سایت حقوقی راه مقصود

نقش ژنتیک در بزهکاری افراد

محمد مرادی امام قیسی (کارشناس، اداره کل زندان های استان چهارمحال و بختیاری)
ثریا قاسمی (دانشجوی دکتری ژنتیک پزشکی)
چکیده
رفتار مجرمانه دلایل مختلفی دارد. مطالعات محققین در نقاط مختلف جهان نشان می دهد که علاوه بر دلایل اجتماعی_اقتصادی، عوامل ارثی نیزتا اندازه ای، می تواند در تصمیم و اراده افراد در ارتکاب به جرم دارای نقش باشد. انجام مطالعات جهت دست یابی به نقش ژنتیک در این زمینه، از طریق بررسی خانواده ها و تاریخچه آن ها، دوقلوها و مطالعات فرزند خوانده ها امکان پذیر است. نتایج بیشتر این مطالعات، به دلیل وجود ارتباطات متقابل ژنتیک و محیط و از طرفی تنوع در آن ها، عملا بخوبی قابل تائید نیست. با انجام مطالعات سیتوژنتیکی، مشخص شد ارتباط مستقیمی بین رفتار بزهکارانه و مردان مبتلا به سندروم XYY وجود دارد.
کلمات کلیدی: ژنتیک، بزهکاری، خانواده، سندروم XYY

مقدمه
بدن انسان بالغ بر صد تریلیون سلول دارد که در تک تک آن ها، نسخه های مشابهی شامل اطلاعات ژنتیکی (ژن ها) وجود دارد. افراد از نظر ژن های خود منحصر بفرد هستند. بنابراین، ژن های هیچ دو فردی شبیه هم نیست. ژن ها، ویژگی های افراد را شکل می دهند
جنایت و جنایتکاری، بلایای اجتماع بشری هستند. رفتار بزهکارانه ، نتیجه مجموعه ای از اثرات متقابل عوامل اجتماعی و زیست شناختی است. عوامل اجتماعی بازتابی از منابع محیطی تاثیرگذار، همچون وضعیت اجتماعی اقتصادی می باشد. ژنتیک نیز مهم ترین عامل زیست شناختی شناخته شده است. عوامل ژنتیکی، به ارث می رسند در صورتی که عوامل اجتماعی اینگونه نیستند. در سال های اخیر مطالعات فراوانی در زمینه نقش ژنتیک در بزهکاری افراد انجام شده است. بررسی نقش ژنتیک در ارتکاب به جرم، در حیطه علم ژنتیک رفتاری است.

تئوری های زیست شناختی جرم
آیا ژنی برای جرم وجود دارد؟ هیچ ژنی برای جرم، شناخته نشده است. در ژنتیک رفتاری نوین، هر بررسی ای جهت یافتن ارتباط رفتار مجرمانه با وراثت و ژنتیک از این استدلال پیروی می کند که، سیستم عصبی اندام تعیین کننده رفتار انسان است. اینکه چگونه بیاموزیم و رفتار کنیم را سیستم عصبی کنترل می کند. از آنجایی که نحوه شکل گیری و عملکرد سیستم عصبی به توارث ژنتیکی وابسته است، بنابراین، ممکن است، برخی رفتارها ناشی از عملکرد تعدادی ژن، باشد. در این زمینه فرضیه های مختلفی وجود دارد: 1) هر رفتار ویژه ای، ممکن است از بیان ژن های مختلفی ( چندژنی ) متاثر شده باشد. 2) ژن ها در ارتباط متقابل با محیط هستند. پتانسیل های رفتاری مختلف با تحریک عاملی مناسب، واقعیت خواهد یافت. 3) دلیلی برای اثبات این که جرم، معلول یک توارث ژنتیکی معیوب است، وجود ندارد. به عبارت دیگر، ژن ها عامل جرم نیستند اما تحت تاثیرات محیطی، ممکن است برخی رفتارهای جرم آمیز را افزایش دهند.
Hollin در سال 1992، دو سوال در این زمینه مطرح کرد: 1) آیا مدرکی برای تاثیر ژنتیک بر رفتار مجرمانه وجود دارد؟ 2) اگر چنین تاثیری وجود دارد، چگونه عمل می کند و چه نقشی دارد؟
سوال اول با استفاده از ابزارهای تحقیق ژنتیک در روان شناسی (مطالعات تاریخچه خانوادگی، دو قلوها و فرزند پذیری) بررسی می شود. در مطالعات تاریخچه خانوادگی، هدف بررسی رفتار مجرمانه در خانواده ها است. Obsorne و West در سال 1982، با مقایسه پسران مجرم و پدران غیر مجرم، دریافتند 13 در صد پسران پدران غیر مجرم، در مقابل 40 درصد پسران پدران مجرم، محکومیت قضایی دارند. واضح است که می توان در نگاه اول نقش ژنتیک را در این زمینه با اهمیت دانست. در مقابل می توان در نظر گرفت همان طور که فقر برای هر دوی پدر و پسر، عامل محیطی مشترکی می باشد، آموختن رفتار مجرمانه در خانواده، با فرضیه سوم سازگار است. به عبارت دیگر، عامل محیطی مشترک، باعث رفتاری مشابه می شود. در صورت پذیرفتن یا رد هر کدام، سوالات بی پاسخ بسیاری وجود خواهد داشت.
در مطالعه دو قلوها، شباهت دو قلوهای یک تخمکی (MZ) و دوتخمکی (DZ) از منظر رفتارهای ویژه، بررسی شده است. مطالعات نشان دهنده ارتباط بالاتری برای جنایتکاری در دوقلوهای یک تخمکی است که می تواند نشان دهنده نقش ژنتیک در این رفتار باشد. مطالعه ای دیگر نیز نشان داد که نرخ همراهی با رفتار مشابه بزهکارانه، در دوقلوهای یک تخمکی ها 35 درصد و در دوتخمکی ها، 13 درصد است. اما از آنجا که درصد این همراهی خیلی بالا نیست، می توان نتیجه گرفت که اگر ژنی در این زمینه نقش داشته باشد، اثر آن بسیار اندک است. اما بدلیل کافی نبودن بررسی ها و تعداد دوقلوهای مورد مطالعه، از طرفی جهت تعیین دقیق دو قلوهای یک و دو تخمکی مطالعات همچنان ادامه دارد.
از طرفی، ممکن است دوقلوهای دوتخمکی، یک دختر و یک پسر باشند، در این صورت، چنین بررسی ای مستقل از عامل جنسیت نیست.
در مطالعات فرزند خواندگی، مشخص شده است، این فرزندان شباهت بیشتری را با والدین بیولوژیک خود نشان می دهند. هرچند آمار ها میزان آن را به طور کامل تائید نمی کنند.
بنابراین مطالعات مختلف، نقش ژنتیک را در زمینه رفتار بزهکارانه رد نمی کنند، ولی هیچکدام نیز مدرکی جهت پذیرش نقش این عامل به تنهایی، ارائه نکرده اند.

ناهنجاریهای شناخته شده ی ژنتیکی مرتبط با رفتارهای بزهکارانه
جنسیت توسط الگوی کروموزومی XX (زن) و XY (مرد) شکل می گیرد. کروموزوم Y، در ایجاد جنسیت مذکر نقش دارد. وجود یک کروموزوم Y اضافه، XYY، باعث ایجاد ویژگی خاصی تحت عنوان “ابر مرد” می گردد. افراد XYY، علاوه بر مشکلاتی که در یادگیری و IQ دارند، نسبت به مردان طبیعی رفتارهای مجرمانه و خشونت آمیز بیشتری از خود نشان می دهند. وجود این افراد در بیمارستان های روانی و زندا نها، گزارش شده است. در سالهای 1960 و 1970 نشان داده شد، مردانی که یک کروموزوم Y اضافه داشتند و سندروم XYY نامیده میشوند، در معرض خطر بالاتری برای ارتکاب به خشونت دارند. ادعا نودن در مورد نقش ژنتیک در ارتکاب به جرم، احتیاج بیشتری به مطالعات و یافته های دقیق دارد.
محققین در قرن های نوزدهم و بیستم، نشان دادند که هوش پائین می تواند مسئول برخی از اعمال جنائی باشد. از طرفی برخی مشکلات مربوط به هوش، منشا ژنتیکی دارد. بر اساس گزارشی که در سال 1993 در مجله science منتشر شد، خانواده ای هلندی توصیف شدند که چندین نفر از مردان آن ها، به سندرومی که شامل عقب ماندگی ذهنی و رفتارهای غیر طبیعی بود، مبتلا بودند. این افراد فاقد آنزیم مونوآمین اکسیداز A بودند که بسیاری از نوروترانسمیترهای کلیدی مغز را تجزیه می کند. بررسی های ژنتیکی نشان داد، مردان مبتلا، جهشی در کروموزوم X در ژن کد کننده MAOA دارا هستند.

بحث و نتیجه گیری
استفاده از ژنتیک در علوم قضایی روبه افزایش است. علاوه بر اینکه با استفاده از بررسی اطلاعات ژنتیکی و DNA افراد، توسط روش ها و ابزارهایی مدرن، می توان مجرمین واقعی را شناسایی نمود، تحقیقاتی ژنتیکی در سراسر جهان در حال انجام هستند تا علت وقوع جرم را از لحاظ بیولوژیکی ریشه یابی کنند. به عبارت دیگر با ستفاده از ژنتیک رفتاری بررسی می شود که چه افرادی از نظر ژنتیکی، بیشتر در معرض مرتکب شدن به جرم های مختلف هستند و به طور کلی ژنتیک در رفتار خشونت آمیز این افراد چه نقشی دارد.
هرچند ارتکاب به جرم، دلایل مختلفی دارد و بررسی عامل ژنتیک یا محیط به تنهایی امکان پذیر نیست، در این مقاله آموزشی سعی شد، بصورت بسیار ساده، نقش ژنتیک به عنوان زمینه ارتکاب به جرم، بررسی شود.

منابع :

Behavioral genetics and the punishment of crime. Paul S A. 2005, Psychiatric Services.

Biological theories of offending. Aidan Sammons. Psychlotron.org.uk.Criminological psychology.

Cytogenetic study in criminals (Murderers): Role of XYY chromosome in Criminality. Gosavi S R, Gajbe U L, et al. 2009, Journal of Clinical and Diagnostic Research.

Heredity and crime: bad genes or bad research? D Walters and T W White.1989, Criminology.

0 0 رای ها
امتیاز دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

You may also like these

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x