سایت حقوقی راه مقصود

گزارش: «پرونده یک قتل»

گزارش مختصری از نشست هفتم فراتر از محکمه

اختصاصی تبصره: سه شنبه هجدهم آذرماه نود و سه، هفتمین نشست از سلسله نشست های نقد و بررسی علمی آراء قضایی «فراتر از محکمه» با عنوان «پرونده یک قتل؛ از شروع جرم تا اجرای حکم» به همت کانون جنبش نرم افزاری و همکاری پژوهشگاه قوه قضاییه، در تالار شیخ انصاری (ره) دانشکده حقوق دانشگاه تهران برگزار شد. پرونده موضوع این جلسه یکی از جنجالی ترین پرونده های قتل سال های اخیر بوده است، که در حدود یک سال گذشته، حجم وسیعی از توجه عموم مردم را در پی داشت. متهم این پرونده، یک ماه پیش از برگزاری این جلسه در راستای اجرای حکم قصاص، اعدام شد. جلسه از دو بخش مجزا، و با محوریت اساتید مختلف تشکیل شد. در بخش اول پرونده از دیدگاه فراحقوقی، مورد بررسی اساتید گرامی، آقای دکتر هادی وحید (عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی)، آقای دکتر علی صابری تولایی (مدرس دانشگاه و پژوهشگر فلسفه حقوق) و آقای دکتر مجید متین راسخ (عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد و مستشار شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران) قرار گرفت. بخش دوم جلسه که بیش از سه ساعت به طول انجامید، با حضور آقای دکتر جعفر کوشا (عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی)، آقای دکتر عباس شیری (عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران)، آقای حسن تردست (رئیس اسبق شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران) و آقای دکتر مجید متین راسخ (مستشار دادگاه کیفری استان تهران) به بحث و بررسی فنی و حقوقی پرونده اختصاص یافت. این نشست که با استقبال کم نظیر دانشجویان مواجه شد، در مجموع بیش از پنج ساعت به طول انجامید. طی نخستین ساعت آغاز این جلسه تالار شیخ انصاری تکمیل و بسیاری از علاقمندان، محبور به ایستادن در انتهای سالن یا نشستن بر روی زمین شدند.

بخش نخست جلسه: بررسی فراحقوقی
در ابتدای بخش فراحقوقی، آقای دکتر وحید، موضوعات ذیل را به عنوان محور سخنان خود عنوان کردند:
۱- ابعاد حقوق شخصیت مربوط به بزه دیده و متهم، با تاکید بر حق گمنامی
۲- رابطه و نسبت امنیت قضایی و اعتماد عمومی
۳- تاثیر رسانه و افکار عمومی بر استدلال قاضی و سلامت رأی (دادرسی منصفانه)
۴- تفاوت استراتژی قضا و استراتژی دفاع
ایشان در ادامه به توضیح دو مورد نخست پرداخته و اظهار داشتند که در این پرونده بر خلاف اصالت حق برخورداری از حریم خصوصی و استثنائی بودن موارد ورود به حریم افراد، بیش از حد ضرورت، حریم افراد نقض شده است.
سپس آقای دکتر صابری تولایی، پیچیده دانستن این پرونده را اغراق رسانه ها دانسته و حواشی پرونده، با محوریت موضوع گذشت از قصاص را بخش مهم آن عنوان کردند. و سپس به تحلیل فرآیند عدم گذشت اولیاء دم از قصاص پرداختند.
این پژوهشگر حوزه فلسفه حقوق، در تحلیل خود اظهار داشت، در پرونده های بسیاری، قشونی از سنت با محوریت اعتقادات و تلقیات مذهبی، مساله را حل کرده است اما در اینجا، مدرنیته و اجزاء آن با ورود در این پرونده، آن را از یک مساله به بحران تبدیل نمود.
سپس آقای دکتر متین راسخ، پس از بیان توضیحی در خصوص اینکه چرا موضوع این پرونده رسانه ای شد؟ و آیا دستگاه قضایی تحت تاثیر این جو رسانه ای، مرعوب شد یا خیر؟ به نقش اساسی یکی از وکلای پرونده (آقای مصطفایی) در رسانه ای شدن آن و همچنین عدم گذشت اولیاء دم، اشاره کردند.
در ادامه این بخش، دکتر وحید در ادامه مباحثی که در ابتدای جلسه عنوان کرده بودند، به توضیح درباره «تفاوت استراتژی قضا و استراتژی دفاع» پرداختند. ایشان پس از انتقاد از عدم وجود فرهنگ ارتباط میان وکیل و قاضی در نظام دادرسی کشور، با ذکر مثال هایی از نظام قضایی فرانسه، بر لزوم وجود تضارب آراء بین قضات و وکلا تاکید و جهت تبیین بهتر ارتباط میان وکلا و قضات در نظام قضایی فرانسه، جمله ای نمادین را در این باره ذکر نمودند: «تصمیمات مهم دادگستری در کافه تریا پشت کاخ دادگستری گرفته می شود». این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، مواجهه وکیل و قاضی در نظام دادرسی ایران را، به دوئل تشبیه کرده و اظهار داشت متاسفانه اصحاب دعوی در میان این رقابت ها، دچار نوعی احساس نا امنی می شوند.
سپس دکتر صابری، بخش دوم تحلیل خود را با بررسی مؤلفه های جهان مدرن در پرونده موضوع بحث پی گرفتند. ایشان موتور محرکه جهان مدرن در این پرونده را آموزه و نهاد حقوق بشر دانستند و سپس از دیگر اجزاء جهان مدرن به ترتیب اهمیت نام برده و به توضیح پرداختند. این پژوهشگر حوزه فلسفه حقوق، ورود آموزه حقوق بشر را عامل تغییر تلقیات عنوان کرده و اظهار داشتند، با تغییر تلقیات، پارادایم و شعار «از قصاص بگذر هر چند این حق توست» به شعارهایی مانند: «قصاص انتقام جویی است و خشونت!» و «خون را با خون نشویید» و «این دختر را نکشید» تبدیل می گردد. ایشان با استفاده از ایده قدرت در آثار میشل فوکو ، به تبیین جایگاه حقوق بشر در جهان مدرن و نقش آن در این پرونده پرداخته و حقوق بشر را یکی از تکنولوژی ها و نقاب های جدید قدرت خواندند. این استاد حقوق جزا، با ذکر مثال، به انتقاد از لایحه وکلای مرحومه پرداخته و آن را بیش از یک لایحه فنی، بیانیه ای سیاسی دانست. از جمله موارد انتقادی ایشان می توان به عدم استناد به قطع رابطه سببیت، تأکید بیش از حد بر دفاع مشروع (که با توجه به اظهارات متهمه، فاقد وجاهت است) بدون استناد به توهم دفاع مشروع، و تمرکز بر مباحث حاشیه ای نام برد. دکتر صابری در انتهای سخنان خود، به انتقاد از ذکر جزئیاتی در رای دادگاه پرداختند که موجب عدم اعتماد خانواده متهمه، خصوصا مادر ایشان گردیده و موجبات پناه بردن آنان به نهاد های حقوق بشری را فراهم آورده است.
آنگاه دکتر متین راسخ، به نقد سخنان آقای دکتر وحید پرداخته و عنوان داشتند هم در دادگاه کیفری استان و هم در اجرای احکام دادسرای جنایی، در موارد متعدد از طرف قضات، از اولیاء دم تقاضای بخشش شده است.

بخش دوم جلسه: بررسی فنی و حقوقی پرونده
بخش دوم جلسه با موضوع بررسی فنی و حقوقی پرونده، با اعلام محوریت سه موضوع دفاع مشروع، سببیت در قتل و نوعاً کشنده بودن توسط مجری این بخش، آغاز شد.
در ابتدای این قسمت، آقای تردست، قاضی وقت پرونده، پس از دفاع از رای صادر شده، عنوان کردند رای توسط پنج قاضی دادگاه کیفری استان صادر شده است که با توجه به ساختار این دادگاه، هریک دارای بیش از بیست سال سابقه قضایی بوده اند. سپس ایشان به نقد آقای دکتر صابری این چنین پاسخ دادند که ذکر مواردی چون انگشتر عقیق و محاسن پسر مقتول یا نام خواننده پاپ غربی به جهت تبیین مبانی علم قاضی صورت گرفته است؛ زیرا با توجه به مکان وقوع قتل، که یک مجتمع آپارتمانی است برای اثبات علم قاضی مبنی بر این که مقتول قصد تجاوز به متهمه را نداشته، استناد به مذهبی بودن خانواده و جایگاه اجتماعی مقتول ضروری است. ایشان در پایان سخنان خود به طرح یک شمای کلی از پرونده پرداخته و از رفتار های منفعت طلبانه وکیل متهمه و مصاحبه وی با رسانه های بیگانه انتقاد کردند.
سپس آقای دکتر کوشا به بیان سخنان خود پرداخته و هدف از حضور در این جلسه را، تحلیل و نقد رای از دیدگاه حقوق جزا عنوان کردند و هنر در قضاوت را مدیریت بین سه حق بزه دیده، بزهکار و جامعه دانستند. ایشان در مورد استناد به علم قاضی اظهار داشتند که زمانی می توان گفت که قاضی به یقین رسیده است که وی از تمامی ابزارهای علمی در جهت کشف حقیقت بهره برده باشد. این استاد حقوق جزا، در ادامه با ذکر مسایلی همچون دفاع مشروع و نوعاً کشنده بودن، عنوان داشتند که نباید تصور شود در هر مورد که شرایط دفاع مشروط موجود نیست، الزاما قتل از نوع عمدی است. سپس با عنایت به موضوعاتی همچون تداخل اسباب و عدم استعلام از پزشکی قانونی در مورد میزان تاثیر هریک از اسباب در قتل و عدم توجه به شرایط متهمه که در نوعی غافلگیری قرار گرفته، به نقد رای صادره پرداختند.
در ادامه آقای دکتر شیری پنج محوری که سخنان خود را حول آن تنظیم کرده اند را به شرح ذیل عنوان کردند:
۱- رابطه سببیت در قتل و اینکه آیا قتل منتسب به متهمه هست یا خیر
۲- دفاع مشروع
۳- تغییر مفهوم امروزین تجاوز به عنف نسبت به مفهوم سنتی آن
۴- استیذان
۵- ابهامات موجود در پرونده
ایشان پس از توضیحات مختصری درباره هریک از موارد مذکور، به تفصیل به بررسی رابطه سببیت پرداخته و اظهار داشتند «قاتل مدعی است چاقو را خود مقتول بیرون کشیده است؛ پس این طول جراحت ناشی از عمل مجنی علیه است، نه عمل قاتل، در حالی که نه تنها دادگاه برای بررسی گفته قاتل به انگشت نگاری چاقو نپرداخته، بلکه هیچ تحلیلی از سببیت در رای مشهود نیست.»
آنگاه آقای دکتر متین راسخ، به انتقادات مطرح شده توسط اساتید پاسخ دادند. از جمله در پاسخ به این انتقاد آقای دکتر شیری که طول زخم ناشی از خارج ساختن چاقو توسط مقتول بوده و منتسب به اوست، آقای دکتر متین راسخ از جای خود بلند شده و با ترسیم حالات احتمالی خارج سازی چاقو توسط متهم، تاثیر خارج سازی بر طول زخم را رد کرده و بیان داشتند در فرض که اینگونه هم باشد، پزشکی قانونی علت مرگ را خونریزی شدید (ناشی از بریدگی عروق ریه) عنوان کرده است نه طول زخم. ایشان همچنین در پاسخ به نقد دو سخنران پیش از خود نسبت به عدم بررسی رابطه سببیت در رای عنوان کردند: «در مورد سببیت باید پرسید کدام سبب و به علاوه باید توجه کرد که در اجتماع سبب و مباشر، مسئولیت بر عهده مباشر است مگر در اقوی بودن سبب از مباشر. در این هنگام دکتر کوشا در خلال سخنان دکتر متین راسخ، به پاسخ این گفته پرداخته و اظهار داشت پزشکی قانونی باید مشخص می کرد که در صورت عدم تقلای مقتول، این ضربه نوعا کشنده بوده یا خیر؛ با وجود تقلاست که این ضربه نوعا کشنده می گردد. دکتر متین راسخ، ادامه سخنان خود را پی گرفته و اینچنین پاسخ داد که: «در این پرونده ما با فردی مواجهیم که مورد هجوم بوده و مورد ضربه چاقو قرار گرفته است، حال اگر به این فرد بگوییم مراقب باش به دنبال ضارب راه نیفتی که در غیر این صورت، قصاص منتفی خواهد شد، این گفته غیر منطقی است.
پس از اتمام بخش اول سخنان آقای دکتر متین راسخ، یکی از حضار خطاب به دکتر شیری درباره اجتماع سبب و مباشر سوالی را مطرح کردند که ایشان در پاسخ اظهار داشتند: «سبب گاه در مقابل مباشر استفاده می شود، گاه نیز سبب به مفهومی اعم از مباشر و سبب، به مفهوم خاص اطلاق می شود، مانند بحث تعدد اسباب که ذیل آن دو علت جرم به موازات هم مورد بررسی قرار می گیرند.
در ادامه بار دیگر نوبت به ایراد سخنرانی توسط دکتر کوشا رسید، و ایشان مقصود خود از تاکید بر سببیت را اینگونه تعبیر نمودکه پزشکی قانونی علت مرگ را خونریزی شدید عنوان نموده؛ حال سوال ما این است که این خونریزی شدید ناشی از چه بوده است؟ باید با توجه به مراحل موثر در خونریزی از جمله ایراد جرح، خارج ساختن چاقو، راه رفتن مقتول و پایین رفتن از پله ها، پزشکی قانونی موضوع را روشن می ساخت. در این هنگام یکی از اساتید حاضر در جلسه (آقای دکتر علیزاده) خطاب به دکتر کوشا، سوالی پرسیدند که آیا جمع این موارد را ما به نام تعدد اسباب می شناسیم؟ که دکتر کوشا به پاسخدهی به سوال مزبور پرداختند. در جواب دکتر کوشا، دکتر متین راسخ، اظهار داشتند: آنچه که شما درباره لزوم مشخص ساختن درصد تاثیر اسباب توسط پزشکی قانونی بیان فرمودید، اگرچه به زبان، آسان است، اما در عمل ممکن نیست. ایشان در ادامه به لزوم توجه به تفاوت بین تقصیر و تسریع در مرگ اشاره کردند.
پس از پایان سخنان دکتر متین راسخ، نوبت به آقای تردست رسید تا به بسیاری از انتقادات آقایان دکتر کوشا و دکتر شیری پاسخ دهند. ایشان پس از انتقاد از عاطفی شدن تحلیل ها و نقدهای وارده بر رای، عنوان کردند نباید از قالب بحث فنی و حقوقی خارج شد و از قاتل قهرمان ساخت. قاضی پرونده با ذکر گفته ی آقای دکتر شیری که قاتل را دختری ۱۹ ساله توصیف کرده بودند، این انتقاد را با ذکر جزئیات روابط خصوصی متهمه پاسخ دادند. آقای تردست در ادامه، بسیاری از انتقادات اساتید را ناشی از عدم تجربه قضایی در برخورد با پرونده های قتل دانسته و اظهار داشتند بر خلاف بیانات اساتید، تمامی خون ها توسط پزشکی قانونی آزمایش شده است. قاضی مرحله بدوی پرونده، دفاع مشروع را در این پرونده با ذکر دلایل، مردود دانسته و در سخنان خود تاکید کردند که در این پرونده، عنصر مادی که مرحومه را حتی به تصور تجاوز نیز برساند، موجود نیست. ایشان در پایان این بخش از سخنان خود، پس از شرح حساسیت عروق ناف ریه که با چاقو بریده شده است، انتقادات اساتید محترم درباره عدم بررسی مساله سببیت در رای را رد کردند.
بخش پایانی، به پاسخ دهی اساتید محترم و قاضی پرونده به سوالات دانشجویان و حضار اختصاص یافت. با گذشت بیش از ۴ ساعت از آغاز جلسه، دانشجویان همچنان در جلسه حاضر بودند و سوالات بسیاری از حاضرین اخذ شد، که غالبا خطاب به آقای قاضی تردست بود. در میانه پرسش و پاسخ، مجددا از جناب آقای دکتر وحید برای حضور در بحث دعوت شد. ایشان که در نخستین بخش از جلسه نیز حضور داشتند، در این قسمت، با اشاره به دو پرونده جزایی، استناد به مساله اقرار در رسیدگی های کیفری را مشکوک ترین امر موجود دانستند.
از مهم ترین سوالاتی که از مهمانان پرسیده شد، می توان به پرسشی اشاره کرد که یکی از حضار خطاب به آقای تردست، در مورد آبمیوه مسموم موجود در صحنه جرم ، پرسیدند، که ایشان به شرح و تبیین این موضوع مبادرت نمودند و در ادامه سخنان خود به بخشی دیگر از انتقادات اساتید پرداختند. از جمله سوالی که آقای دکتر شیری درباره آغشته به خون بودن سجاده از ایشان پرسیدند را پاسخ دادند. در این میان نوبت به آقای دکتر شیری رسید تا به پاسخ برخی از مطالب مطرح شده توسط آقای تردست بپردازند و با تاکید بر سخن قبلی خود، شبهه ای درباره سجاده مطرح نمودند. آقای تردست طرح چنین شبهاتی را ناشی از عدم اطلاع دقیق نسبت به پرونده دانستند، و در ادامه به پاسخ دهی به دیگر پرسش ها پرداختند.
قسمت پایانی این جلسه نیز با سخنان دکتر وحید، رقم خورد. ایشان قضاوت را امری الهی دانسته و تمامی اختیارات قاضی را استثنایی بر اصل عدم ولایت عنوان کرده و اظهار داشتند که هدف از طرح این مباحث، جلوگیری از وقوع خطاست و الا هیچ کس نمی تواند به اعتبار و رسمیت حکم قضایی، اعتراضی نماید.
این نشست، تا نزدیک ساعت ۱۹ به طول انجامید.

منبع : سایت تبصره

0 0 رای ها
امتیاز دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

You may also like these

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x