سایت حقوقی راه مقصود

رای وحدت رویه‏ دیوان عالی کشور(نقض رأی قصاص نفس)

-شماره تجدید نظر ردیف‏80/20 هئیت‏ عمومی‏ شماره فرجامی:27-17/7623

تاریخ رسیدگی:27/2/80

شماره دادنامه:145

مرجع رسیدگی شعبه 27 دیوان عالی کشور هئیت شعبه آقایان:سید محمد سجادی و مالک اژدر شریفی مستشار

خلاصه جریان پرونده:

برابر اوراق پرونده آقای سید حسن موسوی‏ فرزند سید علی متولد 1359 کارگر اهل و مقیم شهرستان تربت حیدریه روستای حصار بدون عیال و اولاد و بدون سابقه محکومیت‏ کیفری به اتهام قتل عمدی مرحوم محمد کریمی حصاری فرزند الهیار 24 ساله تحت‏ تعقیب دادگستری شهرستان تربت حیدریه‏ قرار می‏گیرد و بدین توضیح که در مورخه‏ 26/9/1378 حدود ساعت یک بعدازظهر بین سید حسن موسوی متهم به قتل عمدی و مجتبی جعفر زاده(صدیقی)درگیر می‏شود که مقتول در حضور عده‏ای به اسامی حسن‏ علی ناظر،عبدالله مهدی پور،محمد اسحاق نیا،حسن علی کریمی برادر مقتول به‏ سید حسن موسوی می‏گوید چرا مجتبی‏ جعفر زاده را می‏زنی که سید حسن موسوی به‏ مقتول فحاشی و مقتول به وی حمله‏ور می‏شود که حسین موسوی طبق گواهی‏ گواهان در حال فرار به پرتاب سنگ و اصابت به‏ سر مقتول موجب مجروح شدن مقتول شده که‏ مصدوم را پس از آرام نمودن به برگرداندن از درب خانه ضارب مداوا به بیمارستان اعزام و پس از چند روز نهایتا در تاریخ 8/10/1378 فوت می‏شود آقای مجتبی جعفرزاده(صدیقی‏ (اضهار می‏دارد)سید حسین موسوی و محمد اسحاق‏نیا جلو مرا گرفتند و چوب را که دستم‏ بود گرفتند و با آن شروع کردند مرا زدن‏ حاج آقای ناظری ما را از هم جدا کردند و سید محمد کریمی می‏آمد و به این دو نفر (به تصویر صفحه مراجعه شود) گفت چرا با این بچه دعوی می‏کنید سید محمد موسوی گفت به تو چه مادر قهوه‏ (قحبه)آقای کریمی به دنبالش رفت و گفت به‏ من فحاشی می‏کنی و سید حسن سنگ را برداشت و دیدم سنگ حدود یک کیلو به اندازه‏ همین نصف لیوان که جلو میزتان(منظور میز دادگاه)است بود صورتم به طرف جمعیت‏ پائین افتاد رویم را که برگرداندم به طرف‏ مرحوم نگاه کردم دیدم از سر و صورتش خون‏ می‏ریزد و سنگ را فقط ندیدم فقط دیدم که‏ سنگی از روی زمین برداشت(ص‏166)و در جای دیگر فاصله بین متهم و مقتول را حدود پنج متر اعلام کرده و اضافه نمده در زمان‏ اصابت سنگ به سر مقتول محمد اسحاق‏نیا، حسن علی ناظری،مرتضی کریمی و دکتر دامپزشک آقای ،مرتضی کریمی و دکتر دامپزشک آقای عبد الله مهدی پور حضور داشتند(ص 110)و در جای دیگر می‏گوید سید حسن موسوی دو عدد قلوه سنگ حدود یک کیلو برداشت و لحظه خوردن سنگ را متوجه نشدم و می‏خواستم سنگ دوم را بزند دید که خونی شده است سنگ را انداخت و فرار کرد(ص 43)آقای حسن‏علی ناظر حصاری‏ موسوی یک نفر به نام مجتبی را می‏زند رفتم‏ به آنها گفتم حیف از شما چرا کوچکتر از خودتان را می‏زنید در همین حین محمد کریمی و برادرش آمدند به حسین‏ موسوی معترض شدند که چرا دعوی کردی‏ ناگهان سید حسین موسوی دو قعطه سنگ‏ برداشت و نفهمیدم چه موقع سنگ را زد به‏ محمد کریمی که یکدفعه خون از سر و صورت‏ محمد کریمی سرازیر شد و غیر از سید حسین‏ کس دیگری سنگ نداشت(ص 13)و دو جای دیگر وزن سنگ را حدود یک کیلو و فاصله بین متهم و مقتول حدود چهار الی‏ پنچ متر اعلام کرده(ص 39)آقای محمد اسحاق نیا اظهار می‏دارد دیدم حسین موسوی‏ با مجتبی جعفرزاده درگیر شده‏اند رفتم آنها را جدا کردم مرحوم محمد کریمی آمد و به‏ حسین موسوی گفت چرا دعوی می‏کنید حسین موسوی نسبت به محمد کریمی‏ فحاشی نمود که مرحوم قصد کتکاری وی را داشت حسین موسوی از به طرف باغ دنبال‏ نمودن من دیگر به چشم خود ندیدم که سنگ را حسین بزند یا کس دیگر مادر و خواهران‏ حسین موسوی در اطراف محمد کریمی و حسین موسوی قبل از مجروح شدن محمد کریمی بودند لیکن مرحوم محمد کریمی‏ گفت حسین موسوی سنگ را زده است و به‏ مردم می‏گفت حسین موسوی سنگ را زده‏ است و ادعای حسین موسوی که من با جعفر زاده درگیر بوده‏ام دروغ است(ص 14- 25-41 و 158 و 159)آقای حسن علی‏ کریمی برادر مقتول اظهار می‏دارد محمد کریمی به سید حسین موسوی که فحاشی‏ می‏کرد گفت فحش نده و به مادر سید حسین گفت جلو بچه‏ات را بگیر که فحاشی‏ نکند بعدا سید حسین به مرحوم محمد کریمی‏ فحاشی نمود برادرم رفت که او را بگیرد که‏ سید حسین دو عدد سنگ برداشت به طرف‏ برادرم پرت کرد یکی سنگها به سر برادرم‏ خورد و مجروح شد سنگ دیگر را سید حسین‏ موسوی و مجروح شد سنگ دیگر را سید حسین‏ موسوی انداخت و فرار کرد(ص 22-10- 49 و 50-162 و 163)آقای مرتضی‏ کریمی فرزند محمد حسین 14 ساله اظهار می‏دارد حسین موسوی مجتبی جعفر زاده را می‏زد محمدکریمی(مرحوم)رسید گفت‏ زورت به همان رسید آقای حسین موسوی به‏ مقتول گفت برو مادر قحبه و بعد حسین‏ موسوی به طرف خانه‏اش فرار نمود و مرحوم‏ محمد کریمی پشت سرش در روی حصار چوبی می‏خواست رد بشود که سنگ را موسوی‏ به طرف کریمی پرتاب و به سر وی اصابت و افتاد زمین و در آن موقع حاجی ناظری محمد اسحاق‏نیا،مجتبی جعفر زاده و مادر و سه‏ خواهر و خود متهم در محل حضور داشتند و علی کریمی برادر مقتول در کنار راه بود(ص‏ 53 و 54)آقای عبد اله مهدی پور روشن‏ اظهار می‏دارد مرحوم محمد کریمی به‏ اسحاق نیا حرف درشت می‏گوید که سید حسین موسوی به طرفداری از اسحاق نیا در آمد و به کریمی حرف برمی‏دارد که بزند ابتدا سید حسین موسوی به آن طرف پرچین فرار کرد و در حین فرار سنگ بزرگی به اندازه نصف‏ آجر برمی‏دارد و درست روی پرچین که مقتول‏ می‏خواست بپرد و سید حسین را بگیرد که‏ بزند سنگ را پرت کرده به سر مقتول نشسته و بعد بلند می‏شود و فاصله را حدود یک متر اعلام‏ داشته(ص 71 تا 74)آقای سید حسین‏ موسوی فرزند سید علی اظهار می‏دارد محمد اسحاق نیا با مجتبی جعفر زاده بحث‏ می‏کردند رفتم که آنها را از هم جدا کنم که‏ مجتبی جعفر زاده را هم مورد فحاشی قرار داد و با من درگیر شد یک مرتبه دیدم‏ محمد کریمی به اتفاق بردارش علی و پسر عمویش علی کریمی فرزند رجبعلی با چوب و زنجیر و نانچیکو به سمت ماها آمدند و مرا مورد کنکاوی قرار دادند که در همین حین‏ یک سنگ به پیشانی محمد کریمی اصابت‏ نمود متوجه نشدم چه کسی سنگ را زد و مادرم آمد ما را جدا کرد معلوم نیست چه‏ کسی سنگ زده است حال به پای من‏ انداخته‏اند(ص 3)و در جای دیگر در پرونده‏ بیان داشته من سنگ نزدم چهار و پنج نفری‏ با هم دعوا می‏کردیم چه کسی زده اطلاع ندارم‏ من سنگ نداشتم محمد اسحاق نیا و جعفر زاده‏ که دعوا می‏کردیم نفهمیدم چه کسی سنگ زد شهود را قبول ندارم از اقوام مرحوم هستند (ص 23 و 24)و در تمام مراحل بعدی به‏ همین نحو که دردعوا شرکت داشته و در محل‏ حضور داشته اقرار ولی زدن سنگ را قبول‏ ندارد و این که متواری شده علتش را ترس از کشته و در رابطه با شهادت آقای عبد الله‏ مهدی پور روشن در جلسه دادگاه مورخه‏ 28/11/1378 و در پاسخ به این سوال که‏ نسبت به اظهارات وی حرفی داری بیان داشته‏ حرفی ندارم و سکوت نموده و در همان جلسه‏ در رابطه با شهادت آقای حسین علی ناظری متهم‏ اظهار داشته ایشان دروغ می‏گوید و در کل‏ نزاع حضور داشته و دعوا را ایشان درست کرده‏ و در رابطه با اظهارات مجتبی صدیقی‏ (جعفرزاده)بیان داشته ایشان خودش شریک‏ جرم است اظهاراتش را قبول ندارم و در مورد اظهارات وی محمد اسحاق‏نیا متهم بیان‏ داشته و سر منشأ دعوا همین آقای اسحاق‏نیا و مجتبی جعفر زاده بوده‏اند و در مودر اظهارات‏ محمد حسین کریمی فرزند محمد حسن 13 ساله متهم اظهار می‏دارد شهادت وی را قبول‏ ندارم دروغ می‏گوید ص 45 تا 46-61- 63-64-107-تا 116 گزارش معاینه‏ جسد علت فوت را ضربه به جمجمه و آسیب‏ مغزی تعیین(ص 70و 4)پدر و مادر مقتول به‏ ترتیب آقای الهیار کریمی و بانو زینب کبیری‏ از سید حسین موسوی شکایت و تقاضای‏ قصاص دارند همچنین همسر مقتول بانو زهرا کریمی(104 و 105)بالاخره شعبه پنجم دادگاه عمومی شهرستان تربت حیدریه‏ که پرونده به آن ارجاع گردیده پس از اخذ آخرین دفاع اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه‏ شماره 2082-2/12/1378 در خصوص‏ اتهام سید حسین موسوی با توجه به شکایت‏ اولیاء دم نظریه پزشکی قانونی و گزارش معاینه‏ جسد و اظهارات گواهان مطلعین و محتویات‏ پرونده و با احراز اتهامش مستندا به‏ مواد(206)(بند ب)،207،237 و تبصره‏ ذیل ماده(236،257،267)قانون مجازات‏ اسلامی حکم به قصاص نفس متهم آقای‏ سید حسین موسوی دایر به قتل عمدی مرحوم‏ محمد کریمی صادر درپی تجدید نظرخواهی‏ محکوم علیه و وکیل وی پرونده به شعبه 27 دیوان عالی کشور ارجاع و شعبه پس از درج‏ خلاصه جریان پرونده طی دادنامه شماره 61- 1/4/79 عمدی بودن قتل را مورد شک و تردید دانسته زیرا متهم نسبت به کم سن و سال و از نظر جثه ضعیف‏تر بوده و متهم در مقام دفاع از خود به نحوی که دست مقتول به‏ او نرسد متوسل به سنگ‏پرانی شده آن هم نه‏ به قصد زدن به سر و موضع حساس بدن بلکه‏ با حالت ترس و دفاع سنگی را انداخته که به‏ مرحوم اصابت و موجب قتل نمی‏شد هرچند شرایط دفاع مشروع را رعایت نکرده و ضامن‏ دیه مقتول می‏باشد به هر حال قصاص نفس را اثابت ندانسته و با نقض دادنامه تجدید نظر خواسته پرونده را به دادگاه هم عرض ارجاع‏ نموده پس از اعاده پرونده به شعبه ششم‏ دادگاه عمومی شهرستان تربت حیدریه ارجاع‏ و این شعبه پس از رسیدگی برابر دادنامه‏ شماره 2003-26/9/79 در خصوص‏ اتهام آقای سید حسین موسوی دایر به قتل‏ عمدی مرحوم محمد کریمی با احراز اتهام وی‏ عنایت به محتویات پرونده و نظریه پزشکی‏ اظهارات شهود و مطلعین و عدم دفاع متناسب‏ بر فرض خطر از ناحیه مقتول و این که با وصف‏ وجود آلت قتاله بوده و نشده(سنگ)فردی‏ جوان و با قدرت جوانی و نیاز به قاصد بودن‏ نامبرده نیز ندارد به استناد مواد(205،206) (بند ب)،226(قسمت اول ماده)حکم به‏ قصاص متهم آقای سید حسین موسوی صادر (ص 197 تا 199)دادنامه مذکور در تاریخ‏های 6/10/1379و4/10/1379 به ترتیب و به وکیل تسخیری و متهم و ابلاغ ص‏ 208 و 212 و در فرجه قانونی تجدید نظر خواهی نموده‏اند که پرونده‏اند که پرونده جهت رسیدگی به‏ تجدید نظرخواهی به دیوان عالی کشور ارسال‏ و به لحاظ سابقه کیفری در شعبه 27 به این‏ شعبه ارجاع می‏گردد.

هئیت شعبه در تاریخ بالا تشکیل و پس از قرائت گزارش آقای هدائی اجمالا مبنی بر اصراری بودن رأی شعبه 6 دادگاه‏ عمومی دادگستری شهرستان شهرستان‏ تربت حیدریه به لحاظ قابل نقض بودن آن‏ مشاوره نموده با اکثربت آراء چنین رأی‏ می‏دهد.

رأی

بسمه تعالی-با توجه به گرازش فوق نظر به‏ این که شعبه 5 و 4 دادگاه عمومی دادگستری‏ شهرستان تربت حیدریه به قائل عمد بودن آقای‏ سید حسین موسوی را با انطباق عمل وی با بند ب ماده(206)قانون محرز دانسته و رأی‏ به قصاص صادر نموده‏اند و این شعبه تحقق‏ موضوع حکم قصاص را به دلیل 1-موجود احتمال غیر متناسب همان طور که در رأی‏ شعبه 6 دادگاه عمومی بصورت طرحی ذکر شده است 2-نوعا کشنده نبودن پرتاب‏ سنگ به طرف مقتول بدون هدف‏گیری عضو حساس بدن وی و عدم دلیل به هدف‏گیری‏ عضو حساس در پرونده،مخدوش و غیر محرز تشخیص داده است و لذا پرونده مستندا به بند ج ماده(266)قانون آئین دادرسی کیفری‏ اخیر التصویب جهت طرح در هیأت عمومی‏ اصراری دیوان عالی کشور تقدیم می‏گردد.

با تاریخ روز سه شنبه:15/8/1380 جلسه اصراری کیفری دیوان عالی کشور به‏ ریاست حضرت آیت الله محمد محمدی گیلانی‏ رئیس دیوان عالی کشور و با حضور جناب‏ آقای حسن فاخری معاون اول دادستان محترم‏ کل کشور و جنابان،آقایان،رؤسا و مستشاران‏ و اعضاء معاون شعب کیفری دیوان عالی‏ کشور تشکیل گردید.

پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق و استماع عقیده جناب آقای‏ حسن فاخری معاون اول دادستان محترم کل‏ کشور مبنی بر«با عنایت به مفاد گزارش،نظر به این که عمدی بودن قتل محقق نیست و با فرض صحت اظهارات گواهان متهم در مقام‏ دفاع از خود به نحوی که دست مقتول به او نرسد به سنگ پرانی شده آن هم نه قصد قتل و نه قصد زدن به سر و موضوع حساس بدن، بلکه با حالت ترس و دفاع،سنگی را انداخته‏ که به مقتول اصابت نموده است.نتیجتا رای‏ شعبه 27 دیوان عالی کشور قابل تأیید می‏باشد»مشاوره نمده و اکثریت بدین شرح‏ رأی داداند.

پرونده اصراری کلاسه:27-7623 ک‏ ردیف:80/20

رأی شماره:12-15/8/1380

بسمه تعالی

رأی هئیت عمومی دیوان عالی‏ کشور(شعب کیفری) اعتراض تجدید نظر خواه بر رأی تجدید نظر خواسته مبنی بر کیفر قصاص نفس وارد است‏ زیرا قصد فعل و قصد نتیجه که از شرایط تحقق‏ قتل عمدی مندرج در بندهای«الف»و ب» ماده(206)قانون مجازات اسلامی‏ است محرز نمی‏باشد بنابر این دادنامه شماره‏ 2003-26/9/79 صاره از شعبه 6 دادگاه عمومی تربت حیدریه که به موجب أن‏ سید حسین موسوی در مورد قتل عمدی‏ محمد کریمی به قصاص نفس محکوم شده‏ به استناد بند(ج)ماده(266)قانون أئین‏ دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری با اکثریت آراء نقض و رسیدگی مجدد به دادگاه دیگری از دادگاههای عمومی تربت‏ حیدریه ارجاع می‏شود.

0 0 رای ها
امتیاز دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

You may also like these

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x