به ورشکسته، دادخواست و ضمایم آن به اداره تصفیه‎ امور ورشکستگی یا مدیر تصفیه ابلاغ خواهد شد.
ابلاغ به شرکت‎های منحل‌شده: در دعاوی مربوط به شرکت‎های منحل‌شده که دارای مدیر تصفیه نباشد، اوراق اخطاریه به آخرین مدیر قبل از انحلال شرکت، در آخرین محلی که به اداره‎ ثبت شرکت‎ها معرفی شده است، ابلاغ خواهد شد.
ابلاغ به زندانی: در صورت زندانی شدن یا در بازداشت بودن ابلاغ شونده، اوراق به وسیله اداره‎ زندان به نامبرده ابلاغ می‎شود.
بنابراين ابلاغ ممكن است به دو صورت قانوني و واقعي باشد. اگر ابلاغ واقعي شود رايي كه در دادرسي صادر مي‌شود حضوري خواهد بود. اين راي در صورتي كه شرايط تجديدنظرخواهي را داشته باشد، قابل اعتراض شمرده خواهد شد؛ اما اگر ابلاغ بنا به روش‌هايي كه گفته شد قانوني باشد و به دنبال آن خوانده در دادگاه حاضر نشود و لايحه هم نفرستد؛ در اين صورت راي غيابي خواهد بود و خوانده خواهد توانست علاوه بر تجديدنظرخواهي از طريق واخواهي به اين راي اعتراض كند. برخلاف تجديدنظرخواهي كه در دادگاه تجديدنظر انجام مي‌شود، واخواهي بايد در همان دادگاهي صورت ‌گیرد كه راي غيابي را صادر كرده است.

منبع : سازمان قضائی نیروهای مسلح

0 0 رای ها
امتیاز دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

You may also like these

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x