سایت حقوقی راه مقصود

تأثير روانشناسي در علم حقوق‎‎

روانشناسی چیست؟
روان شناسی به عنوان علمی تعریف شده است که جنبه ذهنی تعیین کننده رفتار انسان را مطالعه می کند. به طور خلاصه، ذهن انسان و اثرات آن بر رفتار انسان را مطالعه می کند. این شامل جنبه های مادرزادی، شناختی و عاطفی است و مطالعات روانشناختی حالت های خودآگاه و ناخودآگاه ذهن را پوشش می دهد. با گذشت زمان، بسیاری از امور حقوقی در حوزه روانشناسی گنجانده شده است. مثلا علم روانشناسی در تعیین صحت شهود، جنایت جنایتکار در حین ارتکاب جرم و مهمتر از همه این که چه مجازاتی باید برای شخص با در نظر گرفتن چارچوب روانی او در نظر گرفته شود، دخالت دارد. روانشناسی تا حدودی می تواند مجرم را به عنوان فردی که دارای اختلال روانی است، ببیند و بنابراین پیشنهاد می کند که چنین افرادی نباید مجازات شوند و باید تحت درمان پزشکی قرار گیرند.
 
ارتباط روانشناسی با حقوق
 برای کارکرد صحیح جامعه، داشتن یک نظام حقوقی خوب ضروری است. زیرا حقوق سعی در حل مشکلات متعدد جامعه در عصر حاضر دارد. اگرچه برخی از مراجع قانونی روانشناسی را به عنوان رشته ای مرتبط با حقوق در نظر نمی گیرند، اما از آنجایی که قانون تجسم نظریه های رفتار است، بنابراین روانشناسی با حقوق مرتبط است. اصول، رویه ها و قواعد حقوقی بیانگر تصورات، فرضیات اولیه و اساسی طبیعت انسان هستند.
روانشناسی می تواند با ارائه تصاویر دقیق تر از ادراکات و ترجیحات انسان، به تصمیم گیرندگان در نظام حقوقی کمک کند.
این امر به بررسی صحت شهود کمک می کند، زیرا شاهدان عینی اغلب تحت تأثیر متهم هستند یا از او می ترسند. همچنین می‌تواند با اتخاذ مدل‌های صلح مانند مدل‌هایی که پلیس بریتانیا از آن‌ها استفاده می‌کند، به کاهش اعترافات دروغین کمک کند.
مطالعات روانشناختی شامل بررسی حوزه های مختلف است که دارای اهمیت حقوقی و اجتماعی است. همچنین بر اساس تحقیقات تجربی و روان‌شناختی نهادهای حقوقی و همچنین قانون است و به جای روان‌شناسی پزشکی قانونی مبتنی بر بالینی، بر روان‌شناسی حقوقی تمرکز دارد.
صدور احکام با توجه به جنبه های روانی ذهن متهم، عدالت را در معنای واقعی آن تضمین می کند.
دو واحد روانشناسی وجود دارد که بر قانون و عدالت تأثیر می گذارد: روانشناسی حقوقی و پزشکی قانونی که با هم دو حوزه روان شناسی و حقوق را پوشش می دهند.
 
روانشناسی حقوقی
روانشناسی حقوقی به اصول شناختی و اجتماعی و کاربرد آنها در نظام حقوقی می پردازد و مبتنی بر تحقیقات تجربی و روان‌شناختی حقوق در کنار نهادهای حقوقی است. این موضوع با روان شناسی قانونی که مبتنی بر جهت گیری بالینی آزمایشی است، متفاوت است. اهمیت روانشناسی حقوقی را می توان در رسیدگی های حقوقی به روش های مختلفی مشاهده کرد:
الف. تحقیقات اکادمیک
روان شناسان حقوقی اساساً تحقیقات تجربی را در مورد موضوعات حقوقی جدیدی انجام می دهند که هنوز رایج نشده است. آنها همچنین به عنوان مربی کار می کنند و نمایندگان قانونی آینده را راهنمایی می کنند.
ب. نقش مشاوره ای
 بارها دیده می شود که روان شناسان حقوقی نقش مشاور را در سیستم های دادگاه ایفا می کنند. آنها به قضات و تصمیم گیرندگان حقوقی در مورد برخی مسائل روانی مربوط به پرونده مربوط مشاوره می دهند.
ج. مشاوره آزمایشی:
گاهی اوقات، روان شناسان حقوقی نیز برای مشاوره آزمایشی کار می کنند. در برخی موارد، روان شناسی که به عنوان یک عضو اکادمیک و یا یک استاد دانشگاه کار می کند، زمانی که تخصص آنها در هر مورد خاص مفید باشد، به عنوان مشاور آزمایشی فراخوانده می شوند. مشاوران محاکمه نقش های مختلفی مانند انتخاب هیئت منصفه، اجرای محاکمات ساختگی و غیره را ایفا می کنند.
د. سیاست گذاری و راهنمایی قانون‌گذاری:
کار یک روان‌شناس حقوقی مبتنی بر تحقیقات تجربی است و اغلب اوقات نیاز به اتخاذ برخی سیاست‌ها بر اساس تحقیقات تجربی وجود دارد. از این رو در مواقع بحرانی به دولت و قانونگزاران ملی کمک می کنند.
م. مشاور دادگاه:
در درجه اول مشاور دادگاه کسی است که نظرات خود را با پشتوانه علمی و آماری ارائه می دهد. اما کمکی که یک متخصص حقوقی در قالب مشاور دادگاه ارائه می کند  چالش بر انگیز و قابل بحث است.
ی. شاهدان متخصص:
روان شناسان حقوقی برای رسیدگی به مسائل حقوقی به خوبی آموزش دیده اند، اگرچه هیچ آموزش رسمی نمی بینند. آنها در شهادت شهود کمک کننده هستند. آنها همچنین حافظه شاهدان عینی را آزمایش می کنند، در حالی که یک روان شناس حوزه پزشکی قانونی تنها و به ویژه صلاحیت متهم را شهادت می دهد.
 
پزشکی قانونی
پزشکی قانونی به معنای به کارگیری روان شناسی در ‌کشف جرایم و سایر دغدغه های حقوقی است. روانشناسان آمریکایی پزشکی قانونی را کاربرد تخصص های بالینی در عرصه حقوقی تعریف کرده اند. متخصصین حقوقی به طرق مختلف به دادرسی کمک می کنند:
الف. ارزیابی وضعیت روانی:
پزشکی قانونی به تجزیه و تحلیل وضعیت روانی با توجه به ادعای جنون کمک می کند که تاکتیکی است که توسط افراد برای فرار از مجازات اعدام و حبس در نظر گرفته شده است. از این رو، پزشکی قانونی کمک می کند تا مشخص شود آیا یک فرد واقعاً از هر گونه اختلال روانی رنج می برد یا خیر؟
ب. پیش‌بینی خشونت و مدیریت ریسک:
پزشکی قانونی همچنین به تعیین اینکه آیا یک فرد تمایلات خشونت‌آمیز دارد یا خیر کمک می‌کند. این نشان دهنده آسیبی است که چنین فردی می تواند به خود یا دیگران وارد کند. این روش عمدتاً زمانی اعمال می شود که یک متهم زندانی یا آزاد شود.
ج. ارزیابی حضانت کودک در طلاق:
تعیین حضانت کودک پس از طلاق یک موضوع بسیار مهم و اساسی و تصمیمی دشوار است. زیرا آینده کودک در خطر است. بنابراین روان شناس پزشکی قانونی شخصیت زوج را تجزیه و تحلیل می کند و پس از ارزیابی شرایط به قاضی یا هیئت منصفه توصیه می کند که حضانت کودک به چه کسی واگذار شود.
د. شایستگی برای محاکمه:
 از آنجایی که فرآیند محاکمه بسیار طولانی و خسته کننده است، افراد بیمار روانی یا جسمی نمی توانند به آن رسیدگی کنند. از این رو، کمک روان شناسی در حوزه پزشکی قانونی در تعیین اینکه چه کسی می تواند محاکمه را تحمل کند و چه کسی باید فوراً برای درمان روانپزشکی فرستاده شود، موثر است.
 
نقد روانشناسی
مهم‌ترین و متداول‌ترین انتقاد این است که روان‌شناسی یک علم است و علم نمی‌تواند یقین آور باشد، در حالی که قانون مستلزم داشتن علم قطعی است.
روانشناسی فقط در چند زمینه حقوق مانند حقوق جزا، حقوق خانواده و غیره مفید است.
 انتقاد دیگر مربوط به کار یک روانشناس به عنوان یک داوطلب است که گاهی به دلیل عدم آموزش کافی، روانشناس داوطلب تنها به اعتقادات شخصی خود رجوع می کند.
 
نتیجه
همانطور که قبلاً در موارد مختلف دیده شده است، هیچ سیستم حقوقی کامل نیست. با این حال، روانشناسی گامی در جهت کامل کردن یک نظام حقوقی است. هر مطالعه ای که اصول روانشناسی را با کاربردهای حقوقی مرتبط کند، روانشناسی حقوقی محسوب می شود. پزشکی قانونی در مورد وضعیت روانی متهم، شاهد و همچنین ارائه اطلاعاتی در مورد درمان بیماران روانی متهم نقش دارد. از سوی دیگر روان شناسان حقوقی در قالب پژوهشگران و دانشگاهیان با ارائه دیدگاه های جدید به مسائل حقوقی و ارائه راهکارهای متفاوت به توسعه نظام حقوقی کمک می کنند. از این رو، نقشی که روانشناسی در نظام حقوقی ایفا می کند، نظام حقوقی ما را اصلاح می کند و به حفظ عدالت، برابری و وجدان سالم کمک می کند.
 
 
 
0 0 رای ها
امتیاز دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 دیدگاه ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

You may also like these

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x